شوآف ژاپنی!

شوآف ژاپنی!

محیط‌زیست حالا چند سالی است که به عنوان یک دغدغه جهانی مطرح است. تغییرات اقلیمی و پیامدهای بالای آن روی زندگی پیرامونی شهروندان باعث شده این حساسیت به محیط‌زیست بیشتر از گذشته به چشم بیاید. هر چند این موضوع محدود به ایران نبوده، اما در ایران هم با فاصله‌ای قابل توجه این حوزه جزو دغدغه‌های تصمیم‌گیران بوده است.

اما آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد این است که اساسا اغلب رفتارهای همسو با محیط‌زیست پیرامونی تصمیم‌گیران به نوعی خودنمایی و شوآف است. مصداق آشکار این دیدگاه نسبت به این حوزه را می‌توان در رفتار عجیب روسای دولت دوازدهم دید. افرادی که با تفاخر اولین مصوبه دولت را احیای دریاچه ارومیه نام نهادند اما پس از هشت سال حاصل آن نابودی این دریاچه بود و بس. اما همچنان محیط‌زیست و حرف و فعالیت در این حوزه مورد توجه است، همین جلب توجه باعث شده بسیاری از جمله «سلبریتی‌های دچار جنون توجه» پا به این عرصه بگذارند و بتوانند به همین واسطه توجه بخرند. این موضوع آنقدر رواج داشت و فراگیر بود که صدای فعالان واقعی محیط‌زیست را هم درآورد. این جلب توجه از جایی مذموم به نظر می‌آمد که در پس رفتار ظاهری آنها در حفاظت از محیط‌زیست رفتارشان در زندگی واقعی هیچ تناسبی با احترام به این حوزه نداشت. از نگهداری حیات وحش در منزل گرفته تا انتشار عکس‌های بی‌شماری با این حیوانات در فضای مجازی. این ماجرا حتی محدود به جامعه ایرانی هم نیست و در دیگر کشورها هم چنین رویه‌ای ادامه دارد. تازه‌ترین مصداق این رفتار ریاکارانه را می‌توان در عکس‌های تازه منتشرشده از تماشاگران ژاپنی در جام‌جهانی قطر به چشم دید. نه این که این رفتار اشتباه باشد اما تصویری ثابت در چنین تورنمنت‌هایی از ژاپنی‌ها این تصویر است که آنها در حال پاک‌کردن جایگاه‌شان در ورزشگاه هستند. چنین عکس‌هایی عموما مورد توجه بسیار رسانه‌ها (از جمله رسانه‌های ایرانی) قرار می‌گیرد و عموما به پیوست این تصاویر خطابه‌های بسیاری در تایید این فرهنگ ژاپنی‌ها سرداده می‌شود. اما خب باید بدانیم همین ژاپنی‌های منظم عامل کاهش 80 درصدی جمعیت وال‌ها و نهنگ‌های اقیانوس آرام هستند. یا این که چنین رفتار دلچسبی این حقیقت را از بین نمی‌برد که بدانیم ژاپنی‌ها متهم آلودگی بخش عظیمی از دریاها هستند! کنفرانس‌های جهانی و پروتکل‌های بسیاری در احترام به محیط‌زیست وجود دارد؛ از لزوم کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای بگیرید تا روندی برای جلوگیری از حیات وحش این کره خاکی اما آنچه در پس این شیوه‌نامه‌ها می‌گذرد تناسبی با واقعیت ندارد. بسیاری از کشورها این رفتار را جزئی از فرهنگ بومی خود تلقی می‌کنند و ترجیح می‌دهند تنها با شوآف محیط‌زیستی این واقعیت را پنهان کنند. نمونه‌اش کشور دانمارک که حالا سال‌های سال است مراجع بین‌المللی سعی در توقف سنت «نهنگ‌کُشی» آنها دارند و آنها نه‌تنها هیچ توجهی به این اقدامات نمی‌کنند بلکه همواره عنوان می‌دارند که این آیین بخشی از فرهنگ آنهاست! سال گذشته فقط در عرض ۲۴ ساعت در این کشور ۱۳۱ قطعه نهنگ خلبان به بی‌رحمانه‌ترین شکل سلاخی شدند و این کشتار وحشیانه برای چند روز ادامه داشت. بنابراین سنت، سالانه به‌صورت متوسط بیش از ۸۰۰ قطعه نهنگ در جزایر فارو کشته می‌شوند، درحالی‌که کمتر از ۲۰ درصد ساکنان این جزایر از گوشت و چربی نهنگ استفاده می‌کنند. یا چینی‌ها که سوپ محبوب‌شان سوپ باله کوسه است و همین ذائقه عجیب باعث کشتار وحشیانه سالانه تعداد زیادی از کوسه‌ها می‌شود. این موضوع حتی به ایران هم کشیده شده است و بازار پررونق باله کوسه باعث شده برخی صیادان ایرانی هم به دنبال آن باشند. همین سال گذشته در پی کشف محموله‌ای شامل ۱۶۰۰ کیلو باله کوسه در یک لنج ماهیگیری در آب‌های ایران، بار دیگر بحث صید غیرقانونی کوسه و تجارت باله این جانور در محافل خبری داغ شد. ماجرای تصویر تماشاگران ژاپنی در قطر می‌تواند به عنوان حرکتی قابل توجه مورد تشویق واقع شود، اما آنچه احترام به حیات وحش و محیط‌زیست عنوان می‌شود با چنین تصاویر نمایشی شکل نمی‌گیرد.