خداحافظی با مردی که چند نسل را به سینما و دنیای تصویر علاقهمند کرد
خداحافظی با عالِم سینما
محال است یک نفر متولد نیمه دهه 50 تا 70 پیدا کنید که علاقهمند به جهان تصویر باشد، سینما، عکاسی، مستندسازی، انیمیشنسازی و حتی روزنامهنگاری را دوست بدارد، اما اکبر عالمی بذر این علاقه را نکاشته یا سیرابش نکرده باشد. در سالهای جنگ که دسترسی به تولیدات سینمای جهان محدود بود و امکانات بهغایت دور مینمود، اکبر عالمی دریچههای تازهای پیش روی تماشاگران تلویزیون میگشود. او شبها در برنامههای تلویزیونی آنروی سکه، هنر هفتم، سینما ماورا و دیگر برنامههای تلویزیونی خیلیها را مسحور سینما کرد. جهان تازهای را پیش روی جوانها و نوجوانهای آن دوره گشود و حتی مسیر زندگی بسیاری از آنها را سمت سینما و هنر هدایت کرد. عالمی بعدها استاد و معلم برخی از همین عاشقان سینما شد، بعدتر با برخی دیگر همکاری کرد و در جشنوارههای مختلف به داوری آثار کسانی نشست که روزگاری خودش دست دلشان را گرفته بود و به دنیای سینما کشانده بود. حالا استاد عالمی دیگر در میان ما نیست؛ در حالی از این جهان کوچید که همچنان عاشق زندگی بود و آماده ساختن. با چند دوست و همکار مشغول ساختن یک فیلم مستند درباره کرونا بود؛ خودش و دوستانش مبتلا شدند و کرونا برای همیشه شوق زندگی و ساختن و پروردن را در وجود عالمی خاموش کرد. اگر فقط ذرهای درباره نقش تعیینکننده و تاثیرگذار عالمی در هنر و سینمای این سرزمین تردید دارید یا اگر لازم است بیشتر دربارهاش بدانید، اینجا و در صفحه 20 دربارهاش نوشتهایم.
متشخص، موقر، آراسته، دانشمند و بزرگوار. این برداشت و قضاوتی نیست که از قاب تلویزیون و برنامههایی که اکبر عالمی در آنها حضور داشته ایجاد شود؛ تمام کسانی که بهعنوان شاگرد، همکار یا فعال رسانهای با استاد عالمی از نزدیک برخورد داشتهاند بر تکتک این خصوصیات صحه میگذارند و آنها که کمی بیشتر او را میشناختند با روحیه حساس و قلب دردمندش خوب آشنا بودند؛ بزرگمردی که میتوانست برای کره کوچک زمین اشک بریزد یا برای شوق جوانانش بغض کند. اما فقط اینها نبود که عالمی را برای جمعی بزرگ از علاقهمندان به هنر و سینما به یک ستاره تبدیل کرده بود؛ استاد عالمی در چند زمینه متحبر و بلکه بیهمتا بود.
هنرمند: اکبر عالمی از پیشگامان عکاسی و فیلمسازی تبلیغاتی در ایران بود. از سال 1368 ساخت تیزر تبلیغاتی و پخش آن رونق گرفت و عالمی در این دوره فیلمهای تبلیغاتی بسیاری ساخت، اما بعد از آن به ساخت مستندهای تبلیغاتی برای صنایع زیربنایی کشور از جمله صنایع نفتی متمایل شد.
عالمی از مهمترین و تاثیرگذارترین مجریان تلویزیون بود، گوینده و مجری مسلط آن دورهها که این روزها با عنوان
مجری - کارشناس شناخته میشوند. فن بیان و اجرای برنامهریزی شده از مهمترین ویژگیهای اجرای او در تلویزیون به حساب میآید و در کنار همه اینها، عالمی دانشآموخته سینما در انگلستان بود و از تازهترین دستاوردها و تکنیکهای سینمایی روز جهان اطلاع داشت. شرح و به اشتراکگذاری این اطلاعات در برنامههای تلویزیونی بود که بسیاری از دانشجویان سینما، علاقهمندان به این هنر را جذب میکرد و جایگاه متفاوتی برای عالمی میساخت.
عالمی در ترجمه دستی داشت و نیز در تألیف کتاب که از مهمترین آنها میتوان به کتابهای «قدرت واژگان» و «تمهیدات سینمایی» سینمایی اشاره کرد که اولی فرهنگنامهای به زبان انگلیسی از انواع واژگان تخصصی هنرهای مختلف اعم از هنرهای تجسمی، سینما، عکاسی، تلویزیون و تئاتر است به همراه شرح و تفسیر آنها و دومی کتابی درباره جلوههای ویژه سینمایی. کتاب «فرهنگ جامع انیمیشن» که زیر نظر استاد عالمی نوشته شده نیز یکی دیگر از کتابهای مرجع است که اصطلاحات و تعابیر رشته پویانمایی را شامل میشود.
استاد: اگر از بین تمام وجوه حرفهای و شخصیتی استاد اکبر عالمی یکی برجستهتر باشد، آن یک وجه چیزی نیست جز استادی یا همان معلمی. اکبر عالمی علاوه بر اینکه در دانشگاه تهران و تربیت مدرس به صورت رسمی تدریس میکرد و شاگردان بسیاری داشت، در مسیر حرفهای، در برنامهسازی تلویزیونی و حتی در جایگاه داورجشنوارهای هم در کسوت یک استاد ظاهر میشد. چه بسیار جلسات داوری یا هنری، مراسم و برنامههای مرتبط با سینما که اکبر عالمی در کسوت یک استاد برای دوستان، شاگردان و اصحاب رسانه حرف میزند و به نکات و ظرایفی اشاره میکند که شاید کمتر به آنها توجه شده است.
از فعالان امروز سینما چه بسیار هنرمندانی که شاگرد عالمی در دانشگاه بودهاند یا در تلویزیون یا از طریق آثار و کتابهایش از دانش او بهرهمند شدهاند.
گنجینه: اکبر عالمی نه تنها خودش گنجینهای بود از دانش و معلومات سینمایی، بلکه نقش بسیار تعیینکنندهای داشت در حفظ گنجینههای تصویری و آرشیوهای سینمایی و تلویزیونی کشورمان. او بسیاری از نگاتیوهای منحصربهفرد و قدیمی سینما و تلویزیون ایران را در جریان وقوع انقلاب اسلامی حفظ و محافظت کرد. استاد عالمی سالها ریاست لابراتوار وزارت فرهنگ و آموزش عالی و مسؤولیت لابراتوارهای سازمان صدا و سیما برعهده داشته و از همه جذابتر اینکه اولین فیلم تصویربرداری شده در ایران را بازیابی کرده و نجات دادهاست.
سال 1900 میلادی میرزا ابراهیم عکاسباشی با شاهقاجار به فرنگ رفته و ادوات فیلمبرداری را به ایران آورد. این فیلم سالها مفقود مانده بود تا اینکه اکبر عالمی آن را به ترتیبی که در یک ویدئو شرح میدهد، در یک قوطی حلبی زنگ زده پیدا و بازسازی کرد و در یکی از برنامههای تلویزیونی با اجرای شهریار عدل به نمایش گذاشت. عالمی در این مصاحبه ویدئویی که در دسترس کاربران اینترنتی هست، درباره ماجرای یافتن این حلقه مفقوده تاریخ سینمای ایران حرف میزند و در پایان به شاه قاجار اشاره میکند که تمام مدت به دوربین زل میزند و چشم از آن بر نمیدارد. عالمی درباره شاه میگوید: «شاه میخواسته تصویر مبارکش در عدسی دوربین نقش ببندد بیخبر از آنکه نه تو مانی و نه من!»
استاد عالمی در انجمنها و بنیادهای فرهنگی و هنری متعددی عضو بود از جمله فرهنگستان هنر و فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
این تصویر متعلق است به کارت عضویت اکبر عالمی در انجمن ملی عکاسان ایران. او عضو هیات موسس این انجمن نیز بود، انجمنی که حالا دیگر عضو شماره 0001-88 ندارد.
افتخار شاگردی
محمود گبرلو، مجری تلویزیون و کارشناس سینما: استاد مهربان و مسلط آنقدر شیرین سخن میگفت که نمیفهمیدیم کی زمان گذشت. گاه بعد از اجرای برنامه هفت، نکات بسیار ظریفی درباره اجرا میگفت و من با لذت دستورات ایشان را اجرا میکردم. همیشه دلم میخواست مثل او باشم.
سیاوش صفاریانپور، مجری و برنامهساز تلویزیون: چند وقت پیش فواد پرسید میدانی چی شد که من و تو به سینما علاقهمند شدیم؟ حق با او و اوژن عزیز است. برنامههای اکبر عالمی ما را مسحور جادوی سینما کرد. آقای عالمی عزیز، خوشحالم که شاگرد شما بودم. از شما بیشتر از درس لابراتوار درس زنده بودن آموختم. وقتی با آن هیجان و قدرت میگفتید موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
رامین حیدری فاروقی، مستندساز:... جناب دکتر عالمی را دانشجویان سالیان دور و نزدیکش اینگونه به خاطر دارند و از یاد نمیبرند: چابک، هوشیار، دانا، صمیمی و سرشار از شوق زیستن و تمنای ناب شراکت آگاهی با دیگران. ایشان درباره اهمیت نگاه و طرز سلوک چشم هوشیار، درسها دادهاند. آن نگاه و آن صدای گرم و آن طریق بیان شیوا و تاکید از عمق وجود بر رازهای ساختار زیبایی زنده است. یادشان پایدار. دل ما را بردند!
استاد، آن است که رسمِ دلبری میداند، صاحبانِ دانش را آسانتر میشود پیدا کرد.
سکانس یک: داخلی،روز، دانشکده سینماـ تئاتر دانشگاه هنر، حدود سالهای آخر دهه ۶۰ / سر کلاس جلوههای ویژه :استاد وارد میشود. لباس روشن به تن دارد؛ خوش تیپ است و نگاهِ آبی و طرز براندازش جذاب است. کفشِ چرمی پنجهپهنِ زیبایی به پا دارد و وقتی میپرد روی میز مینشیند و فضای خشک حاکم را میشکند، بیشتر پیداست. میگوید: خب؟! صدا در فضا میپیچد! هنوز اینچنین است.
خوش به حالمان که پُز میدهیم دکتر عالمی، شخصِ شخیصِ برازنده، استاد ما بود.
امیر تاجیک، مدیر پیشین شبکه مستند: استاد عالمی اصطلاحی داشت به نام «گداگرافی» که به شدت ما را به پرهیز از آن سفارش میکرد. این اصطلاح معادل سیاهنمایی است و دکتر عالمی تاکید داشت که از ایران زیبا و پرشکوهمان تصاویر زشت و پر درد و رنج نگیریم برای مسابقات و جشنوارههای خارجی. اگر از زشتیها فیلم میسازیم برای خودمان باشد و برای مصرف داخلی نه برای نمایش بینالمللی و جلب توجه سایر کشورهای جهان. دکتر عالمی به نمایش تصویر زیبا از ایران معتقد بود و به شاگردانش نیز همین را تدریس میکرد.
شهرام مکری، کارگردان سینما: قبل از رفتن به کلاس اول دبستان بودم که برنامه آن روى سکه با اجراى استاد اکبر عالمى از تلویزیون پخش مى شد.
برنامه رویکردى آموزشى درباره سینما داشت و طبیعى بود که کسى در سن و سال من از آن سردرنمى آورد. اما همه بچه هاى آن روزگار مىدانند که هربرنامه اى با نمایش بخش هایى هرچند کوتاه از فیلمهاى روز دنیا مى توانست چه جذابیتى داشته باشد. آن روى سکه چنین برنامه اى بود و در یکى از قسمت هایش استاد سنگ تمام گذاشت؛ جنگ ستارگان و جیسون و آرگوناتها. با هم در یک برنامه.تکه هایى از هر دو فیلم را پخش کرد و درباره تکنیک هاى ساخت جلوههاى ویژه شان گفت و من و برادرم را شیفته سینما کرد و اینطور شد که من اولین نماهاى جنگ ستارگان را با ایشان به یاد مى آورم. سال ها بعد در دانشگاه شاگردشان شدم و از خاطره برنامه آن روى سکه گفتم و گفتم چه تاثیر مهمى برمن گذاشته. تعجب کرد که بر نامه را به خاطر داشتم وباز هم تاکید کرد چقدر امیدوار بوده با آن برنامه جلوه هاى ویژه در سینماى ایران را تکانى بدهد. آخرین دیدارم با ایشان در جلسه معرفى کتاب -جعبه ابزارى براى فیلم ساز- با ترجمه دکتر لیداکاووسى بود. هنوز هم امیدوار بودند به اینکه آموزش سینما مى تواند نسل بسازد و من مطمئن بودم درست فکر مى کنند به شرط آنکه معلمى چون اکبر عالمى باشد. دانشمند؛ قاطع؛خوش صحبت؛ خوش قیافه و صریح.کسى که سال ها در دایره سینما چرخید و با سختکوشى آن را بزرگتر کرد. استاد سفرتان به خیر و ممنونم.امیدوارم روزى سمت روشن نیرو باز شاگردتان شوم.
-
داستان فیفا بازی
-
سیاه بازی با لباس سفید
-
عرض ارادت به خورشید خراسان
-
هوشمندسازی مرزهای ایران تا ۳ سال آینده
-
3/5میلیون دانشآموز شاد نیستند
-
عدل و هیاهو
-
خداحافظی با عالِم سینما
-
فانوسی در تاریكی
-
پشت پرده پرسپولیس کیست؟
-
درد حاشیهنشینی
-
از گزمههای طالبان تا استاد شجریان
-
قول قالیباف به مرزنشینان سراوانی
-
آموزش آنتن نمیدهد