بازی‌هایی که فقط بازی نبود

بازی‌هایی که فقط بازی نبود

در گذشته هدف از بازی فقط سرگرمی نبود و جنبه‌های مهارت‌آموزی بازی‌ها هم درنظر گرفته می‌شد. مثلا «هفت سنگ» بازی‌ای بود که نه تنها شور و حرارت زیادی ایجاد می‌کرد بلکه بچه‌ها نوعی همکاری و همدلی را هم یاد می‌گرفتند.امکانات لازم برای این بازی، هفت عدد سنگ صاف و تخت و یک توپ (توپ تنیس) است. بازیکنان در قالب دو تیم پنج یا شش نفره تقسیم می‌شوند. وقتی که سنگ‌ها چیده می‌شوند یکی از گروه‌ها به عنوان پرتاب‌کننده، بازی را شروع می‌کند. شروع بازی به این ترتیب است که باید از فاصله نسبتا دور توپ را به طرف سنگ‌ها بیندازند.

گروهی که توپ را پرتاب می‌کند باید سعی کند کمترین مقدار سنگ را بیندازد چون در این صورت راحت‌تر می‌تواند بازی را تمام کند. وظیفه گروه دوم هم این است که نگذارد تیم پرتاب‌کننده سنگ‌های ریخته شده را دوباره روی هم بچیند و باید با توپ به آنها بزند. هر کدام از بازیکنان تیم مهاجم که توپ به او برخورد کند، از جریان بازی کنار می‌رود. به این ترتیب اگر هیچ کدام باقی نمانند بازی به نفع تیم مدافع و اگر سنگ‌ها روی هم چیده شوند، بازی به نفع تیم مهاجم تمام می‌شود.در واقع بازی‌های قدیم به رشد ذهنی و روانی، خلاقیت، اعتماد به نفس و روحیه همکاری کودک هم کمک می‌کردند. بازی لی‌لی که با کشیدن تعدادی خانه مربع شکل روی زمین انجام می‌شد هم از بازی‌های پرطرفدار قدیم بود که تقویت سرعت عملکرد و استقامت از جنبه‌های جالب آن است. در بازی خروس جنگی هم دو نفر دست به سینه و با یک پا به مقابله با هم اقدام می‌کردند. شوخی و روحیه مبارزه‌گری به جای خشونت، در این بازی حرف اول را می‌زد. افسوس که دیگر در کوچه‌ها خبری از این بازی‌ها نیست.