استقبال خوب تماشاگران و منتقدان از «آخرین مزدور»
تلفیق قابلیت اکشنکاری با کمدی
نام فیلم به شکلی کنایی درباره آینده و پایان کار بازیگر رزمیکاری است که هیچوقت نتوانست شهرتی هم پای دیگر قهرمانان اکشن دوران خود چون سیلوستر استالونه و آرنولد شوارتزنگر پیدا کند. با این حال، تماشاگران «آخرین مزدور» با دیدن آن باور میکنند که ژان کلود وندم 60 ساله هنوز کاملا سرپاست و میتواند مثل رقیب هنگکنگی و رزمیکار خود جکی چان، صحنههای مهیج اکشن را بهراحتی بازی کند و هنرهای رزمیاش را به شکلی آشکار به رخ تماشاگران و همکاران سینماییاش بکشد. اما دیدن چهره ترک برداشته و پر چروک بازیگر، این واقعیت تلخ را هم به یاد همگان میآورد که زمانه چقدر بیوفاست و بهراحتی میتواند چهرههای جذاب قهرمانان اکشن چند دهه قبل سینما را تبدیل به صورتهایی چروکیده، پیر و فرتوت کند.
مامور مخفی مزدور
وندم در آخرین مزدور، در قالب شخصیت یک مزدور به نام ریشارد ظاهر میشود. او که با نام مستعار مه در بین ماموران پلیس شناخته میشود ــ زیرا توانایی پنهان شدن و چهره عوضکردن را دارد و گرچه بسیار نزدیک به ماموران پلیس است اما کسی نمیتواند او را شناسایی و دستگیر کند ــ قبل از این یک مامور مخفی شبیه جیمز باند بودهاست.
ریشارد خودش را بازنشسته کرده و فقط ماموریتهایی را از سوی دوستان نزدیکش قبول میکند که آخرین آنها نجات جان فرزند یک میلیاردر روسی از چنگ آدمرباها در اوکراین است. یک تماس تلفنی کافی است تا دنیا و آرامش ریشارد را به هم بزند: آرچی، پسر جوان او در پاریس به جرم حمل و فروش گسترده مواد مخدر دستگیر و قرار است محاکمه شود. اداره پلیس تمام توان خود را به کار میگیرد تا ریشارد را در بازگشت به فرانسه دستگیر کند. ریشارد متوجه میشود یک دلال مواد مخدر با همکاری افرادی در اداره پلیس، هویت آرچی را دزدیده و زیر نام او کارهای خلافش را سامان میدهد. ریشارد در بازگشت به فرانسه، ضمن فرار از دست ماموران پلیس باید تلاش کند جان فرزندش را نجات دهد و همزمان از او رفع اتهام کند.
وامداری از نوع دیگر
آخرین مزدور بیشتر از آنکه شبیه اکشنهای دهه هشتادی و نودی خود بازیگر و فیلمهای آرنولد و استالونه باشد، وامدار اکشنهای کمدی جکی چان است. ظاهرا وندم در 60سالگی متوجه شده این نوع فیلمها راحتتر با تماشاچی ارتباط برقرار کرده و مورد پسندشان قرار میگیرند. این در حالی است که او در مقابل بازیگران کلاسیک فرانسوی (که میو میو چهره افسانهای دهه 60 میلادی در راس آنها قرار دارد و در طول داستان معلوم میشود یکی از دو شخصیت منفی اصلی ماجراست) به اصطلاح کم میآورد و مقهور توانایی هنر بازیگریشان میشود اما وندم که همزمان در رشتههایی چون تکواندو، کیک باکسینگ و کاراته استاد فن است، با نمایش تواناییهای ورزشیاش به جبران این نقص میپردازد. چارهان، کارگردان فیلم هم در سکانسهایی به شوخی با تعدادی از آثار کلاسیکگونه اکشن هالیوود همچون «صورت زخمی» آل پاچینو و «ارتباط فرانسوی» و.... میپردازد. جوانی که هویت پسر ریشارد را دزدیده، بهشدت شیفته محصولات گنگستری هالیوود (و بهویژه صورت زخمی) و حتی شکل ظاهریاش هم شباهت فراوانی به شخصیت پاچینو در این فیلم دارد.
مهربان و مثبت!
برخورد منتقدان با آخرین مزدور مهربان و مثبت بوده و عقیده دارند هنوز هم دیدار با وندم میتواند هیجانانگیز و جذاب باشد و میشود با کمال میل به دیدن فیلمهایش نشست. سکانس اکشن نهایی و اصلی فیلم در اتاقی است که انواع و اقسام بازیهای ویدئویی و ورزشی در آن وجود دارد و وندم استفاده بسیار خوبی از آنها برای مقابله با گروه خلافکاران میکند. تواناییهای رزمی بازیگر در این سکانس بسیار دیدنی (و البته مشکل) به یاد همگان میآورد که چرا او یک ستاره بود و توانست با رقبای پرقدرتش روی پرده سینما مبارزه کند. با وجود این، دیدگاه عمومی منتقدان بر این است که او در این فیلم بیشتر نسخه منفجر شدهای از خودش به نظر میرسد!
وندم با لقب «عضلاتی از بروکسل» پا به دنیای بازیگری گذاشت و اکنون بخشی از خاطره جمعی طرفداران گونه اکشن دو دهه 80 و 90 میلادی است. تماشاگران سینما هنوز او را با کارهایی چون «سرباز جهانی»، «جایی برای فرار نیست»، «جنگنده خیابانی» و «تاثیر مضاعف» میشناسند و به یاد میآورند.