گزارش جامجم از واکنشهای مجازی به یک سریال تلویزیونی
هشتگهایی برای بانوی عمارت
مثل خیلی از سریالهای تلویزیون، كم سر و صدا شروع و پر هیاهو تمام شد. چند قسمتی زمان برد تا آرام آرام كنار سریالهای جالب و حتی ماندگار ثبت شود.
ساخت سریالهای تاریخی مانند راه رفتن روی لبه تیز تیغ است. دوگانهای پدید میآورند كه ذهن و روان سازنده را چنان بازی میگیرند كه این ژانر را فراموش كند یا ابتكار و خلاقیتش را صرف پرداختن به حواشی و ذائقهای كند تا اصل محتوای تاریخی به حاشیه رود. ابانویعمارتب اما تجربه شیرینی بود كه به مدد یك منطق داستانی جذاب، متن محكم و دكور و لباس تماشایی توانست در خانههای ایرانیان جاگیر شود. ایرانیها مخاطبان سختپسندی هستند و هر سریال یا اثر نمایشی آنان را جذب نمیكند. بسیاری از سریالها در ادبیات روزمره مردم وارد نمیشود و تماشاگر را درگیر نمیكند.
بانوی عمارت، آرام و آهسته، جای خود را میان سریالهای متعدد تلویزیون باز كرد و نشان داد یك اثر تلویزیونی میتواند رقبای وطنی و خارجیاش را پشت سر بگذارد و مورد استقبال قرار گیرد. گرچه این گزاره پیش از این نیز اثبات شده بود، اما این بار در مورد یك اثر تاریخی كه مسؤولیت آموزشی دارد نیز به اثبات رسید. یكی از نشانههای استقبال از این سریال، درگیر شدن كاربران فضای مجازی با سریال است. وقتی كاربران در مورد سریال حرف میزنند، آن را نقد میكنند یا بخشهایی از سریال را با فضا و شرایط امروز منطبق میسازند، یعنی سریال وارد جهان مخاطب شده است. به مناسبت پایان سریال بانوی عمارت نمونههایی از توییتهای كاربران و میزان و نمودار پرداخت كاربران توییتر به این سریال را آوردهایم:
بازنشر دیالوگهای سریال: بسیاری از كاربران دیالوگهای جذاب ادبی، اشعار و ضربالمثلهای بازیگران سریال را بازنشر دادند. یكی از كاربران از دیالوگهای این سریال با عنوان ادیالوگ ماندگارب تمجید كرده و نوشته: ادیالوگهای ماندگاری داره این #بانوی_عمارت! از میرزا اسد زیرشكنجه میپرسد اعتراف كن قاتل مظفرالدین شاه كیست؟ گفت: قاتل شاه چیزی نیست جز ظلم حكومت و دربار، فساد دولت و دیوان، بینظمی نظمیه، بیعدلی عدلیه، بیمبالاتی لشكر، بههمریختگی كشور...ب دیگری نوشته: ااز دیالوگ ادور و دعاگوب در بانوی عمارت خوشم اومد؛ اجبار و دلتنگی رو با هم داشت انگار؛ یك جورهایی توصیف وضعیت دوست داشتنهای یك سویه...ب یك كاربر هم فقط توییت كرده است: اترك آرزو كردم رنج هستی آسان شد...ب
روزمرگیهای مردم با بانوی عمارت: برخی كاربران برداشتهایی از محتوا و روند سریال را با اتفاقات سیاسی و اجتماعی و مسائل روز تركیب كردند و نكاتی از نظرات مردم نسبت به این سریال را بازگو كردند. كاربری نوشته: احاجى داشتند باهام حرف میزدند، از سریال بانوى عمارت فكت میدادند بهم؛ چه كرده سریال با زندگى ما معالاسف.ب این موضوع نشان میدهد سریال نهتنها به روزمره مردم تبدیل شده، بلكه اثرات آموزشی درخورتوجهی نیز ایجاد كرده است. ظرفیتی كه میتوان در قالب آن، توجهات پراكنده متأثر از رسانههای متعدد را جلب و در یك نقطه كانونی متمركز كرد. دیگری نوشته: ابیاید براتون تحلیل سیاسی جدید آوردم در حد بنز. راننده تاكسی میگفت اینا فیلم بانوی عمارت رو ساختن تا وجهه قاجار رو بین مردم خراب كنند. آخه وجهه قاجار برادر من؟ امروز فكر كنم تن خود پادشاهان قاجار تو گور لرزید:ب توجه به این نكته جدی است كه فضای عمومی توییتر یك حالت مخالفخوانی دارد و بانوی عمارت جو حاكم را شكسته و توییتهای جانبدارانه به سوی خود جلب كرده است.
از دكور و لباس تا صورت و ظاهر بازیگران: عمده توییتهای انتقادی كاربران توییتر در این دسته جای میگیرد. برخی كاربران هزینه تولید دكور و دوخت لباس بازیگران را هنگفت میدانند و برخی دیگر نیز به نوع گریم بازیگران خرده گرفتهاند. بسیاری از توییتها در این موضوع عنوان میكنند كه بازیگران زنی كه جراحی زیبایی داشتهاند، نباید نقشهایی بازی كنند كه نگاه و برداشت مخاطب از نوع پوشش و آرایش زن قاجاری را تغییر دهد. موضوعی كه در نگاه اول صحیح است اما با توجه به تغییر هنجارها و حتی تعاریف رایج در مورد زیبایی، گریزی از آن نیست. كاربران توییتر همچنین تصریح كردهاند مطابق مستندات و تصاویر تاریخی، زنان قاجاری چنین سر و شكلی نداشتهاند. برخی نیز در نقطه مقابل نوشتهاند حجاب متنوع و رنگارنگ و در عین حال، محجوب و باحیای زن ایرانی پیش از فرمان كشف حجاب رضاخان و تغییرات فرهنگی به سوی پوشش و آرایش اروپایی تا چه اندازه دوستداشتنی بوده است.