مدیریت دود گرفته شهر
شاید همه از خودروهای دودزا و سوخت بی كیفیت به عنوان متهمان آلودگی هوا یاد كنند اما نباید فراموش كرد كه در یك شهر عوامل دیگری نیز به آلودگی هوا دامن میزند. برای نمونه مدیریت شهری و ساختوساز در شهرها هم در تشدید آلودگی هوا نقش دارد، نقشی كه شاید بیشتر از خودروها باشد.
آلودگی هوا زمانی كمرنگ میشود كه برای مدیریت كلانشهرها به جزییات نیز توجه شود. شهردار، نباید بنشیند و بگوید كه با وزش باد، مشكلات آلودگی هوا حل میشود، برای كاهش آلودگی هوا، نیاز به برنامهریزی شهری است. آلودگی هوای شهری مانند تهران، به خاطر ضعف مدیریتی است. باید پرسید، طرح زوج و فرد كه به اسم آلودگی هوا، اجرایی شد، تا چه قدر در كاهش آلودگی هوا تاثیرگذار بوده است؟
مدیریت شهری باید برای به حداقل رساندن منابع آلاینده چارهاندیشی كند؛ مثلا راهكاری اتخاذ كند تا اتوبوسهای فرسوده زودتر نوسازی شوند یا در پایانهها اتوبوسها بی دلیل روشن نمانند. اتوبوسهایی كه هر مسافری از كنارشان عبور میكند، لباسهایش هم آلوده میشود.
مدیریت شهری میتواند قانونی درنظر بگیرد تا از حجم خودروهای تكسرنشین در شهر كاسته شود؛ البته پیشنیاز چنین تصمیمهایی توسعه حمل و نقل عمومی است.
سوال اینجاست كه خیابانهای تهران تا چقدر ظرفیت حضور خودروهای جدید را دارد. این مهم با تعامل پلیس راهنمایی و رانندگی و شهرداری امكانپذیر است.
برای بهبود كیفیت هوای كلانشهرها باید برای حل معضل ترافیك چارهای اندیشید، چرا كه با آلودگی هوا ارتباط مستقیمی دارد.
پس از بهبود كیفیت حمل و نقل عمومی میتوان قوانین سختگیرانهای برای تردد خودروهای تكسرنشین در نظر گرفت؛ مثلا قانونی تنظیم شود تا برای ماشینهای تكسرنشین جریمه درنظر بگیرد.
فراموش نكنیم فرهنگ استفاده از كمربند ایمنی با فرهنگسازی و اعمال جریمه شكل گرفت به همین خاطر باید برای استفاده كمتر از خودروی تكسرنشین نیز برنامه داشت.
بخشی از آلودگی هوا نیز ناشی از ساخت و ساز شهری در حاشیه شهرهاست. چرا باید در حاشیه شهر تهران، برجسازی شود و مانعی برای وزش باد شكل بگیرد.
كارخانههایی نیز كه در حاشیه شهر تهران قرار دارد، طوری ساخته شده كه در جهت وزش باد بوده و آلودگی این كارخانهها خیلی آسان وارد شهر میشود.