چه کسی اولین بار ایدز گرفت؟

داستان تلاش پیچیده و گسترده محققان برای یافتن ردپای اولین بیمار اچ‌آی‌وی مثبت در جهان به مناسبت 10 آذر، روز جهانی ایدز

چه کسی اولین بار ایدز گرفت؟

اولین بار سال 1360 شمسی بود كه پزشكان آمریكایی از همه‌گیری عجیب یك بیماری رازآلود خبر دادند. تعداد زیادی از مردان جوانی كه عمدتا گرایشات نامتعارف جنسی داشتند به بیماری مرموزی مبتلا شده بودند كه سیستم ایمنی بدن را از بین می‌برد و باعث مرگ آنها می‏شد. آمار مرگ‌ومیر این اپیدمی به شكل ترسناكی در حال افزایش بود. این ویروس تازه‏وارد توانسته بود با قربانی‌های بالای خود در زمانی كوتاه برای خود آوازه‏ای به ترسناكی «طاعون هزاره سوم» پیدا كند.

رفتار پرخطر جنسی بین همجنسگرایان عامل اصلی این اپیدمی بود و شاید از این جهت هنوز باورهای غلطی درباره راه‏های انتقال ویروس اچ‌آی‌وی (HIV) در افكار عمومی باقی مانده است. اما وقتی چنین بیماری‌ای همه‌گیر می‏شود و راه انتقال شایعی مثل آمیزش جنسی دارد، یافتن منشأ یا منابع بیماری اهمیت زیادی پیدا می‏كند. برای كنترل بیماری پیداكردن اولین بیماران و یافتن راه انتقال بیماری به آنها حیاتی است تا بتوان از تكرار یا همه‏گیرشدن آن جلوگیری كرد. از این رو بنیاد بیماری‌های مقاربتی پژوهشی را برای كشف ارتباطات جنسی 40 نفر از این بیماران ترتیب داد كه نتایج بهت‌آور آن در نشریه علمی پزشكی آمریكا در سال 1363 منتشر شد.(تصویرپایین -  راست)
 نقطه صفر ماجرا كجا بود؟
این بیماران از ایالات و شهرهای مختلف آمریكا انتخاب شده بودند؛ نیویورك، لس‏آنجلس، فلوریدا، جورجیا، پنسیلوانیا و تگزاس. رسم ارتباطات همه این بیماران با یكدیگر، شبكه‏ای از بیماران را درست می‏كرد كه در یك نقطه مركزی به یك نفر ختم می‏شد. در این پژوهش نام این بیمار را «بیمار صفر» گذاشتند و بیمار صفر كسی نبود جز یك مهماندار هواپیما به نام گِیتان
دوگا.
تحقیقات مشخص كرد این مهماندار فرانسوی كانادایی از بیماری خود با خبر بوده و آن را به عنوان «سرطان همجنس‏گرایی» می‏شناخته است. او بعد از اطلاع از مرگ قریب‏الوقوع خود، با بدذاتی با صدها فرد مختلف در شهرها و ایالات مختلف (كه با توجه به شغلش كار سختی نبوده است) ارتباط برقرار كرده و بیماری خود را آگاهانه به آنها منتقل كرده است.
این فرد به شكل خودخواسته مسؤول بیماری هزاران نفر در اولین اپیدمی ویروس اچ‌آی‌وی در بین همجنسگرایان جنسی بود و باور غلط انتقال ویروس اچ‌آی‌وی تنها از طریق ارتباطات همجنس‏گرایانه را برای خیلی‏ها باقی گذاشت.
دوگا در همان سال 1363 درگذشت، اما باوجود مسؤولیت غیرقابل انكارش در اپیدمی ایدز دهه 80 آمریكا، همه می‏دانستند او نمی‏توانسته واقعا اولین بیمار مبتلا شده به اچ‌آی‌وی باشد. از ابتدا تاكنون بیش از 75 میلیون نفر در جهان به ویروس اچ‌آی‌وی مبتلا شده‏اند و قریب به 32میلیون نفر از آنها جان خود را از دست داده‏اند و همه اینها نمی‏توانسته كار دوگا بوده باشد. از این رو تحقیقات برای یافتن منشاء بیماری ادامه پیدا كرد.
 قبل از دوگا
چه كسی به ایدز  مبتلا شده بود؟
دانشمندان شروع به جست‌وجو بین مرگ‏ومیرهای مشكوك پیش از آن تاریخ كردند و در بین جست‌وجوهایشان دائما با موارد پیشینی ابتلا به ویروس برخورد می‏كردند. یك ملوان انگلیسی در سال 1357، یك آمریكایی در سال 1347 و یك پرستار اهل شیكاگو در سال 1340 از جمله موارد متعدد یافته‏های پژوهش آنها بود و برای مدتی عنوان «بیمار صفر» بین نام‏های مختلف و نقاط مختلف دست به دست می‏شد.
اما سر نخ اصلی بیماری نه در بیماران و خط و ربط‌شان، بلكه در خود ویروس اچ‌آی‌وی نهفته بود. دانشمندان در سال 1363 توانسته بودند ویروس اچ‌آی‌وی را شناسایی و توالی دی‏ان‏ای آن را مشخص كنند. می‏دانیم ویروس‏ها از سلول‏های بدن میزبان خود برای كپی كردن نسخه دی‏ان‏ای خود استفاده می‏كنند. ولی خوشبختانه این كپی‌برداری چندان دقیق نیست و در هر بار كپی شدن بخشی از رشته دی‏ان‏ای ویروس تغییر می‏كند. و باز هم خوشبختانه این تغییرات ویروس دارای نرخ قابل پیش‏بینی در طول زمان است و به‌راحتی می‏توان از روی میزان تغییرات دی‏ان‏ای ویروس پی‏برد كه برای این تغییرات دو سال زمان نیاز بوده یا پنج سال. به این ترتیب تنوع ژنتیك  ویروس‏های اچ‌آی‌وی اطلاعات با‏ارزشی از منشا مشترك خود در دل دارند. در واقع گویی
هر ویروس ایدز در دل خود یك ساعت دارد كه بر اساس تفاوت رشته ژنی خود به ما می‏گوید كه به چه مقدار زمان نیاز داشته تا از یك نمونه دیگر ویروس فاصله بگیرد.
این اطلاعات به دانشمندان نشان داد ویروس اچ‌آی‌وی برای اولین بار در دهه 1340 وارد آمریكا شده است. به همین ترتیب دانشمندان توانستند رد این ویروس را تا هائیتی دنبال كنند و از هائیتی به منشا واقعی ویروس در آفریقا بازگردند. در واقع متفاوت‏ترین و قدیمی‏ترین ویروس‏های هم‏خانواده با ویروس اچ‌آی‌وی در آفریقا پیدا شد كه خود به این معناست اگر به دنبال بیمار صفر واقعی می‏گردیم باید روی آفریقا تمركز كنیم.
روند تحقیقات، دانشمندان را به دو نفر از اولین بیماران شناخته‌شده‏ای رساند كه آزمون اچ‌آی‌وی آنها مثبت بود. یكی از این دو از روی قطره خونی كه در بیمارستانی در كیناشاسا، پایتخت جمهوری دموكراتیك كنگو نگهداری می‏شد شناسایی شد. قطره خون متعلق به مردی است كه نه كسی نام او را می‏داند و نه مدركی از دلیل مرگش به‌جا مانده است. با وجود این با پیدا شدن ویروس در خون او در سال 1338 او تا مدت‌ها به عنوان اولین ناقل اچ‌آی‌وی و بیمار صفر شناخته می‏شد.
سال‏ها بعد دانشمندان نمونه دوم ویروس را در كیناشاسا در بافت انسانی حفظ شده در پارافین پیدا كردند. این بافت انسانی هم متعلق به یك بیمار دیگر ایدزی بود و خوشبختانه زمان این نمونه هم همان سال 1339 را نشان می‏داد. دانشمندان با داشتن دو نمونه نزدیك به هم و میزان تفاوت آنها می‏توانستند منشأ مشترك این دو را پیدا كنند و تخمین قابل قبولی را از زمانی كه برای انحراف این دو ویروس از هم نیاز بوده كشف كنند. دانشمندان محاسبات خود را انجام دادند و در نهایت به این نتیجه رسیدند كه اولین نیای مشترك این دو ویروس در سال 1287 شمسی در بدن یك انسان ناقل می‏زیسته است و به احتمال زیاد، او بیمار صفر واقعی این پرونده است. با این فرض كه او اولین انسان مبتلا به ایدز بوده است، ما می‏دانیم این طاعون جدید تنها 110 سال پیش به جامعه ما انسان‏ها شبیخون زده است.
 آنفلوآنزا را از پرندگان می‏گیریم
ایدز را   از كی؟!
حالا كه زمان انتقال بیماری این قدر واضح است، سوال اصلی این بود كه اگر ما انسان‏ها آنفلوآنزا را از پرندگان می‏گیریم، ویروس اچ‌آی‌وی از كدام گونه به ما منتقل شده است؟ برای پاسخ به این سوال باید به دنبال ویروس‏های مشابه در گونه‏های دیگر بگردیم. یكی از اولین نمونه‏های مشابه اچ‌آی‌وی در خون یك گونه میمون پیدا شد. میزان شباهت تا حدی بود كه آن را اس‌آی‌وی (SIV) نامیدند. بعد از این كشف ادامه تحقیقات نشان داد كه بیش از 20گونه از میمون‏های آفریقا یك نسخه از ویروس اس‌آی‌وی را با خود دارند. اما از بین تمام این خویشاوندان ناقل، این شامپانزه‏ها بودند كه نزدیك‏ترین نسخه از اس‌آی‌وی را به ویروس اولین بیمار انسانی داشتند.
حالا سوال این بود، كدام شامپانزه‏ها و در كجا این ویروس را به ما منتقل كردند؟ تحقیقات روی شامپانزه‏های مختلف در سراسر آفریقای مركزی و غربی شروع شد. البته رفتن به طبیعت و نمونه خون گرفتن از شامپانزه‏های روی درخت‏ها در اقصی نقاط آفریقا به هیچ وجه شدنی نبود. اما خوشبختانه این ویروس‏ها را در نمونه مدفوع شامپانزه‏ها هم می‏توان پیدا كرد. پس محققان شروع به جمع‏آوری 7000 نمونه مدفوع از 90 گونه مختلف شامپانزه كردند تا نزدیك‏ترین خویشاوند ویروس منتقل‌شده به انسان را پیدا كنند.
نتایج مطمئن و بی‌نقص بود. نیای مشترك ویروس اچ‌آی‌وی در یك گونه خیلی مشخص از شامپانزه پیدا شد كه جایی مشخص در آفریقای مركزی در جمهوری دموكراتیك كنگو بین سه رودخانه اصلی این كشور زندگی ‏می‏كند. میزان دقت تطابق در حدی است كه می‏توان محدوده انتقال بیماری به انسان را با دقت 260 كیلومتر مربع مشخص كرد!
 رمزگشایی از داستان اولین انتقال
این‏ داستان حقایق علمی‌ای بود كه درباره انتقال بیماری ایدز، زمان و مكان دقیق و گونه ناقل آن تاكنون به‌دست آمده است. از اینجا به بعد باید برای داستان بیمار صفر خود نظریه‌پردازی كنیم كه البته در این مكان و زمان خاص كار چندان دشواری نیست. معتبرترین نظریه در این زمینه «شكارچی زخمی» است. قبایل بومی كنگو در این ناحیه با شكار و خوردن گوشت شامپانزه زندگی می‏كنند. حال بیایید به سال 1287 شمسی برگردیم؛ جایی در آفریقای مركزی و جنوب شرق كامرون و هم‌مرز با كنگو. شكارچی ما تیركمان خود را به سوی شامپانزه‌ای رها می‏كند. شكار بعد از شنیده‌شدن صدای جیغی محو از بالای درخت به پایین می‏افتد. حالا شكارچی ما مشغول سلاخی شكار خود است و اینجا همان اتفاقی افتاد كه نباید می‏افتد... شكارچی دست خود را می‏برد و تماس مستقیم خون او با خون شكار برقرار می‏شود. شكارچی اكنون «بیمار صفر» ماست! این كه رودخانه‏ها و شهرهای این منطقه مسیر اصلی تجاری آفریقا هستند خود بقیه قطعات پازل داستان را كامل می‌كند. بیمار صفر ما بعد از شكار از راه رودخانه به شهر می‏رود تا ویروس را به بیمار بعدی منتقل كند. این شكارچی قطعا نمی‏دانسته مسؤول مرگ
32 میلیون نفر در 110 سال آینده خواهد بود!