نسخه Pdf

پیامبری در کردستان

پیامبری در کردستان

اسم و لقبش برای گوش‌هایم تازه است؛ یعنی برای اولین‌بار است که چنین لقبی به گوشم می‌خورد. مثل همیشه کنجکاوی‌ام باعث می‌شود که بخواهم بیشتر راجع بهش بدانم. یا اصلا بخواهم او را با مسیح مقایسه کنم. یا شاید بخواهم بدانم چه چیزی‌ باعث شده است که او را مسیح صدا کنند؟و حتی با خودم فکر می‌کنم و می‌گویم:‌ چه آدم بزرگی بوده است که به او لقب پیامبر‌گونه‌ای داده‌اند... .

اما کمی که راجع بهش در لای صفحات کتاب و فضای ‌مجازی می‌خوانم، خودم هم مجذوبش می‌شوم.‌ مثل تمام آدم‌هایی که در طول زندگی‌اش مجذوب اوشده بودند. شاید واقعا مردم کردستان حق داشتند او را مسیحِ خود بدانند، چون او با کلامش، استدلال‌های متنی‌اش، صداقت، صمیمیت‌ و مهربانی‌اش، آدم‌هایی را که می‌رفتند تا جهنمی شوند‌، متوقف می‌کرد و جهت‌شان ‌را به سمت بهشت تغییر می‌داد.
اما هیچ‌ یک از اینها به این دلیل نبود که او تمام رفتار‌ها و کارهایش خاص باشد یا با سحر و جادو، دیگران را مجذوب خودش کند.‌ مثل تمام ما آدم‌‌های معمولی رفتار می‌کرد، معمولی نماز می‌خواند، قرآن می‌خواند و دعا خواندن‌هایش هم مانند بقیه‌ بچه‌های آن دوران بود. اما خب جاذبه‌ای عمیق داشت که در آدم‌ها خیلی تاثیر می‌گذاشت.‌ پیامبر‌گونه که می‌گویند یعنی همین، شهید محمد بروجردی نفس خاصی داشت؛ صاحب نفس بود.
قطعا اگر من هم جزو مردمان کردستان بودم و فردی با چهره‌ای نورانی، مهربان و پیامبر‌‌گونه شهرم و مردمانش را دوباره زنده می‌کرد، پیامبر خود می‌دانستم و به او لقب مسیح کردستان می‌دادم.

فاطمه‌سادات امیری از زرند