این «شیوه» درست است
مدیریت سازمانی چون صداوسیما کاری سخت و حساس است. از یکسو تفکر حاکم باید متمرکز بر تولید برنامههایی جامع و منطبق با نیاز مخاطب باشد و از سوی دیگر باید به «دلسوزان نگران» پاسخ بدهد. اتفاقا مدیریت بخش دوم سختتر است چون برخی از روی دلسوزی، رسانهملی را تحت فشار قرار میدهند که باید چنان کرد و چنین یا بیان فلان موضوع به صلاح نیست و... .
تلویزیون در بزنگاههای مختلف تلاش کرده است به وظیفه ذاتی خود نزدیک شود که پوشش اعتراض کشاورزان اصفهانی، هک برخی از جایگاههای سوخت، حادثه تلخ متروپل آبادان و... از مصادیق عینی تبلور آن محسوب میشود. پس از درگذشت مرحوم مهسا امینی هم شبکه خبر خیلی زود سکان را دست گرفت و با روشنگری نشان داد دلیل عدم واکنش اولیه «رسیدن به فرم درست و اصولی» برای پوشش ماجراست. طبیعی است که تلویزیون برای پوشش مسائل مهم باید سراغ منابع دست اول برود و سکوت اولیه شبکه خبر، به همین دلیل بود. تلویزیون پس از آن، طوری عمل کرد که هم منطبق با رسالت ذاتی رسانه است و هم به دلسوزان نگران اطمینان داد، روش درست کدام است. پیرو این تفکر، شبکه خبر سکاندار برپایی مناظرههای داغ درباره حجاب، گشت ارشاد و... شد تا جایی که این مباحث مرجع دیگر رسانهها قرار گرفت. برنامه «شیوه» شبکه چهار هم رویش دیگر تلویزیون در هفتههای اخیر است. این برنامه پس از بالا گرفتن نقل و نظرات درباره فوت مهسا امینی و به تبع آن بحث بر سر حجاب، تغییر موضع داد.
آنچه در شیوه گذشت را پیشتر به شکلی دیگر، تلویزیون تجربه کرده بود؛ هم در برنامههای مناظره و هم در برنامههای چالشی مثل «دو قدم مانده به صبح». این بار اما محتواها منطبق با نیاز امروز مخاطب است و به همین دلیل آنچه در شیوه بیان میشود، واجد اهمیتی دوچندان شده. حضور دو چهره با دو طیف فکری متفاوت در تلویزیون و مباحثه بر سر مسائل خاص، شیوه را تبدیل به یک برنامه پویا کرده. از قضا، طرفین با حفظ احترام و بر پایه استدلال نظرات خود را درباره فرهنگ، حجاب و مسائلی از این دست بیان میکنند. پرهیز از بیاحترامی و داشتن سعهصدر مهمترین درسی است که میتوان از شیوه گرفت و این سرمشق خوبی برای این است که بدانیم با شیوهای متفاوت هم میتوان حرفها را زد و پاسخها را شنید. به عبارتی پرهیز از هیاهو و جنجال و آشوب و پناه بردن به استدلال و بحث و نظر، گفتوگو و تحمل نظر مخالف، حلقه مفقودهای است که شیوه آن را یادآوری میکند. از آنسو رفتار و گفتار مجری برنامه یعنی عطاا... بیگدلی واجد نکات مهمی است. او دانشآموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق(ع) است و در همین دانشگاه مدرک دکترای حقوق خصوصی خود را دریافت کرده و در شبکه چهار تجربه اجرای چند برنامه از جمله «زاویه» و «مصیر» را دارد. بیگدلی متقن و با استدلال صحبت میکند؛ دیدگاه موافقان و مخالفان را با سعهصدر میشنود و اصراری برای رد نظرات مخالف و بعضا آوانگارد که بهظاهر منطبق با خطوط قرمز نیستند، را ندارد. از این شیوه اجرا نکتهای دیگر هم میتوان استخراج کرد و نتیجه گرفت مجری بهعنوان نماینده صداوسیما، صرفا پیونددهنده بحثها نیست و کاری فراتر از شمارش زمان مناظرهکنندگان بر عهده دارد. شیوه نهتنها برگ برنده این روزهای تلویزیون است که نقش مهم و حیاتی رسانه را یادآور میشود. تلویزیون با این روش، نشان میدهد میتواند خاص و عام و موافق و مخالف را با خود همراه کند و همچنان یگانه مرجع موثق باقی بماند. امیدواریم این شیوه در همه ارکان برنامهسازی سیما جریان داشته باشد. آرمان تحول که مدیریت صداوسیما در یکساله اخیر به دنبال آن است، با برنامههایی مثل شیوه بیش از پیش تحقق مییابد.
منیژه خسروی - روزنامه نگار
آنچه در شیوه گذشت را پیشتر به شکلی دیگر، تلویزیون تجربه کرده بود؛ هم در برنامههای مناظره و هم در برنامههای چالشی مثل «دو قدم مانده به صبح». این بار اما محتواها منطبق با نیاز امروز مخاطب است و به همین دلیل آنچه در شیوه بیان میشود، واجد اهمیتی دوچندان شده. حضور دو چهره با دو طیف فکری متفاوت در تلویزیون و مباحثه بر سر مسائل خاص، شیوه را تبدیل به یک برنامه پویا کرده. از قضا، طرفین با حفظ احترام و بر پایه استدلال نظرات خود را درباره فرهنگ، حجاب و مسائلی از این دست بیان میکنند. پرهیز از بیاحترامی و داشتن سعهصدر مهمترین درسی است که میتوان از شیوه گرفت و این سرمشق خوبی برای این است که بدانیم با شیوهای متفاوت هم میتوان حرفها را زد و پاسخها را شنید. به عبارتی پرهیز از هیاهو و جنجال و آشوب و پناه بردن به استدلال و بحث و نظر، گفتوگو و تحمل نظر مخالف، حلقه مفقودهای است که شیوه آن را یادآوری میکند. از آنسو رفتار و گفتار مجری برنامه یعنی عطاا... بیگدلی واجد نکات مهمی است. او دانشآموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق(ع) است و در همین دانشگاه مدرک دکترای حقوق خصوصی خود را دریافت کرده و در شبکه چهار تجربه اجرای چند برنامه از جمله «زاویه» و «مصیر» را دارد. بیگدلی متقن و با استدلال صحبت میکند؛ دیدگاه موافقان و مخالفان را با سعهصدر میشنود و اصراری برای رد نظرات مخالف و بعضا آوانگارد که بهظاهر منطبق با خطوط قرمز نیستند، را ندارد. از این شیوه اجرا نکتهای دیگر هم میتوان استخراج کرد و نتیجه گرفت مجری بهعنوان نماینده صداوسیما، صرفا پیونددهنده بحثها نیست و کاری فراتر از شمارش زمان مناظرهکنندگان بر عهده دارد. شیوه نهتنها برگ برنده این روزهای تلویزیون است که نقش مهم و حیاتی رسانه را یادآور میشود. تلویزیون با این روش، نشان میدهد میتواند خاص و عام و موافق و مخالف را با خود همراه کند و همچنان یگانه مرجع موثق باقی بماند. امیدواریم این شیوه در همه ارکان برنامهسازی سیما جریان داشته باشد. آرمان تحول که مدیریت صداوسیما در یکساله اخیر به دنبال آن است، با برنامههایی مثل شیوه بیش از پیش تحقق مییابد.
منیژه خسروی - روزنامه نگار