گفتوگوی «جامجم» با ایوب آقاخانی
رادیو، حکم دوره آموزشی خدمت سربازی را دارد
هنرمندی که از تئاتر برآمده خواهناخواه برای همکارانش قابلاعتمادتر و متعهدتر به کار است و ورزیدهتر در انجام آنچه باید پیش چشم تماشاگر بنشاند. آن که از رادیو برآمده نیز چنین است و به قول ایوب آقاخانی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، بازیگر، گوینده، برنامهساز رادیو و مدرس دانشگاه، گویی دوره آموزشی خدمتسربازی را طی کرده یا اردوی ورزشی فشردهای را که در آن از بامداد تا شامگاه کاری جز ورزیدهتر کردن خود برای کارزار پیشرو نداشته است. با این اوصاف، بیراه و دور از ذهن نیست اگر این دوره آموزشی خدمتسربازی یا اردوی ورزشی فشرده را سکوی پرتاب هنرمندانی بدانیم که روزگاری، عمر گرانمایه بر سر کار در رادیو صرف کردهاند و حاصل این ریاضتکشی مدام را بعدها بهوضوح در کار خویش دیدهاند. آنچه در ادامه میخوانید چکیده نظر ایوب آقاخانی است در پاسخ به این سؤال که ویژگیهای کار در رادیو چیست که مدام میتواند نیروهایی کارآمد بپروراند و تحویل رسانههای دیگر دهد؟
سعادتمند آنکه پذیرنده است
او همچنین با اشاره به اینکه برای این اتفاق چند دلیل عمده قائل است، میافزاید: «یکی اینکه تعدد مواجهه هنرمند نمایشگر رادیو با جهانهای مختلف و شخصیتهای متعدد نمایشی، تعاریف، مکاتب، سبک و ژانرهای متنوع در بازههای زمانی بسیار کوتاه و بهصورت پیوسته عملا او را در پروسه تمرینی بسیار فشرده و مداوم قرار میدهد. گویی ورزشکاری بالقوه در اردویی ورزشی به سر برد که در آن از بامداد تا شامگاه کاری جز ورزیدهتر کردن خود برای کارزار پیشرو ندارد. رادیو حکم آن اردوی ورزشی و حکم آن دوره آموزشی خدمت سربازی را دارد که فرد را نسبت به آنچه بوده است، بسیار ورزیدهتر میسازد. البته با این پیشفرض که آن فرد از بنیاد، فردی مستعد و برخوردار از فضیلت پذیرندگی این وجوه اثرگذار بر خود باشد. چون بههرحال بسیاری هم هستند که از قابی به قابی و از رسانهای به رسانهای دیگر میروند اما در هرکدام به همان میزان ناکارآمد هستند که در دیگری. پس با این فرض که هنرمند مثالی مورد نظر ما انسانی پذیراست، بدون تردید رادیو او را در تمرین مکرر قرار میدهد.»
آقاخانی با ذکر مثالی چنین ادامه میدهد: «برایتان مثالی میزنم، تصور کنید قرار است جان گابریل بورکمن، نمایشنامهای از هنریک ایبسن را در دو الی سه ماه آماده و به مخاطب تقدیم کند و پاسخی را که از او میگیرید به تجربهای برای کار بعدی تبدیل کنید. اگر زمان شما در تئاتر، برای انجام این کار دو الی سه ماه باشد، در رادیو یک هفته است چون پس از آن باید سراغ درام سترگی دیگر و بهعنوانمثال، «مرگ فروشنده» آرتور میلر بروید. فاصله زمانی کوتاهی که در اختیار دارید تا از جان گابریل بورکمن به مرگ فروشنده برسید و گریزناپذیری این نکته که هر ایدهای دارید و هر نتیجهای که میخواهید بگیرید باید در فرصتی فشرده به ثمر برسد، از شما فردی سریعتر و دارای قدرت انتقال ذهنی قویتر و امکانات گستردهتر برای منتقلکردن آنچه در دل و ذهن دارید به مخاطب میسازد و بیانی زبدهتر در اختیارتان میگذارد که یاریگر شما برای انتقال درونیاتتان در ارتباطی سنجیدهتر با مخاطب خواهد بود. این تمرین مکرر هم سرعت انتقال شما و هم اگر راه اغراق نپیمایم، آیکیوتان را هم تقویت میکند و بدیهی است که موجب میشود در کنار دیگری کاراتر به نظر بیایید.»
صدور استعدادها
از میان چهرههای امروز سینما و تئاتر تعداد زیادی هستند که استعدادشان از خاک حاصلخیز رادیو جوانه زده است. چند نام را در اینجا مرور کردیم.
مرگ پشت میکروفن
حمید منوچهری متولد۱۳۲۰ است. او فعالیت هنریاش را از ۱۷سالگی شروع کرد و حضورش در رادیو به چند دهه پیش یعنی سال 1340 برمیگردد. منوچهری پیش از آنکه در تلویزیون و تئاتر بازی کند، در رادیو به بازی و کارگردانی مشغول بوده است و در گفتوگو با جامجم اوج احساسش را نسبت به این رسانه اینگونه بیان میکند: «آرزویم این است که زندگیام پشت میکروفن رادیو واقع در میدان ارگ تمام شود.»
صورتم را از یاد ببر
بهروز رضوی از دهه ۴۰ وارد رادیو شد؛ رسانهای که از آن با عشق نام میبرد و در موردش چنین میگوید: «امروزه بچهها به این حرفه بهعنوان منبع درآمد نگاه میکنند اما نگاه من و همنسلانم با نگاه جوانان امروز کاملا متفاوت بود.» این گوینده که بعدها وارد تلویزیون هم شد، دراینباره به جامجم میگوید اگر عقلش به قدر حالا میرسید در همان رادیو میماند چراکه دوست ندارد چهرهاش را در خیابان بشناسند.
از گلپسر تا عموپورنگ
شاید کمتر کسی بداند که عموپورنگ تلویزیون، کارش را از رادیو آغاز کرده است. او سال 1371 در برنامه «صبح جمعه با شما» بهعنوان بازیگر در چند تیپ و ازجمله گلپسر حاضر شد و از سال 1377 به شکلی جدیتر در رادیو فعالیت کرد. داریوش فرضیایی در گفتوگو با جامجم چنین میگوید: «من هرآنچه در اجرای تلویزیونی دارم، مدیون رادیو و تجربیاتی هستم که در این رسانه به دست آوردم و همه این اتفاقات خوب را رادیو به من هدیه داد.»
صدایی که خوابمان میکرد
مریم نشیبا کار در رادیو را از سال 1357 شروع و اگرچه در این سالهای متمادی گویندگی خبر و اجرای برنامههایی متفاوت را تجربه کرد اما بیشتر به خاطر اجرای برنامه خاطرهانگیز «شببخیر کوچولو» و همچنین «گلبانگ» از رادیوایران شناخته میشود. شببخیر کوچولو قدیمیترین و خاطرهانگیزترین برنامه شبانگاهی رادیوایران بود که میکوشید آموزههای اخلاقی را به زبان قصه به کودکان انتقال دهد. نشیبا بعدها وارد تلویزیون هم شد و در برنامههای کودک، مستندهای علمی، آموزشی و... بهعنوان راوی و گوینده حضور داشت.
آفاق گودرزی - گروه رسانه