2کاسه و درون و بیرون آدمی
امید مهدینژاد طنزنویس
در دانــشگاه پورتهمپتون که از دانشگاههای معتبر انگلستان در رشتههای فرهنگی و هنری و مدیریتی است، استاد برجستهای در کلاس درس بهجای اکتفا به متون رسمی و کلاسیک از متون متنوعی استفاده و تلاش میکرد دانشجویان اهل تفکر و تامل و مداقه بار بیایند و در زندگی، اشخاص فکوری شوند. روزی استاد پس از تدریس درس موردنظر رو به دانشجویان کرد و گفت: به نظر شما چه چیز انسان را زیبا میکند؟ در پاسخ این پرسش هریک از دانشجویان پاسخی داده و نظر خود را ابراز کردند. یکی از دانشجویان گفت: قد بلند. یکی دیگر از دانشجویان گفت: شانههای پهن و عریض. یکی دیگر از دانشجویان گفت: چشمان درشت با رنگ روشن. یکی دیگر از دانشجویان گفت: پوست شفاف و بدون چین و چروک. یکی دیگر از دانشجویان گفت: موهای مواج و بلند. یکی دیگر از دانشجویان گفت: گفتار خوش و لبان باریک. بهاین ترتیب هر یک از دانشجویان براساس ذوق و سلیقه و معیارهای خود، چیزی را بهعنوان عامل زیبایی انسان مطرح کردند. استاد پس از شنیدن همه پاسخها چند دقیقه در کلاس قدم زد و سپس از زیر میز خود دو کاسه بیرون آورد و روی میز وسط کلاس گذاشت. آنگاه گفت: به این دو ظرف نگاه کنید. دانشجویان به آن دو ظرف نگاه کردند. استاد گفت: ظرفاول از گرانترین ظروف کریستال است و ظرفدوم یک کاسه معمولی و درپیت است اما آبی که داخل ظرفاول است از داخل کاسه توالتفرنگی جمعآوری شده و آبی که در ظرفدوم است آب چشمههای بکر و اصیل تیمبرلند است. وی سپس پرسید: اگر بنا باشد آب یک کاسه را بخورید، کدام را انتخاب میکنید؟ دانشجویان یکصدا گفتند: آب چشمههای بکر و اصیل تیمبرلند از کاسه معمولی و در پیت. استاد بار دیگر دقایقی قدم زد و سپس رو به دانشجویان کرد و گفت: وقتی حقیقت درون کاسهها را در نظر گرفتید، ظاهر آنها برایتان بیاهمیت شد. وی افزود: آدمی همچون کاسه است. بعضیها کچل و بعضیها خپل و بعضیها کوتاهند و بعضیهای دیگر نیز بهکلی از زیبایی ظاهر بیبهره هستند اما آنچه آدمی را زیبا میکند ظاهر زیبای وی نیست بلکه درونیات و اخلاق وی است. از همین رو ما باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را. در پی این سخنان دانشجویان متحول شدند و تا پایان عمر به جای توجه به ظاهر آدمها به باطن آدمها توجه کردند و در این زمینه از موفقترین افراد بریتانیا شدند.