باغ گیــــــــلاس هنوز سرپاست

پرونده‌ای برای سریال خاطره‌انگیز باغ گیلاس که این روزها روی آنتن آی فیلم است

باغ گیــــــــلاس هنوز سرپاست

سال 73 بود كه عطر باغ گیلاس در شبكه یك سیما پیچید و حسابی محبوب شد. باغ گیلاس، قصه تقابل دو تفكر بود. تفكری كه به پاسداشت میراث گذشتگان و حفظ آن باور داشت و دیگری كه معتقد به فراموشی ریشه‌ها و ساختن بنایی نو بر بستر آن بود. آخر آنكه چشم طمع داشت، به نیستی كشیده می‌شود و كام خانواده ساكن باغ را تلخ می‌كند اما این تلخی با به پا شدن جشن عروسی در خانه اجدادی كمرنگ و زندگی تازه‌ای در باغ گیلاس آغاز می‌شود. این‌كه این سریال در آن سال جزو مجموعه‌های به اصطلاح خیابان خلوت‌كن بود و در بازپخش‌هایش هم به حكم خاطره‌بازی بسیاری را با خود همراه كرد، دلایل زیادی دارد. خط اصلی فیلمنامه گرچه آشنا و شنیده شده بود اما شخصیت‌‌ها و داستانك‌هایش در آن زمان تازه و خوش پرداخت به نظر می‌رسید و برای جان‌بخشی به آدم‌های قصه از چهره‌های جوان و پیشكسوت در كنار همدیگر بهره برده بود. همین‌ها «باغ گیلاس» را با تمام نقلط ضعفی كه به سبب عوض شدن زمانه و حال و هوای آثار نمایشی می‌توان در آن یافت، خاطره‌انگیز و همچنان تماشایی نگه داشته است. این سریال به كارگردانی مجید بهشتی و به قلم علی‌اكبر محلوجیان، تیرداد سخایی و میترا هاشمیان این روزها با اصلاح تصویری روی آنتن آی‌فیلم رفته است و هر روز ساعت 19 پخش می‌شود. در ادامه با تعدادی از نقش‌آفرینان باغ گیلاس گفت‌وگو كرده ایم و نگاهی به این مجموعه انداخته‌ایم.

میراث سبز پدر
دو برادر كه دنیای متفاوتی با یكدیگر دارند، وارث باغ پدری می‌شوند و اختلاف‌هایشان بر سر چگونگی استفاده از این باغ بالا می‌گیرد. امیر، استاد دانشگاه است و به حفظ این میراث باور دارد اما محسن،‌ جوانی است با سر پر باد كه تمایل به ویرانی باغ و آپارتمان‌سازی در آن. امیر گمان می‌كند با فراهم كردن زمینه ازدواج برای محسن، او از صرافت این كار می‌افتد و برای همین مقدمات ازدواج محسن و دختر دایی‌شان، مریم را تدارك می‌بیند. بعد از ازدواج هم این قائله ختم نمی‌شود، تا این‌كه... .


كی به كیه؟
در قصه‌ای كه باغ گیلاس روایت می‌كرد، خانواده‌های هم‌محله‌ای بودند كه فرزندانشان با هم ارتباط دوستانه‌ای داشتند. اصلی‌ترین این خانواده‌ها:
خانواده حاج‌نایب:
امیر: عبدالرضا اكبری
محسن: مهران مدیری
مادر: نیكو خردمند
فریده (دختر خانواده): فریبا متخصص
دایی: هرمز سیرتی
مریم: سودابه مرادیان
 خانواده الیاسی:
آقای الیاسی: جمشید مشایخی
مرحمت خانم: فخری خوروش
عزیز: جلیل فرجاد
 خانواده مظفری:
آقای مظفری: اسماعیل داورفر
عالیه خانم: محبوبه مقبلی
مسعود: دانیال حكیمی


گفت‌وگو با فریبا متخصص، درباره خاطرات باغ گیلاس
باتری دردسرساز در صحنه

فریبا متخصص همان فریده قصه سریال باغ گیلاس است كه خواهر محسن و امیر بود. او دختری آرام، اما در عین حال حواسش به همه چیز و همه كس بود. فریده دختر مهربان خانواده بود كه منتظر آمدن عزیز (جلیل فرجاد) از جبهه بود. متخصص زمانی كه در سریال باغ گیلاس بازی كرده 32 ساله بود و تجربه بازی در سریال‌های گالش‌های مادربزرگ، وزیرمختار، مزد ترس، همسایه‌ها و ... را در كارنامه داشت تا این‌كه مجید بهشتی پیشنهاد بازی در سریال باغ گیلاس را به او داد و وقتی متخصص متوجه شد در این سریال قرار است بازیگران با تجربه‌ای همچون جمشید مشایخی، نیكو خردمند، فخری خوروش و ... بازی كنند و فیلمنامه هم ویژگی‌های خودش را دارد،  در این سریال بازی كرد. حال بعد از گذشت 25 سال از پخش این سریال با او درباره این نقش به گفت‌وگو نشستیم.
زمانی كه سریال باغ گیلاس پخش می‌شد، شما و دیگر بازیگران خیلی جوان بودید و نسبت به الان تجربه‌تان كمتر بود. به یاد دارید كه وقتی این سریال به شما پیشنهاد شده بود چه ویژگی‌هایی برایتان داشت؟
بله. من، مهران مدیری، دانیال حكیمی و ... جزو بازیگران جوان سریال باغ گیلاس بودیم. البته دوستان زیاد بودند، اما می‌توان گفت مدیری اولین سریالی بود كه بازی می‌كرد. من و آقای حكیمی هم قبل از باغ گیلاس در یك یا دو سریال بازی كرده بودیم.
 مسلما برایمان خیلی جذابیت داشت كه كنار بازیگران با تجربه بازی می‌كنیم و موضوع سریال هم نو بود. زمانی كه سریال باغ گیلاس پخش می‌شد، چند سال بود كه از جنگ گذشته بود. به همین دلیل بخشی از فضای قصه هم درباره جنگ بود. به عنوان مثال، عزیز نامزد فریده كه آقای جلیل فرجاد این نقش را بازی می‌كرد، در جنگ بود و بعد بر می‌گردد. در مجموع سریال باغ گیلاس یك سریال خانوادگی، ملودرام و ... بود.
به یاد دارید زمانی كه این سریال پخش می‌شد، خیابان‌ها خلوت می‌شد و مردم به تماشای باغ گیلاس می‌نشستند؟
راستش استقبال مردم از این سریال زیاد بود. به یاد دارم آن زمان كه این سریال پخش می‌شد، تعداد هنرپیشه‌های جوان زیاد نبود و محدود بود. به همین دلیل وقتی ما جوان‌ترها كنار بازیگران با تجربه كه اختلاف سنی هم داشتیم، کار می‌کردیم برایمان جذاب بود. در واقع آن دوره مثل الان نبود كه بازیگران جوان زیاد باشند. البته به دلیل همین تفاوت سنی، ما نسل جوان نگرانی‌هایی داشتیم. ضمن این‌كه برای آنها احترام خاصی قائل و علاقه مند بودیم كه از تجربیاتشان استفاده كنیم.
سریال باغ گیلاس از چندی پیش بازپخش می‌شود، آیا بیننده سریال هستید؟
نه، متاسفانه چون مشغول كار هستم فرصت نكردم سریال را ببینم. ولی به این مساله معتقدم كه هر سریالی در زمان پخش خودش خوب است و باغ گیلاس هم یك سریال رئال خانوادگی بود كه مردم از تماشای آن لذت می‌بردند.
كار با مجید بهشتی چطور بود؟
تجربه خوبی بود. ضمن این‌كه ما هم به دلیل این‌كه جوان بودیم به حرف كارگردان گوش می‌كردیم تا آنچه او می‌خواهد را بازی كنیم. البته من در زمان پخش سریال، پسرم پوریا دو ساله بود و گاهی با خودم سر صحنه می‌بردمش.
برایتان سخت نبود با بچه كوچك در سریال بازی می‌كردید؟
مسلما سختی‌های خودش را داشت و روزهایی كه به مدت طولانی سر صحنه بودیم، حتما بچه‌ام را سر صحنه می‌بردم. به هر حال همه خانم‌های بازیگر این مشكلات را دارند اما به نوعی سعی می‌كنیم آن را حل كنیم. البته این مساله شامل حال همه خانم‌های شاغل می‌شود.
خاطره‌ای از این سریال دارید كه با نمك باشد و برایمان بگویید؟
به یاد دارم چند روزی بود صدابردار مرتب می‌گفت روی دستگاه صدا نویز می‌افتد، با توجه به این‌كه در آن زمان كسی گوشی همراه نداشت، مرتب همه عوامل و بازیگران به دنبال این صدای نویز بودند كه از كجاست؟ یخچال را خاموش می‌كردند و ساعت دیواری را برداشتند، ولی باز هم صدای نویز قطع نمی‌شد. همه در تعجب بودند كه چرا این صدا قطع نمی‌شود.
تا این‌كه زنده‌یاد نیكو خردمند متوجه این موضوع شد و یك روز با خنده به گروه گفت وقتی هاشف یقه‌ای را به من وصل می‌كنید صدای باتری قلبم نویز روی دستگاه صدا می‌گذارد! همین باعث خنده گروه شد و بالاخره صدای نویز مشخص شد كه از قلب این بانوی مهربان است. خدا بیامرزد او و بقیه هنرمندانی را  كه در این سریال بازی كرده بودند و امروز كنار ما نیستند.




بیوک میرزایی از غدیر می‌گوید
لاتی که باسواد شد
 مگر می‌شود نام سریال باغ گیلاس را بشنوم و به یاد خاطرات خوش قدیمی نیفتم. هنرپیشه‌های بسیار خوبی در این سریال حضور داشتند و جزو مجموعه‌های خوب و تماشایی تلویزیون و از ساخته‌های مجید بهشتی بود.
البته قبل از باغ گیلاس در سریال‌های آپارتمان، گرگ ها، سایه همسایه‌ها و ... بازی كرده بودم.
 نقشم در سریال باغ گیلاس، شخصیت قدیر بود كه آدم لات و بی‌سوادی بود كه به تحریك محسن به آقای الیاسی چاقو می‌زند، اما بعد همین فرد توسط الیاسی متحول می‌شود و او قدیر را با سواد می‌كند و به او خواندن و نوشتن یاد می‌دهد.
 در واقع قدیر نمک های زیادی داشت و کارگردان هم به من این اجازه را داده بود که بتوانم به نمک این شخصیت اضافه کنم. من هم سعی کردم تا این شخصیت را برای مخاطب شیرین کنم.
 یكی دیگر از ویژگی‌های قدیر، بامزه بودن او بود. در مجموع باغ گیلاس یكی از سریال‌های ماندگار تلویزیون است كه بازیگران خوبی در آن حضور داشتند.
 من تا به امروز در  سریال های متنوعی بازی کرده ام که هر کدام ویژگی های خودشان را داشتند، مسلماً از میان کارهایم برخی از آنها بیشتر در ذهن مخاطب باقی مانده است.
یکی از این آثار سریال باغ گیلاس بود که اوایل دهه هفتاد از شبکه یک پخش می شد.
 بازخورد این سریال در میان مردم هم خیلی خوب بود. حتی زمان پخش مجموعه خیابان ها خلوت می‌شد و فردای روز پخش مردم در کوچه و خیابان درباره این سریال با هم حرف می زدند.
خوشحالم که بازی در این سریال را در کارنامه هنری ام دارم  و جوانترها هم می توانند بازپخش این سریال را این روزها از آی فیلم ببینند.


جلیل فرجاد در این سریال ایفاگر نقش عزیز نامزد فریده بود
مردم در كوچه و خیابان عزیز صدایم می‌كردند
 در آن سال‌ها همه جوان‌تر بودیم. من هم تجربه بازی در چند فیلم سینمایی و سریال همچون توهم، دستنوشته، بر بال فرشتگان، مدرس، ازدواج پرماجرا، آپارتمان و... را داشتم و بی‌تجربه نبودم.
 یادم می‌آید زمانی كه سریال باغ گیلاس پخش می‌شد ما دو شبكه داشتیم و تعداد فیلم‌ها و سریال‌هایی كه پخش می‌شد، محدود بود. ولی مردم با علاقه سریال باغ گیلاس را می‌دیدند.
 جالب است مردم در كوچه و خیابان وقتی من را می‌دیدند به نام واقعی‌ام صدا نمی‌كردند، بلكه می‌گفتند عزیز آمد عزیز آمد! علاوه بر آن مرتب از من می‌پرسیدند كه چرا عزیز نمی‌خواهد با فریده ازدواج كند؟ چرا جواب منفی می‌دهد و ... من هم به همه می‌گفتم كه قصه را دنبال كنند تا متوجه شوند چرا عزیز نمی‌خواهد با فریده ازدواج كند.



تورج مهرزادیان، مدیر دوبلاژ سریال باغ گیلاس
بازیگران دیالوگ‌ها را
نگفته بودند
 به یاد دارم مدیریت دوبلاژ این سریال را به من داده بودند و منوچهر والی زاده، زنده یاد خسرو شایگان، جلال مقامی، سعید مظفری، رفعت هاشم پور، مینو غزنوی، زهره شكوفنده، امیر قطعه ای، امیر صمصامی، داود باقری و ... برای گویندگی این سریال حضور داشتند.
 خودم هم در كنار مدیر دوبلاژی به جای مهران مدیری حرف می‌زدم. مجید بهشتی كارگردان سریال باغ گیلاس از دوستان قدیمی من بود و به یاد دارم با فیلم 16 میلیمتری كار كرده بودند و ما هم روی آپارات دوبله می‌كردیم.
 دوبله این سریال بسیار سخت بود و خیلی اذیت شدم، چون هنرپیشه‌ها دیالوگ‌ها را حفظ نكرده و پس و پیش گفته بودند، چون می‌دانستند كار دوبله می‌شود.
 همین كار بازیگران ما را به دردسر انداخت، چون باید زمان زیادی لیسینگ می‌كردیم و همین كار را كند می‌كرد. فكر می‌كنم دوبله این سریال به خاطر همین ماجرا سه ماه طول كشید. ولی در مجموع سریال قشنگی بود و خودم هم سریال را می‌دیدم و مردم هم آن را دنبال می‌كردند.


عبدالرضا اكبری در این سریال نقش امیر، پسر خانواده را بازی می‌كرد:
جمع خوبان
 قبل از آن‌كه در سریال تلویزیونی باغ گیلاس بازی كنم، تله‌تئاترهای متفاوتی را با تلویزیون كار كرده بودم. همچنین در چند فیلم سینمایی هم به ایفای نقش پرداخته بودم. از آنجایی كه من و مجید بهشتی، كارگردان سریال باغ گیلاس از قدیم با هم دوست صمیمی بودیم و اتفاقا هم تئاتر با هم كار كرده بودیم و خاطرات زیادی از هم داریم.
 تا این‌كه او تصمیم گرفت سریال باغ گیلاس را بسازد و از من هم برای بازی در این سریال دعوت كرد. قبل از بازی در این سریال در مجموعه مزد ترس هم بازی كرده بودم و مردم هم این سریال را دوست داشتند. به هر حال مجید بهشتی گروه خیلی خوبی برای ساخت مجموعه باغ گیلاس جمع‌آوری كرد. استاد جمشید مشایخی، نیكو خردمند، فخری خوروش و ... همه این عزیزان حضور داشتند.
 خوشبختانه این افتخار را داشتم در كارهای متعدد و متنوعی با زنده‌یاد جمشید مشایخی بازی كنم. او واقعا هنرمند دوست‌داشتنی بود و در سریال باغ گیلاس هم نقش آقای الیاسی را بازی می‌كرد.
 مهران مدیری هم نقش برادرم را بازی می‌كرد كه نقشش خاكستری بود و به دلیل این‌كه به دنبال به دست آوردن پول راحت بود، مسیر درستی انتخاب نكرده بود و در انتها هم این مسیر زندگی منجر به مرگ او می‌شود.
 فریبا متخصص هم نقش خواهرم را ایفا می‌كرد. درمجموع در این سریال جمع خوبان حضور داشتند و آرزوی ما جوانان هم كار كردن با بازیگران باتجربه بود كه در این سریال این فضا برایمان مهیا شده بود. گرچه بازپخش سریال باغ گیلاس را ندیدم، اما از اطرافیان زیاد شنیدم كه این سریال را بعد از گذشت بیست و اندی‌سال  از پخش اول آن باز هم می‌بینند و دوست دارند.




پوراندخت مهیمن در این سریال نقش شهلا را بازی می‌كرد:
افسوس كه بزرگان كنارمان نیستند
 یادش بخیر شهلا عاشق مسعود (دانیال حكیمی) بود و بعد با او هم ازدواج می‌كند. روحیات شهلا را دوست داشتم.
 یادش بخیر كار كردن با استادان همچون زنده یاد جمشید مشایخی، زنده یاد نیكو خردمند و دیگر دوستان.
 در آن سال‌ها که ما جوانتر بودیم واقعا از اینکه کنار اساتید بازی می کردیم، لذت می بردیم، چون برای ما دنیای تجربه محسوب می شد.
 سر صحنه از بزرگترها یاد می گرفتیم. البته باید تاکید کنم که واقعاً در آن مقطع زمانی برای بازیگران قدیمی ارزش زیادی قائل بودیم و احترام می گذاشتیم.
 واقعا قدیم‌ها وقتی كار می‌كردیم، فضا خیلی دوستانه و صمیمانه بود. همه به هم فکر می کردیم و اگر مشکلی بود، حتماً با همراهی یکدیگر آن را بر طرف می کردیم.
 خاطرات خیلی خوبی از  سریال باغ گیلاس  دارم. واقعا افسوس می‌خورم كه همكاران دیگر كنارمان نیستند. هر کدام از هنرمندان که فوت می شوند، آه از نهادمان بلند می‌شود.


بچه خلاف تهرون
مهران مدیری، بازیگر نقش پسر بد خانواده بود. او كه همیشه محبوب پدر بوده بعد از فوت او هم می‌خواهد در خانواده بتازد و آرزوهای دور و درازش را به هر وسیله‌ای برآورده كند. عاقبت اما سرش به سنگ می‌خورد و به عقوبت تلخی دچار می‌شود. شخصیت‌پردازی او مثل دیگر نقش منفی‌های آن سال‌ها یك بعدی نبود و وجوه مثبت هم زیاد داشت كه در سایه سادگی و زیاده‌خواهی‌اش چندان نمود نمی‌كرد. نقش محسن را می‌توان تنها نقش جدی مهران مدیری در تلویزیون دانست. هنرپیشه‌ای كه قبل و بعد از این نقش، چه در زمینه كارگردانی و چه بازیگری در تلویزیون نقش‌ و آثار غیركمدی نداشت و چند اثر غیركمدی‌اش به سینما و نمایش خانگی محدود می‌شد و این‌كه او یكی از اولین نقش‌های محوری‌اش را با شمایل و مضمونی كاملا متفاوت بازی كرده است، جالب به نظر می‌رسد.



جمشید مشایخی: نقش آقای الیاسی را بازی می‌كرد و نقش مقابلش مرحمت با بازی فخری خوروش بود. این خانواده كه هم‌محله خانواده حاج‌نایب بودند و پسرش قصد ازدواج با مریم را داشت،‌ از آن خانواده‌های آرام و مثبت بودند كه همیشه هوای امیر و خانواده‌اش را داشتند. مشایخی، هنرپیشه با سابقه تئاتر، سینما و تلویزیون كه جز پنج نفر اساتید بازیگری بود، سال 97 درگذشت.
نیكو خردمند: بازیگر نقش مادر امیر و محسن بود كه جایی از قصه می‌گوید،‌ باغ گیلاس به نام اوست و همین موضوع سد راه محسن می‌شود. خردمند در سال‌های طولانی فعالیتش در عرصه دوبله و بازیگری بیشتر ایفاگر نقش مادر بود و در این سریال نیز نقش مادر خردمند و مهربانی را بازی می‌كرد كه همواره سعی دارد كانون خانواده را گرم نگه دارد. این بازیگر كه دوبله نقش خود را هم در این سریال بر عهده داشت، سال 88 درگذشت.
اسماعیل داورفر: بازیگر نقش آقای مظفری، پدر مسعود، پسر خلافكار محل و مردی طماع بود كه پول نزول می‌داد. داورفر جزو بازیگران باسابقه عرصه نمایش بود كه سال 87 بر اثر سرطان درگذشت.  از آثار او می‌توان به نقش صاحب آژانس در سریال آژانس دوستی اشاره كرد. این بازیگر سال‌های دور مدرك معادل دكتری بازیگری را از وزارت فرهنگ و هنر دریافت
 كرده بود.
مهری ودادیان: قدیر،‌ مردی است كه در ابتدای سریال به جان امیر سوءقصد می‌كند اما خیلی زود پشیمان می‌شود و به خانواده حاج‌نایب و به‌ویژه امیر احساس دین دارد. نقش مادر قدیر را مهری ودادیان بازی می‌كرد.  او كه از بازیگران كهنه‌كار سینما و تلویزیون بود سال 89 درگذشت. از آثار تلویزیونی او می‌توان به عیاران، مدرسه مادربزرگ‌ها، خانه ما، تهران 11، آرایشگاه زیبا، مثل‌آباد و... اشاره كرد.