جنگ تركیبی علیه همبستگی
حجت الاسلام امیرعباس عبداللهی
جامعهشناس
در دو هفته گذشته، اتفاقات عجیبی رخ داده است. بعد از شهادت سردار سلیمانی، طیفهای مختلف مذهبی، سیاسی و اجتماعی كنار هم قرار گرفتند و با هم در تشییع پیكر چند ده میلیونی سردار شركت كردند. این دورهمی از هر جنس، اعتقادی، اجتماعی و سیاسی، خبر میمون و خوبی بود. این كه از خون سربازان وطن، كه نماد استقامت و مقاومت هستند، اتحادی شگرف شكل گرفت. در هفته دوم اما شرایط به شكل دیگری تغییر كرد. بعد از انتشار خبر اصابت موشك به هواپیمای اوكراینی، جو سنگینی شكل گرفت و به این شكل تعدادی از آن جمعیت چند ده میلیونی كه هفته اول كنار هم جمع شده بودند ریزش كردند. حقیقت این است چنین اتفاقی طبیعی است، اما مسالهای كه چالش به حساب میآید، هدف قرار دادن، عامل همبستگی اجتماعی و ارزشهای اجتماعیكشور است.
نكتهای كه نباید فراموش شود این است ما در همان روزی كه این خبر منتشر شد، سیل را هم داشتیم و هنوز هم داریم و همه میدانیم دلایل وقوع سیل چیست و اگر اعتراض مدنی یا دودستگی و اعتراضی باید شكل بگیرد، درباره این سیل باید باشد. وقایع این دو هفته، حقیقتی را برای جامعه ایرانی آشكار میكند و آن جنگ تركیبی دشمن علیه ماست. جنگهایی كه در آن، دشمن تمام توان و ابزارهایش را برای ایجاد جنگ روانی به كار میگیرد. جنگ امروز، جنگ تانك و تفنگ نیست. همین جنگ تركیبی است كه دشمن، گاه و بیگاه به كار میبندد، جنگی كه اتفاقاً جو جامعه و ارزشهای جامعه را هدف قرار میدهد و این همبستگی و اتحاد بین مردم است كه از بین میرود.
حال سوال این است در مقابله با این جنگ باید چه كار كرد؟ متفكران و سیاسیون باید برای مقابله با جنگ تركیبی دست به عمل بزنند. باید اتاق فكر راه بیندازند همبستگی را که سرمایه اجتماعی است، حفظ كنند. در این میان مردم هم باید كمك كنند. در هر خانوادهای ممكن است دعوا پیش بیاید. به قول رهبر معظم انقلاب باید تنشها را كاهش داد. تمام خانوادههای داغدار بر لزوم برخورد عاقلانه تاكید كردهاند. نباید عملكرد چند دهه یك مجموعه را برای یك عمل اشتباه زیر سوال برد. آیا ارتش آمریكا اشتباه نكرده است؟ انسان ممكن الخطاست. داغ از دست دادن عزیزان و نخبگان وطن برای همه ما سنگین است، با انسجام اجتماعی اما میتوان این داغ را راحتتر تحمل كرد. دقیقا چیزی كه حالا دشمن با جنگ ترکیبی آن را هدف قرار داده است.
جامعهشناس
در دو هفته گذشته، اتفاقات عجیبی رخ داده است. بعد از شهادت سردار سلیمانی، طیفهای مختلف مذهبی، سیاسی و اجتماعی كنار هم قرار گرفتند و با هم در تشییع پیكر چند ده میلیونی سردار شركت كردند. این دورهمی از هر جنس، اعتقادی، اجتماعی و سیاسی، خبر میمون و خوبی بود. این كه از خون سربازان وطن، كه نماد استقامت و مقاومت هستند، اتحادی شگرف شكل گرفت. در هفته دوم اما شرایط به شكل دیگری تغییر كرد. بعد از انتشار خبر اصابت موشك به هواپیمای اوكراینی، جو سنگینی شكل گرفت و به این شكل تعدادی از آن جمعیت چند ده میلیونی كه هفته اول كنار هم جمع شده بودند ریزش كردند. حقیقت این است چنین اتفاقی طبیعی است، اما مسالهای كه چالش به حساب میآید، هدف قرار دادن، عامل همبستگی اجتماعی و ارزشهای اجتماعیكشور است.
نكتهای كه نباید فراموش شود این است ما در همان روزی كه این خبر منتشر شد، سیل را هم داشتیم و هنوز هم داریم و همه میدانیم دلایل وقوع سیل چیست و اگر اعتراض مدنی یا دودستگی و اعتراضی باید شكل بگیرد، درباره این سیل باید باشد. وقایع این دو هفته، حقیقتی را برای جامعه ایرانی آشكار میكند و آن جنگ تركیبی دشمن علیه ماست. جنگهایی كه در آن، دشمن تمام توان و ابزارهایش را برای ایجاد جنگ روانی به كار میگیرد. جنگ امروز، جنگ تانك و تفنگ نیست. همین جنگ تركیبی است كه دشمن، گاه و بیگاه به كار میبندد، جنگی كه اتفاقاً جو جامعه و ارزشهای جامعه را هدف قرار میدهد و این همبستگی و اتحاد بین مردم است كه از بین میرود.
حال سوال این است در مقابله با این جنگ باید چه كار كرد؟ متفكران و سیاسیون باید برای مقابله با جنگ تركیبی دست به عمل بزنند. باید اتاق فكر راه بیندازند همبستگی را که سرمایه اجتماعی است، حفظ كنند. در این میان مردم هم باید كمك كنند. در هر خانوادهای ممكن است دعوا پیش بیاید. به قول رهبر معظم انقلاب باید تنشها را كاهش داد. تمام خانوادههای داغدار بر لزوم برخورد عاقلانه تاكید كردهاند. نباید عملكرد چند دهه یك مجموعه را برای یك عمل اشتباه زیر سوال برد. آیا ارتش آمریكا اشتباه نكرده است؟ انسان ممكن الخطاست. داغ از دست دادن عزیزان و نخبگان وطن برای همه ما سنگین است، با انسجام اجتماعی اما میتوان این داغ را راحتتر تحمل كرد. دقیقا چیزی كه حالا دشمن با جنگ ترکیبی آن را هدف قرار داده است.