جرایم نقدی جدید شكار و صید از 7 دی لازمالاجراست
شكــار ، گران تمام میشود
افزایش جرایم نقدی قابل پرداخت بابت ضرر و زیان وارده به محیط زیست ناشی از شكار و صید غیرمجاز جانوران وحشی موضوع تازهای نیست، همین چهار سال پیش جریمه شكار پلنگ نزدیك به 20 برابر شد اما این تصمیم و افزایش جریمه تاثیری در كشتار پلنگ در مناطق مختلف ایران نداشت، حالا هم كه مصوبه شورای عالی محیط زیست در افزایش جرایم شكار حیات وحش لازمالاجرا شده بسیاری بر این باورند كه این ماجرا تنها شكل نمادین دارد و آنچنان كه باید بازدارنده نخواهد بود. نگاهی در این میان وجود دارد مبنی بر اینكه در بسیاری موارد، بالا بودن این جرایم سبب شده، دستگاه قضا، در راستای مدارا با متخلفان كمبضاعت از محكوم كردن آنها خودداری كند! و تازه همه اینها در حالی است كه در موارد دیگری سازمان حفاظت محیط زیست به منظور شانه خالی كردن از پرداخت هزینه دادرسی، از طرح شكایت علیه متخلفان خودداری كرده است. تصمیم تازه سازمان محیط زیست در لازمالاجرا شدن افزایش جرایم نقدی صید و شكار وحوش اما طرفدارانی هم دارد، آنها معتقدند نگاه خالی از امید در همین تصمیمها كمكی به وضعیت حیات وحش در ایران ندارد و حتی اگر این تصمیم شكلی نمادین هم داشته باشد میتواند گام كوچكی در راستای بهبود شرایط حیات وحش ایران باشد.
او بهوجود بیش از یك میلیون اسلحه در دست مردم اشاره میكند و میگوید «این را هم در نظر داشته باشیم كه بیش از یك میلیون اسلحه در دست مردم است و سازمان محیطزیست قدرت اجرایی در برابر آنها ندارد و همین تصمیم شاید بتواند برای بخشی از صاحبان یك میلیون اسلحه بازدارنده باشد.»
بیش از لزوم چنین قوانینی آنچه به نظر در این میان مهمتر به نظر میرسد فرهنگسازی است. ضیایی میگوید: «تخصیص بودجه مناسب برای این سازمان میتواند به اجرای برنامههای فرهنگی در حفظ حیات وحش بینجامد و در كنار این موارد آگاهیبخشی به بسیاری از افراد محلی هم از حجم شكار غیرمجاز حیات وحش كم میكند اما وقتی بودجهای برای این موارد در نظر گرفته نمیشود باید تا حدودی دلخوش داشت به چنین مصوباتی تا هزینه چنین جرایمی برای شكارچیان بالا برود.»
به باور بسیاری بالا بردن آگاهی مردم و ریشهیابی علل خسارت وارد كردن ما به حیاتوحش راهگشاترین راهكار در این میان است، هر چند این مورد تناقضی با اعمال افزایش جرایم شكار حیات وحش ندارد.
چرا این قوانین بازدارنده نیست؟
مصداقهای فراوانی در گذشته از بیتاثیری چنین تصمیماتی وجود دارد؛ به عنوان مثال بهرغم وجود موارد متعدد از كشتار پلنگ، یكی از شاخصترین گونههای بومی حیات وحش كشور كه حالا رفته رفته با تهدید انقراض روبهرو میشود، تاكنون حتی یكی از متهمان به پرداخت جریمه 80 میلیون تومانی كشتار پلنگ محكوم نشدهاند. دلیل این عدم محكومیت، عموما جریمه سنگین شكار پلنگ و بضاعت اندك متهمان كه عموما كشاورزان و دامداران منطقه هستند تلقی میشود؛ كشاورزانی كه به جای هزینه كردن برای ایمنسازی مزارع در برابر ورود گراز، در داخل جنگل، تله سیمی نصب میكنند و علاوه بر گراز، مرگی دردناك را برای سایر گونههای حیات وحش از قبیل خرس و پلنگ رقم میزنند یا دامدارانی كه بدون پروانه چرا و بدون پرداخت حق بیمه دامهایشان و حتی بدون بهكارگیری چوپان، گلههایشان را به زیستگاه حیات وحش وارد كرده و به منظور حفاظت از آنها با استفاده از تله فلزی، اسلحه و حتی سنگ و چوب، گونههای ارزشمندی چون پلنگ را از پای درمیآورند اما دلسوزی در حق این متهمان به رواج قانونگریزی در منطقه و گسترش تخلفات محیط زیستی بهویژه كشتار وحوش منجر شده و در صورت عدم تغییر رویه، سرنوشت تلخ ببر مازندران و شیر ایرانی یعنی انقراض را برای سایر گونههای حیاتوحش هم رقم خواهد زد.
شكار، به تخریب زیستگاه میانجامد
وجود چنین قوانینی در تاریخ حیات وحش ایران بیسابقه نیست. البته قوانینی که دیر به فکرشان میافتیم مثلا سال ۱۳۳۷ ببر مازندران تحت حفاظت قرار گرفت و جریمه سنگینی هم برای شكارش وضع شد، اما دلیل انقراض ببر مازندران شكار و كشتار نبود بلكه زیستگاههای مناسبش دیگر از بین رفته بودند. هر چند این نگاه به داستان وجود قوانین سلبی از سوی كسانی مطرح میشود كه به نوعی مخالف ایجاد چنین قوانینی هستند اما افشین علیزاده، عضو هیات علمی دانشكده منابع طبیعی دانشگاه تهران معتقد است این قوانین موارد دیگری همچون تخریب زیستگاهها را نهتنها نقض نمیكند بلكه در راستای همان قوانین است. او در این باره به جامجم میگوید: «زیستگاه مناسب باید سه ویژگی داشته باشد، یكی آب و غذا، دیگری پناه و امنیت و دیگری یافتن جفت است. به این مفهوم كه هر كدام از این عوامل نباشد آنجا دیگر زیستگاه محسوب نمیشود. وقتی از چیزی به نام تخریب زیستگاه حرف میزنیم به این مفهوم است كه یك یا دو عامل از این سه عامل مورد تهدید واقع شده است. شكار در زیرمجموعه پناه و امنیت قرار میگیرد و شكار در یك زیستگاه باعث میشود امنیتی برای حیات وحش وجود نداشته باشد و تخریب زیستگاه جانوری را سرعت بخشیده است. یعنی شكار به نوعی ایجاد عدم امنیت در زیستگاه جانوری است».
از او درباره وجه بازدارندگی مصوبه اخیر شورای عالی محیط زیست میپرسیم. به باور این استاد دانشگاه هم وجود چنین قوانینی میتواند بازدارنده باشد. او به جامجم میگوید: «هر چند اظهارنظر درباره بازدارندگی چنین تصمیماتی در حوزه اجراییات است اما به نظر من هر گونه افزایش جریمهای میتواند بازدارنده باشد اما این قطعا به این مفهوم نخواهد بود كه پس از این ما شكار غیر مجاز نخواهیم داشت. »
علیزاده هم معتقد است فرهنگسازی اساس معضلات پیش روی حیات وحش است. او میگوید: « خود مقوله شكار نیاز به فرهنگسازی دارد، روزگاری كه هركسی سلاحی به دست بگیرد و برای معیشت و روزگار خودش شكار كند گذشته است. این روزها شكار كاركرد تفریحی پیدا كرده است. تضمین بازدارنده بودن چنین تصمیماتی به تعریف كلی شكار برمیگردد. اما نباید از این مورد چشمپوشی كرد كه افزایش جرایم شكار غیرمجاز میتواند بخشی از شكارچیان را در كار خودشان محتاطتر كند.»
-
شورایهای شهر شلوغتر میشوند
-
رشد ۱۸ درصدی حاشیهنشینی در تهران
-
چشم مترو دنبال سرمایههای سرگردان مردم
-
تاثیر طرح ترافیك در كاهش آلودگی هوا، فقط 7 درصد
-
ممنوعیتهای تحصیلی اتباع كمتر شد
-
تجمع افراد فاقد بیمه در 4 استان
-
دوباره مونوكسید كربن دوباره مرگ
-
شكــار ، گران تمام میشود
-
مصوبه شورای عالی محیط زیست و 5 نکته
-
شكار كمتر با جریمههای بیشتر