نسخه Pdf

جوانه ‌امید!

جوانه ‌امید!

برام یه پیامک اومد که ۱۰۰میلیون به حسابم واریز شده!! ‌جا خوردم، دستم رو گذاشتم رو صفراش (صفرهاش) و دقیق خوندم... درسته!

واقعا ۱۰۰میلیون اومده به حسابم؟ اونم دقیقا تو اوج گرفتاری که دقیقا به همین مقدار پول نیاز داشتم‌؟! مگه ممکنه؟! ولی نه، باید زنگ بزنم بانک، ببینم کدوم خیری پیدا شده و این‌همه پول برام ریخته؟ اصلا شاید اشتباهی رخ داده و این پول برای من نیست؟!
تا گوشی رو برداشتم که تماس بگیرم، دوباره یک پیامک اومد اما این‌بار پیامک برداشت اون پول از حساب بود...! بفرما نگفتم؟! بازم با بانک مربوط تماس گرفتم و علت رو جویا شدم، جا‌به‌جا شدن حساب‌ها در پرداخت سود‌های بانکی، سبب این خوشحالی لحظه‌ای شده بود... .
تو اون لحظه مغموم‌ترین آدم روی زمین بودم و به قولی با هیچ‌کسی میل سخنم نبود!
شده بودم برج زهرمار که چرا خدا یه نگاهی بهم نمی‌ندازه و من رو ول کرده وسط ناامیدی مطلق؟!
چند روزی به همین منوال گذشت تا این‌که دقیقا سه روز بعد این اتفاق، یک پیامک واریز ۱۲۰میلیون تومانی برام ارسال شد! این‌بار مطمئن بودم که دوباره حساب‌ها جا‌به‌جا شده! برای این بی‌نظمی این دفعه حضوری به بانک رفتم؛ رفتن من همانا و دیدن اسمم روی بنری که داشتن جلوی بانک نصب می‌کردن همانا (:
شادمان رفتم تو بانک و فهمیدم که برنده خوش‌شانس قرعه‌کشی ۱۲۰میلیونی بانک من بودم! باورم نمی‌شد! ۲۰میلیون بیشتر از پولی که برای خرید ماشین کم داشتم حالا تو حسابم بود و انگار خدا می‌خواست بگه که در هر سختی، گشایشی هست. 

زهرا پویان‌راد از ‌سبزوار