استاد واقعی، شاگرد واقعی و مسعود فراستی

استاد واقعی، شاگرد واقعی و مسعود فراستی

 شاگردی که سال‌ها نزد استاد خود به یادگیری نقاشی مشغول بود و تمام فنون و هنرهای نقاشی را از وی آموخته بود، روزی نزد استاد رفت و گفت: استاد، مدتی است چیز جدیدی به من نیاموخته‌اید. آیا به نظر شما من توان و استعداد یادگیری بیشتر از این را ندارم؟ استاد شاگرد را در آغوش گرفت و گفت: اتفاقا برعکس، تو از بهترین شاگردانی هستی که من در طول عمر هنری خود داشته‌ام و علت آن‌که مدتی است چیز جدیدی به تو نیاموخته‌ام این است که تو دیگر خودت استاد شده‌ای و من دیگر چیزی ندارم که به تو بیاموزم. شاگرد از آنجا که شخص متواضعی بود سرش را پایین انداخت و به شمردن گل‌های قالی مشغول شد. استاد ادامه داد: اکنون وقت آن است که نقاشی میدان‌اصلی شهر را بکشی. شاگرد که خیلی خوشحال شده بود به میدان‌اصلی شهر رفت و روی دیواری که توسط سازمان زیباسازی مشخص شده بود نقاشی بسیار زیبایی کشید و پس از اتمام نقاشی از آنجا که شخص متواضعی بود تابلویی کنار نقاشی خود نصب کرد و در آن از تماشاگران خواست هرجا در نقاشی ایرادی می‌بینند روی آن یک علامت ضربدر بزنند. وی فردای آن‌روز به میدان‌اصلی شهر مراجعه کرد و دید روی همه‌جای نقاشی وی علامت ضربدر کشیده شده است. وی با دیدن این منظره بسیار ناامید و ناراحت شد و نزد استاد بازگشت و ماجرا را برای وی تعریف کرد. استاد نخست جملاتی مبنی بر پایین‌بودن مبادی سواد بصری و پررو و پفیوز خطاب به تماشاگران بیان کرد و سپس به‌همراه شاگرد به میدان‌اصلی شهر رفت و صحنه را دید. وی پس از مشاهده صحنه به شاگرد گفت: بار دیگر همین نقاشی را بکش. شاگرد بار دیگر همان نقاشی را کشید. پس از پایان‌یافتن نقاشی استاد روی تابلو کنار نقاشی خطاب به تماشاگران نوشت: هرجا در تصویر ایرادی می‌بینید آن را با قلم و رنگ اصلاح کنید. سپس شاگرد را به ناهار دعوت کرد و در معیت یکدیگر غذای توپی بر بدن زدند و عصرهنگام به میدان‌اصلی شهر بازگشتند و دیدند تابلو دست‌نخورده باقی مانده است. در این لحظه استاد رو به شاگرد کرد و گفت: من فراموش کردم درس‌آخر را که درس نخست استادی است به تو بدهم. وی افزود: درس‌آخر این است که همه انسان‌ها جرات انتقادکردن را دارند اما عرضه اصلاح‌کردن را ندارند. پس من‌بعد کسی را آدم حساب نکن و کار خودت را بکن و اگر فراستی هم حرف زد توی دهانش بزن و در همه حال مانند یک استاد واقعی  رفتار کن.