متهم: هدفم انتقام گیری بود

متهم: هدفم انتقام گیری بود


شهروز 36 ساله، یك فرزند دارد و چند روز دیگر دومین فرزندش به دنیا می‌آید. همسرش وقتی فهمید شهروز  به اتهام آدم‌ربایی دستگیر شده، دادخواست طلاقش را ثبت كرد. او در گفت‌وگو با جام‌جم به تشریح نقشه سرقتش پرداخت.
چطور با گروگان آشنا شدی؟
سال 88 تا 90 با شاكی آشنا شدم. او زمانی كه فهمید به زبان انگلیسی علاقه دارم قبول كرد به من آموزش دهد و چند بار برای یادگیری زبان به خانه‌اش رفتم.
 انگیزه‌ات از آدم‌ربایی چه بود؟
یك روز كه برای یادگرفتن زبان انگلیسی به خانه‌اش رفته بودم با خوراندن آبمیوه مسموم مرا بیهوش كرده و مورد آزارو اذیت قرار داد .
چرا شكایت نكردی؟
 موضوع را به دوستانم گفتم كه با توجه به این كه او فرد بانفوذی بود شكایتم به جایی نمی‌رسید .
 بعد چه شد؟
 چند ماه بعد از ماجرا، او به من 50 میلیون تومان حق سكوت داد كه شكایت نكنم و از ترس این‌كه آبرویم برود و ماجرا فاش نشود از آن محله رفتم. باپولی كه او به من داد، یك كامیون خریدم و برای كار به جیرفت رفتم و آنجا با دو همدستم كه كشاورز بودند، آشنا شدم.
دوباره سراغ پیرمرد رفتی؟
تا قبل از گروگانگیری خیر. یك بار خواستم در خیابان او را با خودرو زیر بگیرم كه منصرف شدم. خواستم خفه‌اش كنم كه چند نفر سررسیدند و نقشه اجرا نشد و آخرین بار هم خواستم به خانه‌اش بروم و آنجا را منفجر كرده و آتش بزنم تا پیرمرد بمیرد كه از ترسم منصرف شدم.
 از اجرای نقشه آدم‌ربایی بگو .
 موضوع اتفاقی كه برایم رخ داده بود را به آن دو كشاورز جیرفتی كه دوستانم بودند گفتم و قرار شد با آنها نقشه ربودن پیرمرد و تصاحب اموالش را اجرا كنیم كه سه نفری به تهران آمدیم. من روز حادثه بیرون خانه پیرمرد كشیك می‌دادم و بعد از آن‌كه او سطل آشغال را بیرون گذاشت و خواست به خانه بازگردد دو همدستم به زور وارد خانه او شدند و با دادن آب آلوده به ماده بی‌هوشی او را ربودند و با انداختن داخل یک خودروی پژو 206 وی را به خانه‌ای در محله شوش انتقال دادیم. پیرمرد 42 روز گروگان ما بود و 5/12 میلیون تومان پول را از حسابش در بانك خارج كردیم. بعد به زور وكالتی خانه شش میلیاردی‌اش را به نام خودمان ثبت كرده و به مردی كه نمایشگاه خودرو داشت فروختیم .