خمسه بر هر درد بی‌درمان دواست

خمسه بر هر درد بی‌درمان دواست

   سال 95 در یكی از همین روزها بود كه برای تماشای فیلم سه‌بعدی و كودكانه «جنجال در عروسی» به یكی از پردیس‌های سینمایی رفتم؛ نه این‌كه كودك درونم فشار آورده و مرا مجبور به این تماشا كرده باشد، نه، بلكه دلیل دیدن این فیلم، مصاحبه با بازیگرش علیرضا خمسه بود. فردای آن روز خمسه با همان حكمت شادان و لبخند همیشگی‌اش مهمان ما در جام‌جم شد و وقتی قبل از گفت‌وگو از فیلم انتقاد كردم و گفتم این فیلم كودكانه را دوست نداشتم، به صورت پرمحاسنم (اینجا منظور همان پُرریش است و نه حسن و خوبی) نگاه كرد و با خنده‌ای منتهی به قهقهه گفت این فیلم مال بچه‌هاست، نه شما با این همه ریش و پشم!  
لذت آن همنشینی و گفت و گو همراه خاطره‌های خوب مصاحبه‌های قبلی و بعدی و بعد هم اخذ یادداشت‌های شفاهی از او كه برای مدتی در صفحه سینمایی روزنامه منتشر می‌شد، باعث شد به فكر گفت‌و‌گویی مفصل‌تر و جامع‌تر با این بازیگر خوب و دوست‌داشتنی بیفتم؛ مصاحبه‌ای زندگینامه‌ای و در دست انتشار كه شامل زندگی شخصی و حرفه‌ای و همه آثار سینمایی، تئاتری و كارهای مهم و خاطره‌انگیز تلویزیونی او می‌شود و خمسه با حوصله و صبوری و روی گشاده، پاسخگوی انبوه سؤالات من شد.    هرچند پیشتر هم به دانایی و فرهیختگی این بازیگر آگاه بودم، اما در خلال این گفت‌و‌گوی طولانی، به شناخت بیشتر و كامل‌تری از خمسه رسیدم و بزنم به تخته از این حجم از دانش و اطلاعات او حظ بردم. تركیب اینها با انسانیت، مهربانی، هنرمندی و شوخ‌طبعی، شخصیتی ممتاز، محبوب و غبطه‌برانگیز از او می‌سازد.  خمسه سال‌هاست كه در آثار نمایشی با سلاح خنده به جنگ غم و ناخوشی رفته و ما تماشاگران و دوستدارانش را هم دست‌كم هنگام تماشای آن كارها، در مقابل مسائل و مشكلات زندگی و اندوه زمانه بیمه كرده است. او به عنوان كمدینی بزرگ و خاطره‌ساز، همچون دیگر كمدین‌های برجسته، نقش مهمی در شكل‌گیری برخی لحظات خوب و خنده‌دار زندگی ما دارد و از این نظر قدردان او هستیم كه عمری ما را به شادمانی مهمان كرده است و همچنان خندانندگی بی‌دریغش را بر جهان ارزانی می‌دارد، هرچند كه سینمای ایران در سال‌های اخیر موقعیت این خنداندن را از او دریغ كرده و در این برهوت خنده درست و درمان و بدون ابتذال، بهره درست و كاملی از این نمكستان سینمایی نبرده باشد.