رفتیم سینیما
آقا شوما که غرببه نیسّین! پارسال که تقی به توقی خورد وگذر دآشتون خورد به سینما و فیلم و این صوبتا و دوباره همون تقّه به توقّه خورد و صوبتای داش منوچ تو روزنومه چاپیده شد، ننه منوچ تو مخیلهش هم جا نیمیشد که روزنومهچیهای جامجمی واسه بساط فیلم و تیاتر امسال هم بیان پا به رکاب خوشرکاب داشتون بشن که الا و بلا بیا و این ۱۰ روز جشنواره رو سرویس رفتن و دنده چاق کردن شب و روز وسط چاک جاده رو بیخیالی طی کن و برو سینیما و واسه روزنومه مطلب بینیویس!
الغرض که داش منوچ هم کاپوت قرمز جیگری خوشرکابشو ماچ کرد و سپردش به غلام لَوَرده که جون غلام و جون خوشرکاب وخودش هم سرتیر پرید تو خطیهای شوش - راهآهن و از اونجام با اتوبوسهای خطی راهآهن - تجریش راهی سینما ملت شد که این ۱۰ روز جشنواره رو لابلای سینماییها فر بخوره و واسه شوماها راپورت روزانه برفسته! الغرض که این شوما و این داش منوچتون که به نیابت از شوماها فرتی در اومده وسط جماعت سینماچی و آپارتچی. خولاصه که کم و کسری از مطالب داشتون دیدین به بزرگواری خوتّون قلم عفو بکشید.
آهانده تا یادم نرفته اینم بگم که راست و حسینیشو بخواید ننه منوچ با این قرقرهجات سینمایی ما خیلی حال نیمیکنه! خلاصه که مام دلمون نیومد راستشو بهش بگیم و رفتیم تو پیچوندن. ننه منوچ فکر میکونه دآشتون رفته پی ریفیقبازی و یللی تللی. ما حاضر طوق این بدنومی رو به گردن بندازیم بلکه روی یر و بچ بامعرفت فرهنگی جامجم رو زیمین ننداخته باشیم. ریفیقشرمندهسازی تو ذات داشمنوچ نیست. حالام اینا رو قرقره کردیم که بیگیم از امروز با ذاغورات سینمایی ما اینجا چاپیده میشه و شومام مرام بذارید و پا به پامون بیاید.ایشالا که خیر باشه. به قول حاج کاظم آژانس شیشهای من ازتون فقط یه یا علی میخوام. آقا از اتاق فرمون دارن واسه دآشتون چش و چال میان که فیلم داره شروع میشه بپر تو سالن!
تیتر خبرها