رسانهملی چگونه زمینسوخته بیاعتمادی را به فرصتطلایی اعتمادسازی برای مخاطبانش تبدیل کرد؟
بازگشت تلویزیون به دوران مرجعیت خبری
«آقای صداوسیما، آقای جبلی! اگر میخواهید درِ همه شبکههای فارسیزبان را گِل بگیرید فقط کافی است راوی روایت اول باشید. پس باشید.» این واکنش یکی از کاربران توئیتر به گزارشهای میدانی رسانهملی از تجمعات مردم اصفهان برای رسیدن به حقآبه خود بود. نکته سادهای که در میان نکات مطرح شده از سوی بسیاری دیگر از کاربران شبکههای اجتماعی در مدت اخیر دیده میشد. یک مطالبه بهحق در ارتباط با حضور فعال تلویزیون در رویدادهای سیاسی و اجتماعی کشور برای ارائه روایتی دقیق از آنچه که در بطن جامعه میگذرد. اما چرا این عملکرد تلویزیون به عنوان یک فعالیت «بدیهی» رسانهای موردتوجه مخاطبانی از طیفهای سیاسی مختلف کشور قرار گرفت و همه را وادار به تشویق کرد؟ اساسا این فاصله از چه زمانی آغاز شد و چرا مرجعیت تلویزیون در مقطعی از تاریخ معاصر در میان مخاطبان از بین رفت؟ اینها سوالاتی است که در ادامه به دنبال یافتن جواب آنها میرویم.
تصمیمگیرنده نهایی نیست
نقطه شروع این ماجرا را میتوان حوادث منتهی به فتنه88 دانست؛ جایی که تنشهای سیاسی داخل کشور به بیشترین میزان خود رسیده بود و طبعا در این شرایط بیشترین انتظار از صداوسیما ایجاد وحدت میان طیفهای مختلف کشور است. همین شرایط خاص هم بود که باعث شد تا مدیرانوقت رسانهملی وادار به اتخاذ تصمیمهایی سخت شوند.
عزتا... ضرغامی مدیروقت رسانهملی چند سال پیش در گفتوگویی در ارتباط با برخی از برنامههای جنجالی پخششده در آن دوره گفته بود: «درباره مسائل امنیتی تصمیم با شورایعالی امنیتملی است. آنجا با اشراف به قوانین و مقررات تعیینتکلیف میکنند.» البته ضرغامی در ادامه همین گفتوگو به این موضوع نیز اشاره میکند: «من خیلی کارهای دیگر در حوادث۸۸ انجام دادم که در واقع تصمیمگیریهای خودم بود. اینکه من آن اغتشاش زیر پل کالج را در عصر عاشورا نشان دادم، تصمیم خودم بود. شورایامنیت به من نگفت. شاید هم اگر میگفتم، فکر میکردند پخش نشود، بهتر است؛ البته چیزی به ما ابلاغ نشد یا پخش عکس پارهشده امام در تظاهرات، تصمیم خود سازمان بود و ربطی به شورای امنیت ملی نداشت.» این اظهارنظر نشان میدهد در بعضی موارد، تصمیمگیری در ارتباط با موضوعات با ابعاد ملی صرفا در اختیار رسانهملی نیست اما با این همه اگر تلویزیون بخواهد میتواند کنشی فعال در این حوزه داشته باشد عرصه خبر رسانی را در اختیار بگیرد.
«هویتمحوری» و «عدالتگستری» راهتازه جعبهجادو
هر چند اتفاقات مربوط به فتنه88 تنها نمونه این ماجرا نبود و اتفاقاتی همچون امضای برجام و پخش جلسات جنجالی کمیسیون ویژه برجام با اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای ازجمله موضوعاتی بود که تلویزیون نشان داد میتواند برخلاف رویههای مورد انتظار، گوی و میدان را از شبکههای فارسی زبان خارج از کشور برُباید اما واقعیت این است که تلویزیون در اغلب این سالها به دلایل مختلف، یکقدم از حوادث عقبتر بود و بسیاری از اتفاقات مهم سیاسی و اجتماعی داخل کشور را با تاخیر پوشش میداد.
موضوعی که همیشه باعث اعتراض طیفهای مختلفی از مخاطبان نسبت به عملکرد این سازمان میشد و اصلیترین پیامد آن قرارگرفتن جریان اصلی اخبار مرتبط با موضوعات ملتهب اجتماعی و سیاسی در اختیار شبکههای فارسیزبان خارج از کشور بود اما اتفاقات پیشآمده در چند ماه اخیر و نگاه متفاوت مدیر تازه رسانهملی نشان داد که اینبار قرار است تلویزیون راهی دیگر را در پیش بگیرد؛ راهی که با دو شعار «هویتمحوری» و «عدالتگستری» ممزوج شده است.