با نیما، سارا، پویا و آیدا در مجموعه خانه ما؛
صمیمی مثل «خانهما»
دهه 70 یا 80 سالهای درخشانی برای تلویزیون در حوزه تولید و پخش سریالهای خانوادگی بود. به یادماندنیترین سریالها در این دو دهه با محوریت خانواده برای مخاطبان به نمایش درآمد که در آن علاوه بر استفاده از دستمایههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با زبان طنز و جدی مخاطب را پای تلویزیون مینشاند و عنوان سریال خیابان خلوتکن را از آن خود میکرد. پدرسالار، در پناه تو، خانه سبز، فاصلهها، خانه به دوش و میوه ممنوعه جزو همین دسته بودند که دورانی طلایی برای تلویزیون رقم زدند. سریال شیرین «خانه ما» که اواخر سال 79 در 26 قسمت روی آنتن شبکه سه رفت هم از این قانون مستثنا نبود. خانوادهای پرجمعیت و اجتماعی که حضور چهار فرزند در آن با سن و جنس مختلف نظر همه مخاطبان را تامین میکرد. به بهانه بازپخش خانه ما از شبکه آیفیلم نگاهی خواهیم داشت به این سریال خاطرهانگیز.
یکدل مثل خانواده تهرانی
خانه ما سریالی کاملا خانوادگی است که در هر قسمت یکی از اعضای خانواده با چالش و مشکلی روبهرو میشود که دیگر اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. برای مثال در یکی از قسمتها مادر خانواده تصمیم میگیرد به دلیل دوری خانه از مرکز شهر گواهینامه بگیرد اما به علت ترس از رانندگی این کار برایش غیرممکن است. همین ترس و دلهره مادر باعث میشود همسر و فرزندانش دست به کار شوند تا ضمن بازسازی صحنههای رانندگی در منزل و ساخت کاردستی تابلوهای راهنمایی و رانندگی مادر را برای امتحان رانندگی آماده کنند یا در قسمتی دیگر یکی از دوستان قدیمی خانواده تهرانی به خانه آنها میآید. این خانواده پسری درسخوان دارند که با نیما همسن است. آذر و فرهاد از کودکی این پسر مثبت را با نیما مقایسه میکردند و توقع داشتند نیما به جای فوتبالیستشدن مثل او دنبال درس و مشق برود. اینجا بود که خواهرها و برادر نیما وارد میدان میشوند و برای کمکردن غم و حسادت برادرشان، با طرح یک نقشه دست پسر درسخوان را رو میکنند. عنصر همدلی و حمایت در خانواده تهرانی با وجود بگومگوها و حسادتها و دعواهای خواهر و برادری درس خوبی بود که خانه ما به مخاطب داد.
کارکشتهها در خانه ما
مسعود کرامتی بازیگر نام آشنا و قدیمی تلویزیون، تئاتر و سینما، کارگردان خانه ما بود. او در مصاحبهای از خانه ما به عنوان سریال محبوبش یاد کرده و گفته بود: «خانه ما برای من تجربه خاصی بود. با یک دوربین 26 قسمت در یک خانه ضبط شد که به نظرم جرات میخواست. همان زمان به یاد دارم زمانی که ساخت سریال را شروع کردیم برخی قصد داشتند جلوی ما را بگیرند. گفتند روابط حاکم در این خانواده توسعه بیتربیتی در خانوادههاست. بچهها جواب پدر و مادر را میدهند. در حالی که الان وقتی به سریال نگاه کنید، سریالی بسیار اخلاقی است. آن زمان در تلویزیون ما برخلاف آنچه در جامعه وجود داشت آنقدر ادب تصنعی حاکم بود که مثلا بچه هیچگاه به پدر خود نمیگفت بابا یک دقیقه بیا! این امکان نداشت. فرزند نزد پدر میرفت و هم میگفت « پدر میتوانم خواهش کنم اینجا تشریف بیاورید.» البته قدری اغراق میکنم؛ ولی واقعا این طور بود. رابطه خشک و تصنعی و بیربط بود. خانه ما این را شکست. یک خانواده قابل قبول واقعی که مردم هم باور کردند و دوست داشتند. این اتفاق افتاد. البته شبکه سه، آقایان صافی و میرمیران بودند که کمک کردند این سریال ادامه داشته باشد و ساخته شود.»
پیمان قاسمخانی که حالا از زبدهترین فیلمنامهنویسان دنیای سینما و تلویزیون محسوب میشود در 34 سالگی دست به قلم شد و فیلمنامه خانه ما را نوشت. ردپای قاسمخانی، طنزنویس را میتوانید در موقعیتهای بامزه و شیرین سریال که بیشتر از طرف نیما و پویا، پسران شر و شور خانواده خلق میشد، ببینید.
از دیگر نکات جالب سریال، تیتراژ بامزه و انیمیشنی با موسیقی شاد و طنزآلود آن است که به یکی از خاطرهانگیزترین ارکان خانه ما تبدیل شده است. آریا عظیمینژاد، آهنگساز خوشنام ساخت این موسیقی را بر عهده داشته است. همچنین خانه بزرگ سریال با اتاقهای زیاد و آن حیاط درندشت که بر اساس آنچه در سریال گفته میشود در رودهن است، از جذابیتهای سریال محسوب میشود.