نمایشگاه استیجاری
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
جملهای بود که از قول دکتر علی شریعتی نقل شده بود و مثل همه جملاتی که از چهرهها نقل میشود نمیدانم واقعا ایشان گفته بودند یا نه! اما در آن جمله خطاب به کسی که پرسیده بود شما از طول عمر کوتاه نمیترسید؟ گفته بود من سعی میکنم عرض عمرم زیاد باشد. خیلی وقتها به عرض زندگیمان فکر میکردیم و شاید درست معنی این حرفها را نمیفهمیدیم که بالاخره چطور میشود مقادیر زیادی از تجربهها، احساسات، دانشها و حوادث را در ظرف زمانی کوچکی جای داد تا این که این سال عجیب و غریب رسید. روزگاری که همه دعا و نیایشمان این بود که به سال نکشد و حالا که دارد میشود یک سال، همه آرزویمان این است که دیگر دو سال نشود و حالا با خبرهای کرونای انگلیسی که مشابه خبرهای اسفند پارسال است باز التهاب به جانمان میافتد. در این یک سالی که سبک زندگی دیگری را تجربه کردیم و دنیا شکل دیگری به خود گرفت، فهمیدیم عرض زندگی یعنی چه و آدم چطور میتواند حجم زیادی از تجربیات عجیب و غریب، احساسات و عواطف شاد و غمگین و دلهرهآور و آرامشبخش و همینطور حوادث و بلایای مختلف را در یک ظرف زمانی کوچک یکساله تجربه کند. از تجربه مهمانیهای اینترنتی گرفته تا کلاسهای درس مجازی و کار از راه دور و حالا هم نمایشگاه کتاب مجازی.
به خیال خیلیها اما نمایشگاه کتابی که در آن بوی کباب ترکی و همبرگر نپیچد و کیسه سنگین کتابهایت را نگذاری زمین و ننشینی کنار جدول سیبزمینی سرخکرده بخوری، نمایشگاه کتاب نیست اما به نظر عدهای دیگر همین که میشود این یکی کار را هم در خانه و بیدردسر شلوغی و ترافیک انجام داد، خودش اتفاق بزرگی است.
از همه اینها گذشته تجربههای مردم و خریداران کتاب از این نمایشگاه آنقدر متفاوت است که آدم فکر میکند به ازای هر ایرانی یک سایت نمایشگاه مجازی راه انداختهاند. خلاصه این هم تصمیمی برای این نمایشگاه همچنان مستأجر است که گاهی از خانه اجارهای مصلی کوچ میکند به شهر آفتاب و باز برمیگردد و حالا مستأجر خانههای مردم شده و دارد فکر میکند سال بعد اسباب و اثاثیهاش را کجا پهن کند.
به خیال خیلیها اما نمایشگاه کتابی که در آن بوی کباب ترکی و همبرگر نپیچد و کیسه سنگین کتابهایت را نگذاری زمین و ننشینی کنار جدول سیبزمینی سرخکرده بخوری، نمایشگاه کتاب نیست اما به نظر عدهای دیگر همین که میشود این یکی کار را هم در خانه و بیدردسر شلوغی و ترافیک انجام داد، خودش اتفاق بزرگی است.
از همه اینها گذشته تجربههای مردم و خریداران کتاب از این نمایشگاه آنقدر متفاوت است که آدم فکر میکند به ازای هر ایرانی یک سایت نمایشگاه مجازی راه انداختهاند. خلاصه این هم تصمیمی برای این نمایشگاه همچنان مستأجر است که گاهی از خانه اجارهای مصلی کوچ میکند به شهر آفتاب و باز برمیگردد و حالا مستأجر خانههای مردم شده و دارد فکر میکند سال بعد اسباب و اثاثیهاش را کجا پهن کند.
تیتر خبرها