رژیمهای افزایش وزن
چاق شدن كاری نداره میخوری چاق میشی! اما لاغرشدن سخته!!! جمله آشنایی كه اغلب افراد چاق پشت در مطب به افرادی كه برای افزایش وزن مراجعه میكنند، میگویند و با تعجب و گاهی تمسخر به آنها نگاه میكنند.
ولی واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است كه افرادی كه برای اضافه شدن وزن مراجعه میكنند كار سختتری دارند. یك قانون كلی وجود دارد كه خرابكردن راحتتر از ساختن است این قانون در اینجا هم صدق میكند. ساختن بافتها از خراب كردن آنها سختتر است. رژیم چاقی هم سختتر است اگر گرفتن رژیم به معنای منظم كردن فعل خوردن باشد، كسی كه رژیم لاغری میگیرد گویی یك میز را مرتب میكند و كسی كه رژیم چاقی میگیرد یك اتاق را مرتب میكند. افرادی كه برای اضافه شدن وزن مراجعه میكنند اعتماد به نفس كمتری نیز نسبت به افرادی دارند كه برای لاغری مراجعه میكنند.
افرادی كه مقدار BMI (وزن تقسیم بر مجذور قد) آنها بین 5/18 تا 21 باشد دچار كمبود وزن هستند، ولی به لحاظ پزشكی این مقدار از كمبود وزن ریسكی برای ایجاد بیماری نیست و فوریتی برای درمان وجود ندارد و گاهی سعی میشود با توجه به شرایط و فرهنگ زندگی شخص را از اضافه كردن وزن منصرف كرد.
BMI كمتر از 5/18 به لحاظ پزشكی خود یك بیماری مزمن محسوب میشود كه بهتر است درمان شود، ممكن است فرد در این حالت مشكل پاراكلینیكی نداشته باشد، ولی قوای جسمانی در مواجهه با بیماریهای حاد یا حوادث در این افراد پایین است.
افراد لاغر اصولا به دو دسته تقسیم میشوند؛دسته اول افرادی هستند كه مقدار خوراك آنها كافی یا حتی بیشتر از حد طبیعی است؛ این افراد ممكن است دارای بیماریهایی از قبیل پركاری تیروئید یا انگل دستگاه گوارش باشند در غیر این صورت به صورت ژنتیكی سلولهای ذخیرهكننده چربی در آنها كم و سلولهای چربی قهوهای در آنها زیاد است كه با تولید حرارت انرژی را میسوزانند. رژیم این افراد علاوه بر اینكه باید حاوی مواد مغذی و پركالری سالم و طبیعی باشد به همان میزان باید از آنتیاكسیدانهای طبیعی مانند سبزیجات خام زیاد استفاده كنند، همینطور از مصرف ادویهجات و غذاهای تند و محركهایی مانند قهوه كمتر استفاده كنند.
دسته دوم، افرادی هستند كه اختلال در خوردن دارند. این افراد اصطلاحا كماشتها یا كمغذا هستند. رژیم این افراد باید به نوعی طراحی شود كه به مرور عادتهای غذاییشان اصلاح شود تا در طولانیمدت احساس نیازشان با نیاز واقعی شان منطبق و در نتیجه كمبود وزنشان جبران شود.
ولی واقعیت چیز دیگری است. واقعیت این است كه افرادی كه برای اضافه شدن وزن مراجعه میكنند كار سختتری دارند. یك قانون كلی وجود دارد كه خرابكردن راحتتر از ساختن است این قانون در اینجا هم صدق میكند. ساختن بافتها از خراب كردن آنها سختتر است. رژیم چاقی هم سختتر است اگر گرفتن رژیم به معنای منظم كردن فعل خوردن باشد، كسی كه رژیم لاغری میگیرد گویی یك میز را مرتب میكند و كسی كه رژیم چاقی میگیرد یك اتاق را مرتب میكند. افرادی كه برای اضافه شدن وزن مراجعه میكنند اعتماد به نفس كمتری نیز نسبت به افرادی دارند كه برای لاغری مراجعه میكنند.
افرادی كه مقدار BMI (وزن تقسیم بر مجذور قد) آنها بین 5/18 تا 21 باشد دچار كمبود وزن هستند، ولی به لحاظ پزشكی این مقدار از كمبود وزن ریسكی برای ایجاد بیماری نیست و فوریتی برای درمان وجود ندارد و گاهی سعی میشود با توجه به شرایط و فرهنگ زندگی شخص را از اضافه كردن وزن منصرف كرد.
BMI كمتر از 5/18 به لحاظ پزشكی خود یك بیماری مزمن محسوب میشود كه بهتر است درمان شود، ممكن است فرد در این حالت مشكل پاراكلینیكی نداشته باشد، ولی قوای جسمانی در مواجهه با بیماریهای حاد یا حوادث در این افراد پایین است.
افراد لاغر اصولا به دو دسته تقسیم میشوند؛دسته اول افرادی هستند كه مقدار خوراك آنها كافی یا حتی بیشتر از حد طبیعی است؛ این افراد ممكن است دارای بیماریهایی از قبیل پركاری تیروئید یا انگل دستگاه گوارش باشند در غیر این صورت به صورت ژنتیكی سلولهای ذخیرهكننده چربی در آنها كم و سلولهای چربی قهوهای در آنها زیاد است كه با تولید حرارت انرژی را میسوزانند. رژیم این افراد علاوه بر اینكه باید حاوی مواد مغذی و پركالری سالم و طبیعی باشد به همان میزان باید از آنتیاكسیدانهای طبیعی مانند سبزیجات خام زیاد استفاده كنند، همینطور از مصرف ادویهجات و غذاهای تند و محركهایی مانند قهوه كمتر استفاده كنند.
دسته دوم، افرادی هستند كه اختلال در خوردن دارند. این افراد اصطلاحا كماشتها یا كمغذا هستند. رژیم این افراد باید به نوعی طراحی شود كه به مرور عادتهای غذاییشان اصلاح شود تا در طولانیمدت احساس نیازشان با نیاز واقعی شان منطبق و در نتیجه كمبود وزنشان جبران شود.