گفتوگو با دكتر هادی معتمدی، روانشناس آسیبهای اجتماعی
حیوان خانگی آمد فرهنگش نه
همین اول بگویم، نوشتن این گزارش برای تقبیح داشتن حیوان خانگی یا اما و اگرهای آن نیست. قرار هم نیست درباره كسانی بنویسم كه حیوان دوست هستند و دلشان میخواهد، سگی، گربهای، پرندهای در خانه نگه دارند. این گزارش را مینویسم، چون راستش را بخواهید دیگر حالم بههم میخورد از بس فضولات سگ در پیادهروها و كوچهها دیدهام. اینكه باید در كوچه و خیابان مراقب كیفقاپها باشم و تا صدای موتوری از دور آمد حواسم را جمع كنم كه كیفم را نزند، این كه پروتكلهای بهداشتی را رعایت كرده و حواسم به فاصلهام با دیگر آدمها باشد تا در دوره كرونا جان سالم بهدر ببرم یك طرف، این كه پایم روی فضولات رها شده سگها نرود هم یك طرف. اگر بیطرف باشیم و بگوییم كه آدمها میتوانند حیوان خانگی داشته باشند و آن را با خود به كوچه و خیابان ببرند این را هم باید در نظر بگیریم كه دیگر آدمها هم حق دارند با سگها در معابر عمومی روبهرو نشوند حالا به هر دلیلی؛ مسائل اعتقادی و بهداشتی یا ترس. این كه من به عنوان یك شهروند نباید با فضولات سگها در كوچه و خیابان روبهرو شوم و البته این را هم اضافه كنم، همسایهای كه در آپارتمان حیوان خانگی نگهداری میكند باید آداب نگهداری این حیوانات را بلد باشد و برای همسایهها ایجاد مزاحمت نكند. همه اینها اموری كاملا عادی هستند که اگر هر فردی حق و حقوق خود را بداند و به دیگران احترام بگذارد. احترامی دوجانبه، اما در كشور ما چیزی بهنام حق شهروندی و احترام به حقوق دیگران معمولا نادیده گرفته میشود. همین نادیده گرفتن است كه باعث شده، معابر عمومی و حتی گردشگاهها و طبیعت پر شود از فضولات سگهای خانگی.
با دكتر هادی معتمدی همصحبت شدم تا برایمان بگوید در چنین شرایطی چه باید بكنیم. دكتر معتمدی، عضو هیات علمی دانشگاه و چند سالی مدیركل بخش آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی بوده است.
ناسازگاری فرهنگی
به معتمدی میگویم در خارج از كشور، صاحبان حیوانات خانگی، بهخصوص سگ موظف با تمیزكردن فضولات حیوان خود از معابر هستند، اما در ایران چنین نیست و نگهداشتن حیوان خانگی بیشتر به یك پز تبدیل شده است.
این روانشناس میگوید: هر پدیده وارداتی كه با فرهنگ ما سازگاری نداشته باشد، مشكلاتی را برای ما بهوجود میآورد. رانندگی پدیدهای وارداتی است و بعد از سالها هنوز هم برای ما مشكلساز است. مالیات همینطور. مردم از روشهای مختلف استفاده میكنند كه از پرداخت مالیات در بروند. مردمی كه در طول سال بهراحتی خمس، زكات و صدقه میدهند به مالیات كه میرسد جا خالی میدهند. نگهداری حیوان خانگی هم با فرهنگ ما سازگار نیست. مردم به تقلید از مردم كشورهای غربی در خانه حیواناتی مانند سگ و گربه نگه میدارند، اما فرهنگ و مهارت نگهداری از آنها را بلد نیستند، برای همین است كه فضولات حیوانات خانگی در كوچه، خیابان و پاركها دیده میشود. اگر این اتفاق در كشوری مانند آلمان رخ دهد، صاحب سگ باید جریمه سنگینی بدهد. حتی اگر حیوان خانگی روی دیوار بیرونی خانهای ادرار كند، صاحبش باید جریمه بدهد. آنها قوانین سفت و سختی برای نگهداری سگ دارند، هرچند كه در فرهنگشان وجود دارد و وارداتی نیست.
شتر سواری دولا دولا!
نگهداری از حیواناتی مانند سگ كمكم دارد باب میشود، اما مردم هنوز فرهنگ نگهداری از آن را بلد نیستند. دستگاههای مسؤول هم دارد در مورد این مساله به مثابه همان ضربالمثل «شتر سواری دولا دولا نمیشود» عمل میكنند، در حالیكه یا باید نگهداری از حیوان خانگی كلا ممنوع شود كه در شرایط فعلی نمیتوان این قانون را وضع كرد یا باید داشتن حیوان خانگی تصویب و برای آن قانون وضع شود كه این را هم مجلس نمیتواند تصویب كند چون با دهها اما و اگر روبهروست. راستش را بخواهید نگهداری از حیوان خانگی پدیده عجیب و غریبی است. اگر به فروشگاههای فروش غذا برای حیوانات سری بزنید، انواع غذای سگ و گربه آن هم با بهترین ماركهای خارجی موجود است كه برای آنها ارز از كشور خارج شده و مشتریان زیادی هم دارد، اما چون قانونی وجود ندارد و صاحبان حیوانات خانگی فرهنگ و مهارت نگهداری از آنها را ندارند هر روز با مشكلات زیادی در این باره روبهروییهستیم كه یكی از مهمترین آنها پخش فضولات سگها در معابر عمومی است و دیگری حمله گاه به گاه این حیوانات به افراد.
این استاد دانشگاه میگوید: در غیاب قانون فقط رسانهها میتوانند به مردم یاد بدهند كه چگونه به حقوق دیگران احترام گذاشته و فضولات سگ خود را در معابر عمومی رها نكنند و اگر در آپارتمان خود حیوان نگه میدارند، باعث آزار و اذیت همسایهها نشوند. در شرایط فعلی تنها راه فرهنگسازی همین است و بس اما نباید انتظار داشت این فرهنگسازی زود جواب بدهد درست مثل فرهنگ رانندگی!
قوانین سختگیرانه غربیها برای نگهداری حیوان خانگی
معتمدی میگوید: مثلا دید و بازدید و حمایت اعضای خانواده از یكدیگر در فرهنگ ما وجود داشته و ایرانیها در هر شرایطی این فرهنگ را حفظ میكنند. چیزی كه در فرهنگ غربی كمرنگ است و بچهها بعد از 18 سالگی مستقل شده و حتی شاید دیگر به پدر و مادر خود هم سری نزنند. همانطور كه ما نمیتوانیم این فرهنگ را به غرب صادر كنیم آنها هم نمیتوانند فرهنگ رانندگی و داشتن حیوان خانگی را به كشور ما وارد كنند. باید به مرور قوانینی وضع شود و مردم مجبور به تمكین شوند. همانطور كه قوانین رانندگی به مرور دارد جا میافتد. البته نباید خوشبین بود كه این فرهنگسازی سریع اتفاق بیفتد. چند سال است مردم ایران رانندگی میكنند، اما هنوز هم تلفات جانی حوادث رانندگی بسیار بالاست. هنوز هم هستند مردمی كه كمربند نمیبندند و سبقتهای نادرست میگیرند. اینها در حالی است كه جریمههای سنگینی هم برای آنها وضع شده و قانون از این جریمهها حمایت میكند، اما مردم هنوز زیر بار نمیروند. حالا شما تصور كنید كه مهارت نگهداشتن حیوان خانگی در كشور ما با چه مصیبتهایی روبهروست. نه قانونی وجود دارد و نه كسی پیگیر است كه قانونهای پیشنهادی را مصوب كرده و برای آن الزام اجرایی قرار دهد. در برخی از كشورهای غربی حتی برای حضور حیوانات خانگی در كوچه، خیابان و پارك ساعت مشخص شده و مردم حق ندارند در غیر این ساعات حیوانات خود را به گردش ببرند كه اگر چنین كنند باید جریمههای سنگینی بدهند. نگهداری حیوان در خانه هم مقرراتی دارد و اگر حتی یك نفر در یك مجتمع بزرگ مسكونی شاكی باشد، فرد حق نگهداری از آن حیوان را در خانه ندارد.
با دكتر هادی معتمدی همصحبت شدم تا برایمان بگوید در چنین شرایطی چه باید بكنیم. دكتر معتمدی، عضو هیات علمی دانشگاه و چند سالی مدیركل بخش آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی بوده است.
ناسازگاری فرهنگی
به معتمدی میگویم در خارج از كشور، صاحبان حیوانات خانگی، بهخصوص سگ موظف با تمیزكردن فضولات حیوان خود از معابر هستند، اما در ایران چنین نیست و نگهداشتن حیوان خانگی بیشتر به یك پز تبدیل شده است.
این روانشناس میگوید: هر پدیده وارداتی كه با فرهنگ ما سازگاری نداشته باشد، مشكلاتی را برای ما بهوجود میآورد. رانندگی پدیدهای وارداتی است و بعد از سالها هنوز هم برای ما مشكلساز است. مالیات همینطور. مردم از روشهای مختلف استفاده میكنند كه از پرداخت مالیات در بروند. مردمی كه در طول سال بهراحتی خمس، زكات و صدقه میدهند به مالیات كه میرسد جا خالی میدهند. نگهداری حیوان خانگی هم با فرهنگ ما سازگار نیست. مردم به تقلید از مردم كشورهای غربی در خانه حیواناتی مانند سگ و گربه نگه میدارند، اما فرهنگ و مهارت نگهداری از آنها را بلد نیستند، برای همین است كه فضولات حیوانات خانگی در كوچه، خیابان و پاركها دیده میشود. اگر این اتفاق در كشوری مانند آلمان رخ دهد، صاحب سگ باید جریمه سنگینی بدهد. حتی اگر حیوان خانگی روی دیوار بیرونی خانهای ادرار كند، صاحبش باید جریمه بدهد. آنها قوانین سفت و سختی برای نگهداری سگ دارند، هرچند كه در فرهنگشان وجود دارد و وارداتی نیست.
شتر سواری دولا دولا!
نگهداری از حیواناتی مانند سگ كمكم دارد باب میشود، اما مردم هنوز فرهنگ نگهداری از آن را بلد نیستند. دستگاههای مسؤول هم دارد در مورد این مساله به مثابه همان ضربالمثل «شتر سواری دولا دولا نمیشود» عمل میكنند، در حالیكه یا باید نگهداری از حیوان خانگی كلا ممنوع شود كه در شرایط فعلی نمیتوان این قانون را وضع كرد یا باید داشتن حیوان خانگی تصویب و برای آن قانون وضع شود كه این را هم مجلس نمیتواند تصویب كند چون با دهها اما و اگر روبهروست. راستش را بخواهید نگهداری از حیوان خانگی پدیده عجیب و غریبی است. اگر به فروشگاههای فروش غذا برای حیوانات سری بزنید، انواع غذای سگ و گربه آن هم با بهترین ماركهای خارجی موجود است كه برای آنها ارز از كشور خارج شده و مشتریان زیادی هم دارد، اما چون قانونی وجود ندارد و صاحبان حیوانات خانگی فرهنگ و مهارت نگهداری از آنها را ندارند هر روز با مشكلات زیادی در این باره روبهروییهستیم كه یكی از مهمترین آنها پخش فضولات سگها در معابر عمومی است و دیگری حمله گاه به گاه این حیوانات به افراد.
این استاد دانشگاه میگوید: در غیاب قانون فقط رسانهها میتوانند به مردم یاد بدهند كه چگونه به حقوق دیگران احترام گذاشته و فضولات سگ خود را در معابر عمومی رها نكنند و اگر در آپارتمان خود حیوان نگه میدارند، باعث آزار و اذیت همسایهها نشوند. در شرایط فعلی تنها راه فرهنگسازی همین است و بس اما نباید انتظار داشت این فرهنگسازی زود جواب بدهد درست مثل فرهنگ رانندگی!
قوانین سختگیرانه غربیها برای نگهداری حیوان خانگی
معتمدی میگوید: مثلا دید و بازدید و حمایت اعضای خانواده از یكدیگر در فرهنگ ما وجود داشته و ایرانیها در هر شرایطی این فرهنگ را حفظ میكنند. چیزی كه در فرهنگ غربی كمرنگ است و بچهها بعد از 18 سالگی مستقل شده و حتی شاید دیگر به پدر و مادر خود هم سری نزنند. همانطور كه ما نمیتوانیم این فرهنگ را به غرب صادر كنیم آنها هم نمیتوانند فرهنگ رانندگی و داشتن حیوان خانگی را به كشور ما وارد كنند. باید به مرور قوانینی وضع شود و مردم مجبور به تمكین شوند. همانطور كه قوانین رانندگی به مرور دارد جا میافتد. البته نباید خوشبین بود كه این فرهنگسازی سریع اتفاق بیفتد. چند سال است مردم ایران رانندگی میكنند، اما هنوز هم تلفات جانی حوادث رانندگی بسیار بالاست. هنوز هم هستند مردمی كه كمربند نمیبندند و سبقتهای نادرست میگیرند. اینها در حالی است كه جریمههای سنگینی هم برای آنها وضع شده و قانون از این جریمهها حمایت میكند، اما مردم هنوز زیر بار نمیروند. حالا شما تصور كنید كه مهارت نگهداشتن حیوان خانگی در كشور ما با چه مصیبتهایی روبهروست. نه قانونی وجود دارد و نه كسی پیگیر است كه قانونهای پیشنهادی را مصوب كرده و برای آن الزام اجرایی قرار دهد. در برخی از كشورهای غربی حتی برای حضور حیوانات خانگی در كوچه، خیابان و پارك ساعت مشخص شده و مردم حق ندارند در غیر این ساعات حیوانات خود را به گردش ببرند كه اگر چنین كنند باید جریمههای سنگینی بدهند. نگهداری حیوان در خانه هم مقرراتی دارد و اگر حتی یك نفر در یك مجتمع بزرگ مسكونی شاكی باشد، فرد حق نگهداری از آن حیوان را در خانه ندارد.
تیتر خبرها