به نام ازدواج به كام طلاق

به نام ازدواج به كام طلاق

 تازه‌ترین آمارهای ارائه شده از میزان طلاق، حكایت از این دارد كه از هر پنج ازدواج در ایران دو پیوند به جدایی می‌انجامد. بدتر این كه اغلب طلاق‌های ثبت شده (یعنی حدود 70 درصد آنها) در سه سال اول زندگی مشترك اتفاق می‌افتد. این داده‌ها را بگذارید كنار آمار دیگری كه نشان می‌دهد میزان مكالمه زوجین در طول یك شبانه روز به كمتر از 20 دقیقه رسیده است. می‌توان اطلاعات دیگری را هم پیوست این موارد كرد مثل بالا رفتن معنادار سن ازدواج كه در پسران به بالای ۳۵ سال و در دختران به بالای ۳۰سال رسیده است،‌ یا این كه سن نخستین زایمان در زنان به بیش از 30 سال رسیده است. این موارد از جهتی مهم است كه بدانیم این داده‌ها مفهوم معناداری با رواج سایت‌های همسریابی در ایران دارد. سایت‌هایی كه حالا چند سالی است در فضای مجازی تبلیغات بسیاری را به خود اختصاص داده و به نظر می‌رسد هوادارهای پروپا قرصی هم پیدا كرده است. هشدار پلیس فتا درباره این سایت‌ها هم شده است ترجیع بند نشست‌های خبری آنها، بارها و بارها آنها هشدار داده‌اند كه تقریبا همگی این سایت‌ها غیرقانونی‌اند و 99 درصد آنها بستری برای كلاهبرداری است. از لو رفتن اطلاعات بانكی بگیرید تا سرقت هویت و مشخصات افراد. این صورت ماجراست، آن‌طور كه پلیس می‌گوید این سایت‌ها با برقرار كردن رابطه‌ای به ظاهر عاشقانه، كنترل احساسات فرد مقابل را به دست می‌گیرند و معمولا هم به اهداف غیراخلاقی خود نمی‌رسند. اما چه چیزی باعث رواج این سایت‌ها در این زمانه شده است؟ در یك فقره آمار اعلام شده در چند ماه اخیر معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان از مسدود شدن بیش از ۱۲ هزار مركز و سایت همسریابی خبر داده بود.

میثم اسماعیلی

چه كسانی سراغ این سایت‌ها می‌روند؟ 
نمی‌توان برای دسته‌بندی مشتریان این سایت‌ها به یك جمع‌بندی ثابت رسید اما وقتی پای حرف‌های برخی كارشناسان این حوزه بنشینید می‌توانید مختصاتی از اعضای این سایت‌ها را البته به باور آنها استخراج كنید. دكتر‌اصغر كیهان‌نیا، مشاور خانواده است و می‌گوید فضاهای مجازی شیوه آشنایی حدود 10 درصد افرادی است كه برای ازدواج به او مراجعه می‌كنند. نه این كه بخواهد مشخصاتی از این افراد را در یك دسته‌بندی كلی قرار بدهد اما او به موضوعی اشاره می‌كند كه به نظر مهم می‌رسد. او به جام‌جم می‌گوید: « محدود شدن فضاهای عمومی كه بسیاری از دختران و پسران امكان دیدار با یكدیگر را داشته باشند، باعث ارجاع آنها به فضای مجازی برای دوستیابی شده است.» در گفته‌های این مشاور خانواده می‌توان به اولین دسته‌بندی مشتریان این سایت‌ها پی برد. دسته‌بندی كه در زیر مجموعه «محدودیت» تعریف می‌شود. نسرین حاجی زاده، كارشناس مشاور دیگری است كه به این موضوع اشاره دارد. او هم می‌گوید: «بیشترین افرادی كه از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی می‌كنند شامل گروه‌هایی هستند كه محدودیت‌هایی دارند؛ حالا این محدودیت‌ها ممكن است مربوط به مشكلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاكم بر محیط زندگی فرد باشد.»
گروه دیگر مشتریان این سایت‌ها شامل افرادی است كه بهره كمی از مهارت‌های اجتماعی دارند. آن طور كه اصغر كیهان نیا می‌گوید: «یكی از گروه‌هایی كه به این نوع آشنایی‌ها رغبت پیدا می‌كنند، افرادی هستند كه در انزوا قرار دارند یا از مهارت‌های اجتماعی پایینی بهره‌مند هستند به همین دلیل سراغ فضایی می‌روند كه بتوانند ارتباط غیرمستقیم برقرار كنند،‌ چرا كه ارتباط رو در رو و مستقیم برای آنها یا امكان‌پذیر نبوده یا بسیار دشوار است.» البته كه دسته دیگری هم وجود دارد كه شامل كسانی می‌شود كه انگیزه‌های سالمی ندارند و به قصد تجربه روابط متعدد و موقت سراغ سایت‌های همسریابی می‌روند و البته برخی از این سایت‌ها اساسا برای همین طراحی شده است. از حجم بالای سایت‌های غیرمجاز این چنینی و هشدارهای فراوان پلیس و دیگر مسوولان می‌توان متوجه شد تعداد افراد این دسته در چنین سایت‌هایی بسیار بیشتر از دسته‌های دیگر است. 

سرانجام ازدواج‌های آنلاین
پژوهش انجام شده توسط مركز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در سال 92 نشان می‌دهد آن سال 2 درصد ازدواج‌ها به واسطه آشنایی در اینترنت بوده است. بعدتر آماری منتشر شد كه نشان می‌داد 80 درصد ازدواج‌های اینترنتی محكوم به شكست است. اما چرا اغلب ازدواج‌های اینترنتی در ایران شكست می‌خورد؟
 اولین آفت مشترك میان نظر اغلب كارشناسان در این رابطه به موضوع بی اعتمادی بر می‌گردد. امان‌ا... قرائی مقدم، جامعه‌شناس و رفتارشناس معتقد است در مواردی كه تصمیم به ازدواج دختر و پسر در فضای مجازی ایجاد می‌شود، زمینه بی‌اعتمادی آنها به یكدیگر و نگرانی از این كه مبادا طرف مقابلشان پیش از آنها و بدتر از آن، پس از ازدواج با آنها بازهم سراغ چت كردن و برقراری ارتباط با جنس خود برود، به وجود می‌آید و به صراحت می‌توان گفت كه نوعی بدبینی میان طرفین و احساس آنها 
شكل می‌گیرد. 
این موضوع را می‌توان در مثال دیگر كارشناسان این حوزه هم به چشم دید. مهرانگیز شعاع كاظمی، عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا هم در این باره با بیان این كه بی اعتمادی در بین زوج‌ها، عمده‌ترین آسیب ازدواج اینترنتی است به ایسنا می‌گوید: منتقدان ازدواج‌های اینترنتی معتقدند كه بی‌اعتمادی یكی از عمده‌ترین آسیب‌هایی است كه زندگی زوجینی را كه به واسطه آشنایی در فضای مجازی با یكدیگر ازدواج می‌كنند، تهدید می‌كند چرا كه همواره این دغدغه با آنهاست كه آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت می‌كند؟ 
او البته بیشترین آسیب چنین ازدواج‌های را معطوف به زنان می‌داند؛ چراكه معتقد است مشكل ازدواج اینترنتی این است كه پسران در چنین ازدواجی حاضر به قبول مسؤولیت نیستند و در نهایت جامعه زنان هستند كه از این شیوه ازدواج آسیب می‌بینند.
موضوع متداول دیگر در این باره را دكتر اصغر كیهان‌نیا به جام‌جم می‌گوید. به باور او ازدواج‌های اینترنتی جلوی شناخت دقیق دختر و پسرها از یكدیگر را می‌گیرد و انتخاب شریك زندگی در شبكه‌های اجتماعی، فضای مجازی و سایت‌های اینترنتی در اغلب موارد به دلیل پنهان كردن برخی عیوب افراد صورت می‌گیرد. به گفته او در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد كه اطلاعات ارائه‌شده از سوی كاربران تا چه حد صحت دارد، چرا كه در بسیاری از موارد افراد ایده‌آل‌های خود را به جای واقعیت به طرف مقابل منعكس می‌كنند. 

تسهیل ازدواج یا سوء استفاده؟
سوال اول همین‌است، چه دلیلی باعث شده كه تعداد سایت‌های همسریابی زیاد شود؟ ارجاع اولیه به یكی از آمارهای ارائه شده می‌گوید میزان گفت‌و‌گو بین زوجین به كمتر از 20 دقیقه در روز رسیده است و در كنار آن میزان استفاده از شبكه‌های اجتماعی و فضای مجازی به شكل چشمگیری افزایش پیدا كرده كه می‌تواند یكی از دلایل مهم افزایش تعداد این سایت‌ها باشد. البته این راهی است كه گریزی از آن نیست، از یك دهه پیش كه اینترنت در ایران جای خود را باز كرده، روابط دختر و پسرها هم ابعادی جدید به خود گرفته است؛ اول از همه چت روم‌ها كاربران ایرانی را به سمت خود كشیدند، سپس نوبت اوركات و شهرهای مجازی دیگری مانند آن رسید و بعد فیس‌بوك و اینستاگرام و بی‌شمار نرم افزارهای دیگر. اما در كنار این جهان‌های مجازی، سایت‌هایی همسریابی در ایران مشتری‌های خاص خودشان را پیدا كردند. سایت‌هایی كه البته تكلیفشان حتی با خودشان هم معلوم نیست و هركدام سازی می‌زنند.هرچند كه عمده آنها ظاهرا از یك فرمول ثابت برای همسرگزینی و همسریابی استفاده می‌كنند. از ظهور اولیه این سایت‌ها در ایران همواره یك توجیه ثابت در پس تاسیس چنین سایت‌هایی قرار داشت و آن هم «تسهیل ازدواج» بود. بسیاری بر این باور بودند و البته هستند كه در زمانه‌ای كه میزان حضور شهروندان ایرانی در فضای مجازی بسیار بیشتر از حضور در خانواده است باید از همین شیوه برای همواره كردن راه ازدواج استفاده كرد. این باور البته كه طرفدارانی هم داشت و همین تناقضات باعث شد پای مركز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی به آن باز شود. در تحقیقی كه این مركز در این باره انجام داد و در آبان 92 منتشر شد، آمده است «این شیوه همسریابی اگرچه می‌تواند به امكانی برای تسهیل ازدواج تبدیل شود، اما آسیب‌هایی از قبیل عدم آموزش، نظارت ضعیف، ناپایداری ارتباط در محیط مجازی و خلأ مشورت لازم، تهدیداتی را از طرف اینترنت برای ازدواج به وجود آورده است.» این گزارش می‌گوید عمده سایت‌های همسریابی فقط مكان‌هایی برای دوستیابی و در برخی موارد متاسفانه روابط نامشروع هستند. ضمن این كه گاه از خرید و فروش اطلاعات افراد به یكدیگر درآمدهای میلیاردی كسب می‌شود. در بخشی از این گزارش دراین باره چنین آمده است «در برخی موارد بررسی شده كه به حكم قضایی پرینت حساب‌ها مورد ارزیابی قرار گرفت، رقم‌های خیلی سنگین و با تراكنش مالی زیاد و حتی میلیاردی جابه جا می‌شد. مثلا تراكنش مالی در یكی از سایت‌ها روزانه حدود ۱۲ میلیون تومان بود.» البته با این پیشفرض كه این اعداد و ارقام مربوط به تحقیق سال 92 این مركز است.