نه چندان شاد

نه چندان شاد


اعیاد و جشن‌های ملی به طور طبیعی باید موعد مناسبی برای شادمانی باشد، اما سینمای ایران در همان اندك دفعاتی هم كه برای استفاده دراماتیك، سراغ برخی از این مناسبت‌ها می‌رود، نشانی از شادی نمی‌گیرد و نگاهی غمبار و پرمساله به آنها دارد. حتی در فیلم
طهران تهران و در اپیزود داریوش مهرجویی هم كه بیشتر تهرانگردی موردتوجه است و نه عید نوروز و لحظه سال تحویل، باز چندان خبری از خنده و شادی بی‌غصه و دغدغه نیست و خانه خرابی، محرك قصه است. در بادكنك سفید جعفر پناهی، پروسه خرید ماهی سفره هفت سین برای دختربچه فیلم با گم كردن پول خرید، زهر می‌شود. در آژانس شیشه‌ای ساخته ابراهیم حاتمی كیا، تنها یك روز به عید نوروز مانده، اما ماجراهای فیلم نشان داد شادی به هیچ كدام از شخصیت‌های آن نمی‌آید.
شب یلدا ساخته كیومرث پوراحمد كه صرفا از نام بلندترین شب سال استفاده می‌كند، به شب سیاه ناتمام شخصیت اصلی قصه اشاره دارد. چهارشنبه سوری اصغر فرهادی هم با این كه قصه‌اش در روز سه شنبه آخر سال اتفاق می‌افتد، ربطی به این مناسبت ویژه ندارد یا دست‌كم خبری از جشن و شادی این روز در فیلم نیست و اگر هم ترقه‌ای در می‌شود برای ترساندن زن تنها و طرد شده قصه است.