ای كاش من هم اچآیوی مثبت بودم!
پزشك معالج، مرد میانسال خوشخنده و چاقی است. با مهربانی جواب همه مراجعان را میدهد. دستكش به دست دارد و برای این كه هر بیماری را معالجه كند، دستكش خود را عوض میكند. درباره بیماری اچآیوی كه میپرسیم، جواب میدهد: «اچآیوی مثبتها هم مثل مردم عادی میتوانند زندگی كنند.» و از بیماری میگوید كه از سال 81 دچارش است و با پیشگیری، انجام آزمایشهای دورهای و مصرف دارو، مانند همه افراد عادی جامعه زندگی میكند. بعد تاكید میكند كه فرد اچآیوی مثبت میتواند ازدواج كند، بچهدار شود و به سر كار برود. به اینجای حرفش كه میرسد روی صندلی تیره رنگ راحتی كنار تخت ولو میشود و میگوید: «ای كاش من اچآیوی مثبت بودم، اما دیابت نداشتم.» و آه میكشد. پزشك میانسال، تعریف میكند كه اچآیوی مثبتها اگر به موقع درمان را شروع كنند و تحت درمان همیشگی باشند، عمری عادی خواهند داشت و این تفكر غلطی كه در جامعه حاكم است، یعنی اچآیوی مثبت بودن مساوی با مرگ و بیماری همیشگی است، تفكر غلطی است. او در جواب سوال این كه تا به حال از ابتلا نترسیدهاید، میگوید: «من كه تا به حال حتی نشنیدم كه پزشكی به خاطر تماس یا ارتباط با بیماران، اچآیوی مثبت بشود.»