سجاد گنجزاده دستش شکست ، از هوش رفت اما قهرمان شد
تا پای جان برای ایران
اتفاقی که روایت میشود بعد از ظهر دیروز رخ داد؛ کاراتهکای ایرانی 24ساعت بعد از شکستگی استخوان روی دست چپش، با ضربه مهلک ورزشکار عربستانی روی زمین افتاد و دیگر نتوانست بلند شود. او سجاد گنجزاده بود؛ آخرین امید ما برای کسب مدال طلای المپیک. مردی که رفته بود تا مدال خوشرنگی تقدیم ایرانیها کند. سجاد قبل از اعزام گفته بود: «این اولین و آخرین باری است که کاراته در المپیک حضور دارد. نمیخواهم این تنها شانس را از دست بدهم.»
بعد از حذف ناگهانی بهمن عسگری به دلیل دوپینگ سهوی، تمام نگاهها معطوف سجاد شد. او جانانه مقابل تمام رقبایش مبارزه کرد. میدانست چه میخواهد. در دور مقدماتی برابر همین حریف عربستانی خودش را خسته نکرد تا انرژیاش را برای رقیب آمریکایی ذخیره کند. نقشه مسیرش کاملا درست بود. با اختلاف کاراتهکای آمریکایی را برد و در ادامه هم از پس حریف کانادایی برآمد. در نیمهنهایی او به حریف چغر ترکیهای خورد و با تیزهوشی محض، این کاراتهکا را شکست داد و به فینال رسید. آنجا دیدار دوباره با «طارق حمدی» اتفاق افتاد. کاراتهکای عربستانی که برای طلا آمده بود، با اشتباه داوران صاحب سه امتیاز از فن ناقصش شد. در آن لحظه شهرام هروی، سرمربی ایران درخواست بازبینی نداد چون ثانیههای اول بود. وقتی بازی تمام شد، صحنه آهسته را کل دنیا دیدند. ضربه پای حمدی اصلا به سر سجاد نخورده بود. خلاصه که حریف عربستانی تا اواسط مسابقه 4 بر یک جلو افتاد. در آن لحظات او و مربیاش خود را روی سکوی اول تصور میکردند اما در یک لحظه غفلت، حمدی ضربه شدیدی را به گردن سجاد وارد کرد، به شکلی که گنجزاده نقش بر زمین شد و نتوانست به مسابقه ادامه دهد. طبق قانون کاراته ضربات باید کنترل شده باشد، بنابراین 4 داور به همراه داور وسط رای به اخراج کاراتهکای عربستانی و قهرمانی سجاد دادند. در کسری از ثانیه، تمام رویاهای حمدی پرپر شد. با وجود طلای سجاد اما تمام ایران نگرانش بودند. همه خبرنگاران در سالن فقط به دنبال شهرام هروی بودند تا از حال سجاد بپرسند. او دقایقی بعد از اتاق پزشکی خارج شد و به خبرنگاران گفت: «پزشکان بالای سر سجاد هستند. بخیر گذاشته. چیز خاصی نیست.» سجاد هم وقتی بیرون آمد، با چهرهای مصمم و جدی، به سمت رختکن رفت تا لباسش را برای مراسم مدالها آماده کند. او با دست شکسته برایمان طلا گرفت. سجاد بعد از هر ضربه دست چپش احساس درد میکرد ولی این درد را پنهان کرد تا حریف عربستانی به ضعفش پی نبرد. در واپسین ثانیههای المپیک برای ایران، او پهلوانانه برایمان طلا گرفت.
بعد از حذف ناگهانی بهمن عسگری به دلیل دوپینگ سهوی، تمام نگاهها معطوف سجاد شد. او جانانه مقابل تمام رقبایش مبارزه کرد. میدانست چه میخواهد. در دور مقدماتی برابر همین حریف عربستانی خودش را خسته نکرد تا انرژیاش را برای رقیب آمریکایی ذخیره کند. نقشه مسیرش کاملا درست بود. با اختلاف کاراتهکای آمریکایی را برد و در ادامه هم از پس حریف کانادایی برآمد. در نیمهنهایی او به حریف چغر ترکیهای خورد و با تیزهوشی محض، این کاراتهکا را شکست داد و به فینال رسید. آنجا دیدار دوباره با «طارق حمدی» اتفاق افتاد. کاراتهکای عربستانی که برای طلا آمده بود، با اشتباه داوران صاحب سه امتیاز از فن ناقصش شد. در آن لحظه شهرام هروی، سرمربی ایران درخواست بازبینی نداد چون ثانیههای اول بود. وقتی بازی تمام شد، صحنه آهسته را کل دنیا دیدند. ضربه پای حمدی اصلا به سر سجاد نخورده بود. خلاصه که حریف عربستانی تا اواسط مسابقه 4 بر یک جلو افتاد. در آن لحظات او و مربیاش خود را روی سکوی اول تصور میکردند اما در یک لحظه غفلت، حمدی ضربه شدیدی را به گردن سجاد وارد کرد، به شکلی که گنجزاده نقش بر زمین شد و نتوانست به مسابقه ادامه دهد. طبق قانون کاراته ضربات باید کنترل شده باشد، بنابراین 4 داور به همراه داور وسط رای به اخراج کاراتهکای عربستانی و قهرمانی سجاد دادند. در کسری از ثانیه، تمام رویاهای حمدی پرپر شد. با وجود طلای سجاد اما تمام ایران نگرانش بودند. همه خبرنگاران در سالن فقط به دنبال شهرام هروی بودند تا از حال سجاد بپرسند. او دقایقی بعد از اتاق پزشکی خارج شد و به خبرنگاران گفت: «پزشکان بالای سر سجاد هستند. بخیر گذاشته. چیز خاصی نیست.» سجاد هم وقتی بیرون آمد، با چهرهای مصمم و جدی، به سمت رختکن رفت تا لباسش را برای مراسم مدالها آماده کند. او با دست شکسته برایمان طلا گرفت. سجاد بعد از هر ضربه دست چپش احساس درد میکرد ولی این درد را پنهان کرد تا حریف عربستانی به ضعفش پی نبرد. در واپسین ثانیههای المپیک برای ایران، او پهلوانانه برایمان طلا گرفت.