فیلمهای داستانی و مستند، چقدر در بازنمایی عناصر اصلی فساد اقتصادی موفق بودهاند؟
بیقانون، بیقهرمان
اگر «ب. ز» ها و «ش. ج» ها و «ح. ه» ها را در ذهن خود مرور کنید متوجه خواهید شد عمده تصویرتان از وقایعی را که درباره فساد و مجرمان اقتصادی میشناسید، از دریچه اخبار رسانهها دریافت کردهاید. تصویری که هرچند این نقطه قوت را دارد که به واقعیت نزدیکتر است اما این نقطهضعف را هم دارد که کامل و بهیادماندنی و اثرگذار و بازدارنده نیست. اینجا همانجایی است که چوب سحرآمیز فیلم و سینما به جسد روایتهای خبری زده میشود تا از آنها داستانهایی بهیادماندنی در خاطره مخاطب حک کند، طوری که هم پرترههای اصلی فساد اقتصادی در ذهنها ماندگار شود، هم وظیفه قانون تشریح شود و هم مجریان قانون که در اخبار تنها مجریان موظف جلوه میکنند و اساسا بعید است که برجسته شوند، در روایتهای سینمایی روح قهرمانی را بازتاب میدهند و مبارزه با فساد را پررنگ میکنند. از همینجاست که در اخبار رسانهها طعم تلخ بازتاب فساد بر زبانها میماند اما روایتهای سینمایی مبتنی بر پرونده واقعی، وزن مبارزه با پلیدی، بالا میرود و حتی اگر این جنگ به نتیجه مطلوب ختم نشود، امید را در دل مخاطب زنده نگه میدارد و او را به عمل قهرمانانه ترغیب میکند و از کنش ضدقهرمانها یا حتی انفعال در برابر آنها بازمیدارد. بدون روایتهای سینمایی واقعا در حق هر سه دسته کنشگر ماجرای فساد اقتصادی ظلم میکنیم، حتی در حق خود مفسدان و این اتفاق نهتنها باعث بروز نومیدی بلکه موجب نشانی غلط دادن نسبت به علل و ریشههای فساد و نتایج و شیوه مبارزه با آنها میشود. این سه دسته کنشگر کدامند؟
کارگردان: مازیار میری
داستان: سارا و آیدا دوستانی صمیمیهستند که در یک شرکت اقتصادی با هم همکارند. مادر سارا معلمی بازنشستهاست که بهدلیل ضمانت چکبرگشتی میثاق به زندان میافتد. در این بین سارا درصدد آزادی مادرش است. او بهواسطه سعید که جوانی متمول است مادر را از زندان آزاد میکند اما در عوض با پیشنهاد سعید برای سرقت برخی از مدارک مناقصه از شرکتی که در آن کار میکند، روبهرو میشود.
«سارا و آیدا» گرچه به جرائم کلان اقتصادی میپرداخت اما رویکردی اخلاقی به این موضوع را اتخاذ میکرد و بنا نداشت این جرائم را بهطور مستقیم در لایههای سیاسی جستوجو کند. امیر عربی، نویسنده فیلمنامه به همراه مازیار میری با طراحی یک موقعیت چالشی برای شخصیت اصلی داستان و قرار دادن او بر سر دوراهی وجدان اخلاقی یا مرگ، تلاش داشتند ابعادی اجتماعی وقوع جرائم اقتصادی را بهنمایش بگذارند و به نوعی فقر را عامل موثر در وقوع این جرائم کلان معرفی کنند.
قاتل اهلی 1395
کارگردان: مسعود کیمیایی
داستان: حاجآقا دکتر جلال سروش کارآفرین موفق بخش خصوصی تصمیم میگیرد خیانتهای شرکت پیسارو را که مافیای قدرت و ثروت است، افشا کند. سیاوش مطلق و احمد کیا فرزندخواندههای سروشاند و سیاوش نهتنها مورداعتمادترین فرد نزد سروش است، بلکه دلبسته مهتاب، دختر او هم هست اما مهتاب رابطه عاطفی با بهمن، خواننده پاپ، دارد.
کیمیایی با موضوعات خاص، زاویه دید و سبک مخصوص به خودش در سینما شناخته میشود اما او در آستانه 80 سالگی هم از وضع اجتماعی جامعه مغفول نماندهاست. در «قاتل اهلی»، رویکرد سیاسی و آرمانگرایانه بر رویکردهای اجتماعی غلبه دارد و به طبیعت دستخط مسعود کیمیایی، پیوستهای قهرمانانه هم به آن الحاق شدهاست. پرویز پرستویی در قاتل اهلی همان شمایلی را ادامه میدهد که از او در آثار دیگری نظیر آثار حاتمیکیا شناختهایم با این تفاوت که در این جا، بیشتر به آرمانهای توده مردم و عدالت اقتصادی و اجتماعی ایمان دارد. رفاقت و آرمان در این فیلم به موضوع مفاسد اقتصادی ابعاد دراماتیکتری دارد.
ماحی 1394
کارگردان: داوود خیام
داستان: زنی به اسم ماحی از خواهر دوقلویش جدا میشود و بهعنوان دختر یتیم به کارهای خلاف میافتد و از زیبایی و هوشش به عنوان کمکی برای پیشرفت استفاده میکند. اما برای یک معامله، مجبور به ازدواج میشود. این فیلم براساس اتفاقات واقعی است که بین سالهای ۹۱ تا ۹۲ میگذرد و در آن زنی به نام ماحی مهرنیا، یکی از حساسترین اتفاقهای اقتصادی ایران را که مربوط به پولشویی و فساد مالی است، روایت میکند.
«ماحی» موضعی روانشناختی به شخصیتها و به تبع آن به قصه آنها میگیرد. هم شخصیت ماحی (با بازی آنا نعمتی) بهخاطر کمبودهای زندگی شخصی خود مجبور به نقش بازی کردن در یک فساد اقتصادی کلان در حوزه دارو و سیستم بهداشت و درمان است و هم شخصیت نامی (با بازی مهران احمدی)، شمایل فردی را به نمایش میگذارد که خود را از طبقات پایین جامعه تا طبقه ثروتمند بالا کشیدهاست و از اینرو عقدههای فراوان خانوادگی، قومی و طبقاتی را با خود حمل میکند. فیلم نسبت به مساله فساد اقتصادی، رویکردی جامعتر میگیرد و آن را در پیوند با فساد سیاسی در ابعاد برونمرزی و فساد اخلاقی نشان میدهد و طبق رویه این دست بازنماییها، شخصیت زن بیبندوبار در آن هم محوریت و هم چهرهای مظلوم و ناچار دارد.
خط ویژه، 1392
کارگردان: مصطفی کیایی
داستان: کاوه، نابغه علوم رایانهای همراه خواهر و شوهرخواهرش، حساب بانکی یک رانتخوار به نام محتشم را هک میکنند. محتشم برای بازگشت پولش به روشهای غیرقانونی رو میآورد، اما این پول هنگفت در اختیار هفت جوان قرار میگیرد و مشکلات عدیدهای را برای آنها به وجود میآورد.
«خط ویژه» اولین فیلمی است که موضوع مفاسد اقتصادی را با لحنی طنز و در قالب یک اکشن ماجراجویانه دنبال میکند و البته تنها فیلمی است که از زاویهدید قهرمانان مبارزه با فساد اقتصادی، موضوع را به نمایش میگذارد؛ هرچند روایت آن، حول محور مفاسد کلان اقتصادی پیش نمیرود و از زاویهدید قهرمانان داستان که یک مجرم اقتصادی را «رابین هود»وار تنبیه میکنند، قصه را تعریف میکند اما مبتنی بر انتقامجویی گروه قهرمان از یک سیستم فاسد بانکی است. کیایی اما چندان توجهی به عمیق شدن در ابعاد روانشناسانه شخصیتها یا درگیر شدن در فلسفه اخلاق اجتماعی و مساله عدالت ندارد، بلکه قصهای سرراست همراه با لحن طنز را برای تخمه شکستن در یک بعدازظهر معمولی تعریف میکند.
کارگردان: بهروز شعیبی
داستان: عماد، استاد دانشگاهی خوشنام و یک چهره تلویزیونی خوشنام است غافل از آن که پدر همسرش به عنوان یک تاجر بزرگ، درگیر برخی زدوبندهای اقتصادی و سیاسی است. او ناگهان توسط پلیس با اتهامهایی جدی مواجه میشود که خود و خانوادهاش را در موقعیت پیچیدهای قرار میدهد.
«روز بلوا» پس از اولین اکران پرسروصدای خود در جشنواره فجر سال گذشته، تاکنون پشت درهای کرونازده سینماها برای اکران باقی ماندهاست. با این حال آخرین ساخته بهروز شعیبی را میتوان فیلمی ماجراجویانه و کارآگاهی دانست که در آن، مولفان به مساله مفاسد اقتصادی در پیوند با رانت و آقازادگی و زدوبندهای سیاسی پرداختهاند.
سریال آقازاده، 1399
کارگردان: بهرنگ توفیقی
داستان: آقازادهای به نام نیما بحری، تخلفات اقتصادی کلانی مرتکب شده و حالا مأموری به نام حامد تهرانی که او هم یک آقازاده اما با خصوصیاتی متفاوت است، تلاش میکند دست نیما را رو کند.
مجموعهای از شرایط از جمله سریالی بودن، شکلگیری ادبیات رسانهای و اجتماعی و فراهم شدن بسترهای لازم برای پرداختن به مساله مفاسد اقتصادی و نقش آقازادگی در آن دست به دست هم داد تا آقازاده میان فیلمهای مرتبط با این موضوع، به سریالی جریانساز تبدیل شود. طبیعت سریالی بودن هم به سازندگان این اجازه را میداد تا با دست باز به تعریف روابط سیاسی، ابعاد روانشناختی و تبیین اخلاقی موضوع بپردازند و برای طرح هر کدام فرصت کافی داشته باشند؛ هر چند در این میان، شخصیت اصلی داستان نیما بحری با بازی امیر آقایی بیش از دیگران این توفیق را یافت تا مخاطب را با اعماق روحیات و انگیزههای خود آشنا کند. بر این اساس آقازاده هم فیلمی است که از دریچه ضدقهرمان به داستان نگاه میکند. آقازاده اما شاید تنها نمونهای باشد که تنش میان قهرمان و ضدقهرمان در آن تا قسمت آخر به شکل متوازن بالا رفته است.
مستند روزگار یک چهل ساله 1398
کارگردان: امین قدمی
«روزگار یک چهل ساله» به موضوع مفاسد اقتصادی و چگونگی شکلگیری آن پرداختهاست. هدف این مستند، تحلیل یک چالش و ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از مفاسد اقتصادی و بهبود وضعیت نامناسب اقتصادی کشور تولید شدهاست. در این مستند که ساخت آن به مدت دو سال به طول انجامیده، با چهرههایی چون احمد توکلی، علی پروین، مهدی هاشمینسب، مدیرمسؤول روزنامه شرق، مدیرمسؤول عصر اقتصاد، مدیرعامل شرکت تعاونی مسکن هنرمندان، رئیس ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی نهاد ریاستجمهوری، داوود امیریان نویسنده و... دهها چهره دیگر گفتوگو صورت گرفتهاست. این مستند تلاش میکند تصویری از مشکلاتی ارائه بدهد که فساد اقتصادی در کنار فشارهای مالی در اقشار مختلف جامعه وارد کرده است.
مستند سرطان اجتماع 1399
کارگردان: محسن اسلامزاده
فساد یقه سفیدها، موضوعی است که کارگردان مستند سرطان اجتماع با نام جدید «به نام قانون» آن را به عنوان موضوع محوری این مستند هشت قسمتی توصیف میکند. این مجموعه که درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی است، تلاش میکند به گلوگاههای فساد در کشور نزدیک شود و مشخصا به موضوعات مهم اقتصادی نظیر خصوصیسازی، قاچاق، زمینخواری، تخصیص ارز، قاچاق سوخت، بورس کالا و پتروشیمی و... میپردازد. این مستند هشت قسمتی به زودی روانه پرده خواهد شد.
قانون: پشتوانه مبارزه
در همه فیلمهایی که به مساله فساد اقتصادی میپردازند بهطور مستقیم و غیرمستقیم نوعی بازنمایی از قوت و ضعف قوانین و اینکه پشتیبان کدام نیروی کنشگر، مظلوم یا ظالم است وجود دارد. میتوانید فیلمهایی درباره بورس را از «گرگهای والاستریت» اسکورسیزی تا «والاستریت» الیور استون از ذهن بگذرانید. آیا قوانین حقوقی و جزایی کشور برای مبارزه با فساد اقتصادی بهقدر کافی کارآمد و بازدارنده هستند؟ اگر چنین است با نمایش آن در روایت، پشتوانهای قابلاتکا به افکار عمومی ارائه دهیم.
قهرمان: مجری قانون
در اغلب فیلمهای موفق سینمای جهان بهخصوص سینمای آمریکا، بازنمایی سینمایی از فساد اقتصادی، متکی بر عنصر مبارز و درواقع قهرمان است. فیلمهایی نظیر «همه مردان رئیسجمهور» این نقش را به خبرنگاران میسپارند و فیلمهای دیگری چون «و عدالت برای همه»، نقش وکلا را پررنگ میکنند و فیلمهایی همچون «سرپیکو» نیروی پلیس و کارآگاهان را محوریت میبخشند. سینمایی که درباره فساد اقتصادی باشد اما مجریان قانون در آن بهعنوان عناصر اصلی مبارزه نقشی نداشته باشند، بیتردید روایتی ناقص ارائه میدهد.
قانونشکن: دشمن مردم
در سالهای اخیر، ضدقهرمانهای سینمای ایران وجهه سمپاتیک و همدلیبرانگیز پیداکردهاند و همیشه برای توجیه اعمال پلید خود، توجیههایی داشتهاند تا فسادشان را قانعکننده جلوه دهند اما لااقل در مورد مجرمان اقتصادی، این بخت را یافتهایم که همه اقشار جامعه حتی سینماگران هم از آنها بدشان بیاید. روایت فساد از زاویه دید مجرمان همیشه این ظرفیت را دارد که دل ما را برایشان بسوزاند اما بالاخره باید این بازی را تمام کنیم، چون مبارزه با پلیدی همیشه دوستداشتنی است و بالطبع فروش بیشتری هم خواهد داشت.
-
خط و نشان پسران مغرور برای بایدن
-
زندگی باکیفیت برای والدین سالمند
-
تحریم دارو را بردارید، اهدای واکسن پیشکش
-
عشق آسان شد!
-
حذف ارز 4200 تومانی خواسته دولت در لایحه بودجه است
-
تماشای آخرین دربی قرن را از دست ندهید
-
بیقانون، بیقهرمان
-
عجیب اما واقعی!
-
نفس اراک بالا نمیآید
-
مصاف جدی با یقه سفیدها
-
تحریم دارو را بردارید، اهدای واکسن پیشکش
-
کنار گرگ نباید لانه ساخت