حکایت تنیدن
بعد از بلوغ، کرمهای ابریشم به فکر درست کردن محلی برای تنیدن پیله میافتند. به همین دلیل، شروع میکنند به خارج کردن ابریشم که ابریشم واقعی نیست و جزو ضایعات پیله به حساب میآید.
کرم اگر جایگاه مناسبی برای تنیدن پیله نداشته باشد، خودش در یک سطح ناصاف و زاویهدار دست به کار میشود. نوغاندارها برای جلوگیری از این کار با کلش خردنشده برنج و شاخ برگ درختان این جایگاه را زودتر برای کرم ابریشم آماده میکنند. جایگاه باید فضای راحتی برای حرکت کرمها و فرآیند تنیدنشان فراهم کند تا تعداد پیلههای بدشکل و بهاصطلاح دوبل به حداقل برسد.نوغاندارها میدانند اگر جایگاه پیلهتنی را خیلی زود قرار دهند، کرمها تغذیه خوبی ندارند و به همین دلیل مجبورند به دنبال غذا به اطراف بخزند، پس با تأخیر زیاد به پیله میروند و این مدیریت تولید ابریشم را به هم میریزد. اگر هم جایگاهها را دیرتر از زمان درست جایگذاری کنند، کرمها با ترشح ابریشم باعث چسبیدن به سطح بستر شده و مقداری از ابریشم را هدر میدهند و در نتیجه تعداد پیلههای نازک، کمحجم، بدشکل، کثیف و با کیفیت نامرغوب زیاد میشود.
اینهمه دقت و توجه برای چیست؟ چون تنیدن پیله مهمترین رویداد در پرورش کرم ابریشم است و همه تلاشهای پیش از این، مثل تولید و نگهداری تخم نوغان، تفریخ تخم نوغان، احداث و نگهداری توتستان و پرورش کرم ابریشم برای رسیدن به این مرحله است.
کافی است کمی جا تنگ باشد تا همه چیز به هم بریزد. کرم خودش هم از این وضعیت کلافه میشود، چون خارج شدن برایش سخت است. آدمی هم هرچه بیشتر پیلههای دنیایی به دور خودش بتند و بر دنیا حریصتر باشد، دل کندن برایش سخت میشود. آخرش هم محصول نهایی باکیفیتی از خودش بهجا نمیگذارد.
مَثَلُ الْحَریصِ عَلَى الدُّنْیا مَثَلُ دودَةِ القَزِّ: کلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَـفّـا کانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُروجِ حَتّى تَموتَ غَمّا؛ حریص به دنیا، همانند کرم ابریشم است که هرچه بیشتر دور خود مىتند، خارج شدن از پیله بر او سختتر مىشود، تا آنکه از غصه مىمیرد. [۱]
[کافى، ج 2، ص 316، ح7]