کتاب جدید حسین انتظامی از چه حرف میزند؟
یک «مکث» روزنامهنگارانه
اهالی فرهنگ حسین انتظامی را از رهگذر فعالیتهای چند دهه اخیر او در مطبوعات، سینما و فضای مجازی بهخوبی میشناسند. او بهتازگی کتابی منتشر کرده به نام «مکث» که «درنگی در 80کتاب» است؛ کتابهایی که لابد طی چند سال اخیر خوانده و اینک حاصل خواندههایش را درباره هر یک مکتوب و به صورت کتاب به اهل کتاب و کتابدوستان عرضه کرده است.
اولا باید گفت این سنت و سیره نیکویی است که اهل کتاب خواندههای خود را با دیگران در معرض اشتراک و تبادلنظر قرار دهند تا از این طریق، بهاصطلاح، گفتمان کتابخوانی در جامعه تقویت شود که طبعا رشد فرهنگی جامعه را به دنبال خواهد داشت. کتاب مکث مصداق چنین سنت و سیره ای است.
ثانیا مکث نشان میدهد که نویسنده، شاید به حیث تحصیلات فنی خود در دانشگاههای تهران و سپس شریف، نگاهی فراتر از نگاه مالوف خوانندگان صرف داستان، رمان، ادبیات و امثال اینها به کتاب دارد. او در حقیقت عرصههای گوناگونی را در این حوزه مدنظر داشته است و لذا ما با انواع کتابها، هم از نظر عنوان، هم از نظر موضوع و هم از نظر کمیت مطلبی که درباره هر کتاب نوشته، یعنی از یک صفحه تا چندین صفحه، روبهرو هستیم.
ثالثا اینکه کتاب با شم روزنامهنگارانه تحریر شده است. به عبارت دیگر خوانندگان این کتاب نباید انتظار داشته باشند که در این اثر لزوما و تماما با کتابهایی اسم و رسمدار، پرفروش و همهپسند آشنا خواهند شد؛ هرچند کتابهایی از این دست هم در آن کم نیست. برعکس.
این خوانندگان، جوان و طالبان دیدگاههای جدید هستند که میتوانند از خواندن این کتاب طرفی ببندند و چه بسا هرکدام از این ۸۰کتاب، بتواند راهی تازه جلوی پای آنها بگذارد تا آن را ادامه دهند. اما اکنون ببینیم عنوان ۸۰ (و عملا ۸۱) کتابی که در مکث معرفی و نقد شده چیست؟ باید گفت نویسنده، شاید باز هم به تأسی از مشی روزنامهنگارانهاش، برای هر مطلب عنوانی متفاوت با نام کتاب برگزیده و تنها در پایان نوشته نام کتاب و نویسنده (و مترجم) را آورده است. بدین ترتیب با مرور فهرست کتاب نمیتوان اسامیکتابها را دانست که این را میتوان باوجود زیبایی کار، نقصی دانست.
اکنون چند نکته را نیز متذکر میشویم. ۱- تنوع کتابها که همه کتابهای بهروز هستند و نه کلاسیک از جاذبههای کتاب است. از این رو «مکث» را باید کتابی دانست که میتواند در میان دوستان کتابخوانی که به دنبال کتابهای روز هستند، دست به دست شود تا هرکس به فراخور حال خویش بخشهایی از آن را بخواند .۲- سیاق قلم نویسنده از معرفی یک کتاب در یک صفحه تا تفسیر و توضیح مفصل درباره کتابی دیگر در چند صفحه، و البته نقد و انتقاد از آن، گسترده است بنابراین «مکث» را میتوان بیشتر کتابی در حوزه نقد بهشمار آورد تا معرفی صرف کتاب . ۳- در فرصت اندکی که نگارنده در اختیار داشتم و پارهای از عنوانها را مطالعه کردم، چند کتاب را قابل توصیه جدی یافتم؛ ازجمله و تنها به عنوان نمونه، ملت عشق به خاطر توجه انتظامی به نویسنده کتاب که در واقع مولوی را عثمانیزه کرده و برتصوف و نه عرفان بیشتر تکیه نموده است. و سخن آخر! در تاریخ چهارشنبه بیست و پنجم آبان از این کتاب، در اندیشگاه کتابخانه ملی، رونمایی شد. از چند چهرههای فرهنگی دعوت شده بود درباره کتاب سخن بگویند. آنها نیز سخن گفتند اما بیش از آنکه حاضران را با محتوای کتاب و دستکم معرفی پارهای از کتابهای معرفیشده، آشنا سازند؛ سخنانی کلی و البته سودمند درباره کتاب گفتند، چنانچه اگر یکی از آنان (جناب سیدعباس صالحی) اشارهای به معرفی کتاب ملت عشق نمیکرد و چند نکته انتقادی راجع به آن نمیگفت، حاضران در مجلس از همین اندک اطلاع هم نسبت به محتوای کتاب محروم میشدند.
جعفر ربانی - نویسندهثانیا مکث نشان میدهد که نویسنده، شاید به حیث تحصیلات فنی خود در دانشگاههای تهران و سپس شریف، نگاهی فراتر از نگاه مالوف خوانندگان صرف داستان، رمان، ادبیات و امثال اینها به کتاب دارد. او در حقیقت عرصههای گوناگونی را در این حوزه مدنظر داشته است و لذا ما با انواع کتابها، هم از نظر عنوان، هم از نظر موضوع و هم از نظر کمیت مطلبی که درباره هر کتاب نوشته، یعنی از یک صفحه تا چندین صفحه، روبهرو هستیم.
ثالثا اینکه کتاب با شم روزنامهنگارانه تحریر شده است. به عبارت دیگر خوانندگان این کتاب نباید انتظار داشته باشند که در این اثر لزوما و تماما با کتابهایی اسم و رسمدار، پرفروش و همهپسند آشنا خواهند شد؛ هرچند کتابهایی از این دست هم در آن کم نیست. برعکس.
این خوانندگان، جوان و طالبان دیدگاههای جدید هستند که میتوانند از خواندن این کتاب طرفی ببندند و چه بسا هرکدام از این ۸۰کتاب، بتواند راهی تازه جلوی پای آنها بگذارد تا آن را ادامه دهند. اما اکنون ببینیم عنوان ۸۰ (و عملا ۸۱) کتابی که در مکث معرفی و نقد شده چیست؟ باید گفت نویسنده، شاید باز هم به تأسی از مشی روزنامهنگارانهاش، برای هر مطلب عنوانی متفاوت با نام کتاب برگزیده و تنها در پایان نوشته نام کتاب و نویسنده (و مترجم) را آورده است. بدین ترتیب با مرور فهرست کتاب نمیتوان اسامیکتابها را دانست که این را میتوان باوجود زیبایی کار، نقصی دانست.
اکنون چند نکته را نیز متذکر میشویم. ۱- تنوع کتابها که همه کتابهای بهروز هستند و نه کلاسیک از جاذبههای کتاب است. از این رو «مکث» را باید کتابی دانست که میتواند در میان دوستان کتابخوانی که به دنبال کتابهای روز هستند، دست به دست شود تا هرکس به فراخور حال خویش بخشهایی از آن را بخواند .۲- سیاق قلم نویسنده از معرفی یک کتاب در یک صفحه تا تفسیر و توضیح مفصل درباره کتابی دیگر در چند صفحه، و البته نقد و انتقاد از آن، گسترده است بنابراین «مکث» را میتوان بیشتر کتابی در حوزه نقد بهشمار آورد تا معرفی صرف کتاب . ۳- در فرصت اندکی که نگارنده در اختیار داشتم و پارهای از عنوانها را مطالعه کردم، چند کتاب را قابل توصیه جدی یافتم؛ ازجمله و تنها به عنوان نمونه، ملت عشق به خاطر توجه انتظامی به نویسنده کتاب که در واقع مولوی را عثمانیزه کرده و برتصوف و نه عرفان بیشتر تکیه نموده است. و سخن آخر! در تاریخ چهارشنبه بیست و پنجم آبان از این کتاب، در اندیشگاه کتابخانه ملی، رونمایی شد. از چند چهرههای فرهنگی دعوت شده بود درباره کتاب سخن بگویند. آنها نیز سخن گفتند اما بیش از آنکه حاضران را با محتوای کتاب و دستکم معرفی پارهای از کتابهای معرفیشده، آشنا سازند؛ سخنانی کلی و البته سودمند درباره کتاب گفتند، چنانچه اگر یکی از آنان (جناب سیدعباس صالحی) اشارهای به معرفی کتاب ملت عشق نمیکرد و چند نکته انتقادی راجع به آن نمیگفت، حاضران در مجلس از همین اندک اطلاع هم نسبت به محتوای کتاب محروم میشدند.