چون سرو  علیه ویروس

رفته‌ایم سراغ یكی از سالن‌های تماشاخانه سرو كه این روزها و در تعطیلی تئاتر در پویش «تئاتر تعطیل نیست» مشغول تهیه ماسك و گان بوده و آنها را به بیمارستان‌ها و اقشار آسیب‌پذیر جامعه می‌رساند

چون سرو علیه ویروس

«اینجا یك تكه از ایران است. مهم نیست نامش چیست و كار اصلی‌اش چه چیز است، مهم این است كه یك تكه از ایران باید در روزهایی كه حال وطن خوش نیست سرپا بایستد و برای بهتر شدن حال ایران تلاش كند.» اینجا تماشاخانه سرو است و این جملات شیرین و امیدبخش را امیرحسین شفیعی، مدیر تماشاخانه می‌گوید. اصلا بهتر است بنویسیم اینجا سرو است و یادآور همان درختی است كه در همه حال و همه فصول ایستادن را بلد است. این روزها كه تماشاخانه‌ها، سالن‌های سینما و رویدادهای فرهنگی و هنری همه تعطیلند، هشتگ تئاتر تعطیل نیست در فضای مجازی خیلی‌ها را باخبر كرد از اتفاق خوبی كه این روزها در تماشاخانه سرو در حال رخ دادن است. هنرمندان تئاتری دور هم جمع شده و حركت زیبایی را شروع كردند كه حالا با كمك مردم و هنرمندان دیگر عرصه‌ها به اتفاقی تاثیرگذار تبدیل شده است.

چرا تئاتر تعطیل نیست؟
وقتی تماشاخانه‌ها تعطیل می‌شود، شفیعی بیكار نمی‌نشیند و تصمیم می‌گیرد اتفاقی تازه را رقم بزند. از چند هنرمند تئاتری دعوت می‌كند تا دور هم جمع شوند و شروع كنند به دوختن ماسك‌های بهداشتی، بعد هم آنها را بین اقشار آسیب‌پذیر، كودكان كار و كارتن‌خواب‌ها پخش كنند.  این تلاش كوچك و ساده برای پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس كرونا در شرایطی آغاز می‌شود كه شفیعی و دیگر هنرمندان پیوسته به این حركت شروع می‌كنند به تهیه پارچه با هزینه شخصی و بررسی شرایط استرلیزه كردن ماسك‌ها و... در همان قدم‌های ابتدایی هم خیلی‌ها به آنها می‌پیوندند، از بازیگران و تهیه‌كنندگان سینما گرفته تا مردم عادی و تولیدكنندگان لباس و...


كمك‌های حیرت‌انگیز مردم
الهام شعبانی، بازیگر و طراح لباس یكی از هنرمندانی است كه در پویش «تئاتر تعطیل نیست» مشغول كار است. او در این باره می‌گوید: وقتی به دعوت آقای شفیعی به این حركت پیوستم و به تماشاخانه سرو آمدم فقط دو تا چرخ خیاطی داشتیم و با هزینه شخصی‌مان خرید كرده بودیم، اما همین كه مردم متوجه این اتفاق شدند آن‌قدر برایمان پارچه و امكانات آوردند كه متحیر بودیم. عده دیگری اعلام كردند برایمان مواد ضدعفونی‌كننده محیط می‌آورند تا برای پاكسازی سالنی كه در آن كار می‌كنیم مشكلی نداشته باشیم و ماسك‌ها در شرایطی كاملا بهداشتی تولید و تهیه شوند.
او می‌افزاید: بعدتر كارگاه‌های خانگی و چند تولیدی بزرگ هم پیشنهاد كردند برای تولید ماسك‌ها به ما كمك كنند، اما نكته مهم این است كه تمام ماسك‌های تولیدی كاملا ضدعفونی می‌شوند، با كمك خیران دو دستگاه یو وی استریل‌كننده خریده‌ایم كه همه ماسك‌ها در آنها كاملا ضدعفونی می‌شوند تا از نوع ویروس و باكتری پاك شوند.
 آن‌طور كه شعبانی می‌گوید، ماسك‌ها تا هفته پیش بیشتر در گرمخانه‌ها، بین افراد كم‌بضاعت و كودكان كار توزیع شده‌اند، اما حالا راهی استان‌های محروم هم شده‌اند. او در این باره گلایه‌هایی هم داشته و می‌گوید: هم درباره بهداشتی بودن ماسك‌ها برخی اما و اگرهایی را بیان كردند كه ما برایشان بارها تمام مراحل را توضیح داده‌ایم تا بدانند ماسك‌ها در شرایط بهداشتی و كاملا استرلیزه تهیه می‌شوند. ضمن این كه برخی دیگر هم می‌گویند حالا این ماسك‌ها به چه كار می‌آید!
او ادامه می‌دهد: اولا كه كاملا قابل شست‌و‌شو بوده و تا سه روز می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند.
ضمن این كه از نظر روانی هم افراد جامعه با داشتن آن خاطری آسوده‌تر دارند. این كاری است كه از دست ما برمی‌آید و فكر می‌كنیم بهتر از دست روی دست گذاشتن است.
این بازیگر تئاتر در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: امیدوارم تلاش‌هایمان به جای خوبی برسد و بتوانیم با مردم در این روزهای سخت همراهی كرده باشیم. 





از بچه‌های قم یاد گرفتم
اما چه شد كه شفیعی به فكر افتاد تا این حركت فرهنگی را راه بیندازد. او در این باره می‌گوید: مصطفی یكی از هنرمندان تئاتری شهرستان قم وقتی شرایط پیش آمده را در شهرش دید پارچه‌هایی را كه برای دوخت لباس‌های نمایش تازه‌شان تدارك دیده بود، به دوخت ماسك برای مردم اختصاص داد. همین كار بیات موجب شد فكر كنم می‌توانیم ما هم مروج كار خوب او باشیم و در این شرایط حساس كشور قدمی برای بهبود شرایط برداشته باشیم.
او ادامه می‌دهد: به كمك فضای مجازی و لطف مردم كار خیلی سریع شكل بزرگ‌تری به خود گرفت و اكنون 23 واحد خانگی هم مشغول به كار شده‌اند. همچنین سه تولیدی پوشاك به ما پیوسته‌اند و در حال كمك كردن به ما هستند. با توجه به تجهیزاتی كه برای دوختن ماسك‌ها دارند هم برای ما كمك بسیار خوبی محسوب می‌شوند.
مدیر تماشاخانه سرو همچنین می‌گوید این روزها در حال تولید گان هم هستند تا نیاز بیمارستان‌های كشور را تا حدی كه می‌توانند برطرف كرده و گوشه‌ای از كمبود گان را جبران كنند. اینها همه یك طرف ماجرا و تاثیر روانی اتفاقی كه تئاتری‌ها رقم زده‌اند، یك طرف دیگر. وقتی از شفیعی می‌ خواهم واضح‌تر بگوید چرا در روزهایی كه می‌تواند خودش را در خانه قرنطینه كند دست به چنین اقدامی زده، با یك جمله كوتاه چند كلمه‌ای مهم‌ترین و تاثیرگذارترین جمله را به زبان می‌آورد: «من در خانه‌‌ام هستم، وطن خانه من است».
از جنگ با دشمن تا جنگ با كرونا
او می‌افزاید: من هنرمند كمتر از بچه 17 ساله‌ای نیستم كه شب‌ها مسجد را ضدعفونی می‌كند، یك روز با دشمن باید بجنگیم و یك روز با ویروس. در هشت سال جنگ تحمیلی هم این مردم بودند كه موفق شدند نه دولت، حالا هم مردم باید پای كار این جنگ تازه بایستند، چون مردم نباشند هیچ دولتی نمی‌تواند كاری از پیش ببرد. آنها كه پشت جبهه بودند مردم بودند و آنها هم كه در خط مقدم حضور داشتند، باز از مردم بودند.
شفیعی با تاكید بر نقش مهم هنرمندان می‌گوید: ما هنرمندیم باید حواسمان باشد مسؤولیت به مراتب بزرگ‌تری داریم. می‌توانیم به فرهنگسازی كمك كنیم و پای جامعه‌مان بایستیم. این مردم همان كسانی هستند كه وقتی ما روی صحنه می‌رویم بلیت نمایش‌هایمان را می‌خرند و زندگی‌مان را می‌چرخانند. حالا وقتی درد دارند من باید سكوت كنم یا فقط به فكر سلامت خودم باشم؟ نمی‌توانم.
این هنرمند عنوان می‌كند: خیلی‌ها به من گفتند این كار را نكن، گفتند اینجا تماشاخانه است، نه تولیدی. من هم جواب دادم اینجا بخشی از خاك ایران است و هر كاری كه به نفع مردم باشد می‌تواند در آن انجام شود. حالا كه تئاتر تعطیل شده ما می‌توانیم از تماشاخانه برای كمك به جامعه استفاده كنیم، چه روی صحنه باشیم و بازی كنیم چه در كنار صحنه مشغول دوخت ماسك باشیم.
شفیعی تاكید می‌كند: این كه ما چقدر می‌توانیم تولید و كمك كنیم یك بخش موضوع است، اما بخش مهم‌تر تاثیر روانی حركت‌های جمعی است كه در آن همگی می‌خواهیم برای حل مشكلی همگانی فعالیت كنیم. امیدوارم این حركت حتی به اندازه یك درصد هم كه شده بتواند حال مردم را بهتر كند و برای همه ما انگیزه‌ای باشد كه بدانیم در كنار هم هستیم و از پس این جنگ هم برمی‌آییم.
اما كمك‌ها فقط محدود به مردم نیست، در تهیه بسیاری از اقلام هنرمندان و تهیه‌كنندگان سینما هم همكاری كرده‌اند. شفیعی می‌گوید: یك بازیگر موفق با من تماس گرفت و گفت من می‌ترسم از خانه بیرون بیایم، اما بغض آلودم از فداكاری تو و دیگرانی كه می‌توانید در قرنطینه گوشه خانه‌هایتان باشید، اما مسیر دیگری را انتخاب كرده‌اید. شجاعت تو و بقیه را ستایش می‌كنم و می‌توانم كمك مالی كنم.
وقتی صحبت‌های شفیعی تمام می‌شود به این فكر می‌كنم كه از این به بعد هر وقت از مقابل تماشاخانه سرو عبور كنم، شعر معروف سعدی را زمزمه خواهم كرد:
ای سرو بلند قامت دوست
 وه وه كه شمایلت چه نیكوست...
این سرو، با همه سروهای سبز جهان هم فرق دارد. اینجا بخشی از خاك ایران است كه آدم‌هایش در روزهای سخت ناامنی روانی جامعه هم یادشان نرفته قلبشان برای وطن می‌تپد.