بازگشت به غرب وحشی

تام هنکس در «اخبار دنیا» نسخه دیروزی خبرنگاران سی‌ان‌ان را بازی می‌کند

بازگشت به غرب وحشی

وسترن اکشن و اجتماعی پل گرینگراس، بازیگر اصلی‌اش را در قالب یک گزارشگر کلاسیک سی‌ان‌انی به نمایش می‌گذارد. تام هنکس در این درام پرتنش یک افسر کهنه‌کار جنگ داخلی است که ماموریت تازه‌اش، دوباره‌خوانی اخبار روزنامه‌ها برای مردم عادی و اطلاع‌رسانی به آنها درباره اتفاقاتی است که در گوشه و کنار کشور مصیبت‌زده رخ می‌دهد. با این حال، منتقدان سینمایی هم مثل گرینگراس بر این عقیده‌اند که با وجود فضای کلاسیک داستان فیلم ماجراهایش به‌شدت امروزی است و بازتابی از اتفاقات معاصر کشور آمریکاست. پیام اخبار دنیا همان امید به آینده و بازسازی فردی و اجتماعی است، چیزی که جامعه دوپاره امروز آمریکا به‌شدت نیازمند آن است. اهل فن می‌گوید پیام امیدبخش فیلم در زمانه پردردسر معاصر، حال و هوایی امروزی دارد و در زمانی مناسب بیان می‌شود.
گرینگراس بعد از پایان کار روی «22 جولای» (که درباره خانواده‌ای است که با مشکلات مربوط به تروریست‌های راست افراطی نروژ در سال 2011 و حمله وحشتناک تروریستی آنان سرگریبان هستند) به فکر ساخت اخبار دنیا افتاد. او می‌گوید: «ناگهان دیدم که جامعه به شکل وحشتناکی دوپاره شده است. از خودم می‌پرسیدم در چنین اوضاع و احوالی، چه آینده‌ای در انتظار فرزندام است و آنها به کدام راه می‌خواهند بروند؟»
برای به دست آوردن جواب مناسب، گرینگراس به عقب و گذشته نگاه کرد. احساس می‌کرد داستانی درباره روزهای پایانی جنگ داخلی، می‌تواند مهمل مناسبی برای تعریف موضوعی باشد که ذهنش را به خود مشغول کرده است. او تگزاس را به‌عنوان مکان رویداها انتخاب کرد. فیلمساز انگلیسی‌تبار سینما که بیشتر برای «بورن»‌هایش در بین تماشاگران شهرت دارد، این‌بار می‌خواست به حال و هوای درام‌های پرتنش و دلهره‌آور اجتماعی‌اش چون «یکشنبه خونین» و «یونایتد 93» نزدیک شود. اما نمی‌خواست ساخته‌اش به تلخی 22 جولای باشد: «بیشتر می‌خواستم فیلم درباره امید و بازسازی بسازم، فیلمی که کمک کند تا بتوانیم نگاه مهربان‌تری به آینده داشته باشیم.»
فیلمنامه اقتباسی اخبار دنیا با نگاهی به داستان سال 2016 پائولت جیلز نوشته شده است. این داستان همان چیزی بود که راه موردنظر فیلمساز را برای تماشاگرانش فراهم می‌کرد. گرینگراس برای نقش اصلی فیلمش سراغ کسی رفت که در سال 2013 در «کاپیتان فیلیپس» هم با او همکاری کرده بود. هنکس این‌بار افسر جفرسون کایل کید می‌شود. او همراه روزنامه‌هایش شهر به شهر سفر می‌کند و در ازای گرفتن کمی پول، اخبار روز را به اطلاع مردم می‌رساند. زمانی که یک دختر بچه (با بازی هلنا زنگل تازه‌وارد) سر راه افسر قرار می‌گیرد، زندگی او تغییری اساسی می‌کند. او حالا می‌خواهد این دخترک یتیم را به خانواده‌اش برساند و طبیعی است که با دشواری‌هایی روبه‌رو می‌شود. دخترک در نوزادی توسط بومیان آمریکایی دزدیده شده و افسر برای بازگرداندن او حتی تا خطر مرگ هم پیش می‌رود.
هنکس از شخصیت جفرسون کایل کید به‌عنوان مردی مشتاق و تشنه اطلاعات یاد کرده و آن را با نسل امروزی که به‌شدت تلگرام زده است مقایسه می‌کند. او این شخصیت را نسخه کهن گزارشگران شبکه سی‌ان‌ان می‌داند که بسیار مایل به ایفای نقشش بود. هنکس زمانی را به یاد می‌آورد که دوست فیلمنامه‌نویس‌اش اریک روث، کتاب جیلز را به او پیشنهاد کرد. او بلافاصله جذب داستان کتاب شد. شرکت فوکس قرن بیستم حاضر به تولید فیلم شد و از گرینگراس برای کارگردانی آن دعوت کرد. با خریده شدن فوکس توسط شرکت والت دیزنی، تولید فیلم در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت. به گفته فیلمساز: «به یکباره همه چیز به باد رفت. مدیران جدید نگاه مثبتی به داستان نداشتند و همه ما بلاتکلیف مانده بودیم.» اما چند هفته بعد، مدیران شرکت یونیورسال برای تولید فیلم چراغ سبز دادند و کارها به روال قبلی و طبعی برگشت. کلید فیلمبرداری فیلم سپتامبر سال قبل زده شد و گروه سازنده طی 53 روز تمام صحنه‌های آنرا در نیومکزیکو فیلمبرداری کردند.
گرینگراس فیلمنامه را با همکاری لوک دیویس نوشت که برای «شیر» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شده بود. او ترجیح می‌دهد بزرگ‌ترین راز داستان را پوشیده نگه دارد. تماشاگران نه‌تنها چیزی درباره گذشته خشن و تلخ دختر بچه نمی‌دانند بلکه چیزی هم درباره سال‌های حضور افسر در جبهه‌های جنگ نمی‌شنوند. با پیشروی داستان است که خود تماشاچی از طریق اطلاعاتی که داده می‌شود، می‌تواند به این بخش‌ها راه پیدا کند. گرینگراس می‌گوید: «اصلا نمی‌خواستم از فلاش‌بک استفاده کنم و از این طریق، اطلاعات را به تماشاچی بدهم. نمی‌خواستم تماشاچی به این فکر کند که چه بر سر این دو آمده است بلکه هدفم این بود که ببیند این دو با چه سرنوشتی روبه‌رو هستند و قرار است چه اتفاقاتی برایشان بیفتد. در عین حال، نمی‌خواستم از هلنا زنگل تصویر کلیشه‌ای دخترکی دوست‌داشتنی و شیرین ارائه بدهم. او شخصیتی کارتونی نداشت و تماشاچی باید با دیدنش شوکه می‌شد.»
اخبار دنیا برای بازیگر و کارگردانش، حکم اولین وسترنی را داشت که کار می‌کردند. گرینگراس که مدتی قبل برای نتفلیکس مستندی درباره جان فورد را کارگردانی کرد، فیلمش را ادای دینی به «جویندگان» این فیلمساز می‌داند. اگر جان وین در شاهکار کلاسیک فورد در جست‌و‌جوی دخترکی درد و رنج کشیده بود، در فیلم گرینگراس، هنکس کسی است که این دختر زجرکشیده را به خانه برمی‌گرداند. به گفته کارگردان: «امضای تمامی فیلمسازان گونه وسترن را در فیلم من می‌بینید. تلاش کردم اخبار دنیا بازتابی از همه آنها باشد. در این رابطه، مدیر فیلمبرداری‌ام داریوش وولسکی کمک حال بسیار خوبی بود. او دقیقا می‌دانست من چه می‌خواهم و آنها را برایم خلق می‌کرد. یک‌بار با هم درباره پی‌یر پائولو پازولینی و فیلم‌هایش حرف زدیم. یکی از فیلم‌های سیاه و سفید سال 1964 او، به وولسکی کمک کرد تا صحنه‌های موردنظرم را برایم بازسازی کند. او خیلی خوب متوجه این موضوع شده بود که نگاهم به اخبار دنیا، یک نگاه کلاسیک است و می‌خواهم فیلمم شمایلی آن‌گونه داشته باشد. وولسکی طرفدار سادگی بود و از تجملات اجتناب می‌ورزید. برای همین، ما از کرین استفاده نکردیم. شما هیچ ‌یک از ابزار و ادوات اضافی را در کار ما نمی‌بینید.»
اخبار دنیا مورد توجه منتقدان قرار گرفته و احتمالا در رشته‌های اصلی اسکار پیش‌رو، نامزد دریافت جوایزی خواهد شد. با این وجود، برخی منتقدان از تکه‌تکه بودن داستان فیلم که آن‌ را به اثری چند اپیزودی تبدیل کرده، صحبت کرده‌اند. به باور این گروه از منتقدان، سه داستان متفاوت در فیلم وجود دارد ( اخبار‌خوانی افسر و مشکلات آن، پیدا کردن دختر و نجات او از چنگ آدم‌فروش‌‌ها، درگیر شدن در توفان شن و پیدا شدن توسط سرخپوست‌ها، تحویل دختر به خانواده و پس گرفتن او) و فیلمساز نتوانسته توازن خوبی بین آنها برقرار کند.