«جامجم» از پیشزمینه جنگ انرژی میان روسیه و غرب طی 20سال اخیر گزارش میدهد
باروت گازی در اروپا
سال2000 که ولادیمیر پوتین به ریاستجمهوری روسیه رسید، روی بخش نفت و گاز این کشور متمرکز شد. وی دو هدف مهم طراحی کرده بود؛ یکی افزایش سرمایهگذاری در نفت و گاز روسیه به منظور افزایش قدرت دیپلماسی انرژی و دیگری ظرفیتسازی در بخش انرژی به منظور استفاده از آن به عنوان ابزاری برای افزایش قدرت چانهزنی در برابر غرب.
خطوط لوله یامال - اروپا و بلو استریم، در سالهای 2006 و 2007 به بهرهبرداری رسید. همچنین پروژه خط لوله «نورد استریم» سال 2005 با حضور شرکتهای اروپایی در جمع سهامداران شروع شد. در طرف دیگر، روسیه که تاکنون بهعنوان کشور ترانزیت برای گاز آسیای میانه و صادرات آن به اروپا عمل میکرد، با هدف در دست گرفتن صادرات به اروپا، با قراردادی در سال 2006، گاز آنان را بهصورت انحصاری و با قیمت پایین در اختیار گرفت سپس خود، تحت قراردادهایش با اروپا آن را صادر میکرد.
شروع اختلافات
روسیه پس از انقلاب نارنجی و تمایل بیشتر اوکراین به غرب، قیمت گاز خود را که برای کشورهای شوروی سابق بهصورت یارانهای محاسبه میکرد، افزایش داد. بخشی از این افزایش قیمت سال 2006 و بخش عمده آن تا رسیدن به قیمت دیگر بازارها، قیمت وابسته به نفت، در همین برهه، در سال 2009 رخ داد. اوکراین خود بهعنوان یکی از واردکنندگان بزرگ گاز روسیه بود و با افزایش قیمتهای اخیر توان پرداخت بدهیهایش به روسیه را نداشت. مجموعه این عوامل قطعی گاز اوکراین و گاز ترانزیتی به اروپا به مدت 13 روز را در پی داشت. این قطعی گاز، ضربه سختی به برخی کشورها زد که توان جایگزینی گاز روسیه با منبع گازی یا منبع انرژی دیگری را نداشتند. گازپروم و روسیه برای نشان دادن خود بهعنوان یک منبع امن انرژی، هیچگاه حاضر به قطع صادرات گاز به اروپا نشده بود اما نزاعهای روسیه و اوکراین به چندین مرتبه قطعی گاز بهصورت جزئی، پیشتر در سال 2006 و بهطور کامل، در سال 2009 منجر شده بود. در چنین شرایطی، غرب ایدههای قبلی خود را برای کاهش وابستگی به گاز روسیه در دستور کار قرار داد. چند طرح اساسی مطرح شد که مهمترین آن خط لوله ناباکو بود؛ خط لولهای که قصد داشت گاز کشورهای ترکمنستان و آذربایجان را از طریق گرجستان به ترکیه و از این کشور به اروپا برساند. حمایت ویژه آمریکا برای احداث این خط لوله که نمونه نفتی آن، خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیحان بود، غرب را برای پیشبردش جدیتر کرد. واکنش روسیه طراحی و اجرای خط لوله «سوت استریم» بود اما به دلیل مخالفت کشورهای اروپایی منطقه بالکان، این خط لوله به ترکیش استریم تبدیل شد تا از طریق ترکیه، گاز به جنوب اروپا برسد.
زنجیره در حال تکمیل شدن
سال 2014 زنجیره اتفاقاتی که به نزاع سال 2009 با اوکراین منجر شده بود، با شدت بیشتر در حال وقوع بود. از دسامبر 2013 واکنش مقامات روس نسبت به معوقات اوکراینیها شروع شد و حتی اوکراین مجبور به فروش اوراق قرضه دولتی به روسیه، برای وصول بدهیهایش شد. اما مارس 2014، همزمان با تغییر دولت اوکراین و به دنبال آن جدایی شبهجزیره کریمه، بحران اقتصادی با فشارهای سیاسی همراه شد و به ناتوانی بیشتر اوکراین در پرداخت بدهیهایش منجر شد. فراهم نبودن امکان تطبیق سریع زیرساختهای اوکراین با سوختهای دیگر، آنها را محتاج به گاز روسیه کرده بود. در طرف دیگر، 53 درصد صادرات گاز روسیه به اروپا، به ارزش 3/33 میلیارد دلار از مسیر اوکراین میگذشت؛ 7/10 میلیارد دلار نیز مستقیما از فروش گاز به اوکراین نصیب «گازپروم» میشد؛ این به معنای آن بود که قطع صادرات به اوکراین و صادرات به اروپا از مسیر اوکراین، مجموعا 27 درصد درآمدهای این شرکت را در معرض خطر قرار میداد. درنهایت با وجود میل دو کشور، صادرات گاز به اوکراین و اروپا، به علت نرسیدن به یکراه حل مشترک بین دو کشور در پرداخت بدهیها کاهشی قابلتوجه یافت. سال 2014، صادرات گاز به اوکراین به یکسوم میزان سال 2011 و صادرات به اروپا از مسیر اوکراین نیز، بیش از 30 درصد نسبت به سال 2011 کاهش یافت. روابط اروپا و روسیه رو به تیرگی میرفت و خط لوله سوت استریم، توسط اروپاییها تحریم و ادامه ساخت این خط لوله متوقف شد. در همین سال، گازپروم با شناختی که نسبت به بازار نیازمند شرق آسیا داشت، تصمیم بزرگی گرفت و پس از 10سال مذاکره با چین بر سر قیمت و نحوه صادرات، قراردادی 400میلیارد دلاری به مدت 30سال با چینیها منعقد کرد؛ قراردادی که با هدف عدم وابستگی صادرات گاز روسیه به بازار اروپا بود.
شروع تحریم
پس از کاهش دوباره قیمت نفت و گاز در سالهای پس از 2015 و ناامن بودن مسیر ترانزیتی اوکراین برای تأمین امنیت انرژی اروپا، اروپاییها با پیشنهاد دومین خط لوله نورد استریم موافقت کرده و در سال 2015 با حضور شرکتهایی از کشورهای آلمان، فرانسه، انگلیس و اتریش - که نزدیک به نیمی از سهام پروژه را در اختیار داشتند - ساخت خط لوله آغاز شد. پس از سال 2014 و جدایی شبهجزیره کریمه از اوکراین، اروپا تحریمهایی را در قبال روسیه وضع کرد که با گذر زمان و افزایش واردات از روسیه، عملا ملغی شد. البته آمریکا به بهانه وقایع سال 2014، تحریمهایی را بهطور پیوسته بر ضد روسیه وضع کرد که مانع پیشرفت برخی پروژههای اکتشاف و انتقال نفت و گاز روسیه میشد اما روسیه با همراه کردن اروپا در پروژههای انتقال گاز خود، بسیاری از این مشکلات را رفع کرده و باوجود تمام تحریمها، خطوط لوله نورد استریم2 و ترک استریم را به پیش برد. حالا اما جنگ انرژی میان روسیه و غرب، رسما به مراحل حساسی رسیده و دو طرف، در حال استفاده از همه ابزارهای خود برای پیروزی هستند.
شروع اختلافات
روسیه پس از انقلاب نارنجی و تمایل بیشتر اوکراین به غرب، قیمت گاز خود را که برای کشورهای شوروی سابق بهصورت یارانهای محاسبه میکرد، افزایش داد. بخشی از این افزایش قیمت سال 2006 و بخش عمده آن تا رسیدن به قیمت دیگر بازارها، قیمت وابسته به نفت، در همین برهه، در سال 2009 رخ داد. اوکراین خود بهعنوان یکی از واردکنندگان بزرگ گاز روسیه بود و با افزایش قیمتهای اخیر توان پرداخت بدهیهایش به روسیه را نداشت. مجموعه این عوامل قطعی گاز اوکراین و گاز ترانزیتی به اروپا به مدت 13 روز را در پی داشت. این قطعی گاز، ضربه سختی به برخی کشورها زد که توان جایگزینی گاز روسیه با منبع گازی یا منبع انرژی دیگری را نداشتند. گازپروم و روسیه برای نشان دادن خود بهعنوان یک منبع امن انرژی، هیچگاه حاضر به قطع صادرات گاز به اروپا نشده بود اما نزاعهای روسیه و اوکراین به چندین مرتبه قطعی گاز بهصورت جزئی، پیشتر در سال 2006 و بهطور کامل، در سال 2009 منجر شده بود. در چنین شرایطی، غرب ایدههای قبلی خود را برای کاهش وابستگی به گاز روسیه در دستور کار قرار داد. چند طرح اساسی مطرح شد که مهمترین آن خط لوله ناباکو بود؛ خط لولهای که قصد داشت گاز کشورهای ترکمنستان و آذربایجان را از طریق گرجستان به ترکیه و از این کشور به اروپا برساند. حمایت ویژه آمریکا برای احداث این خط لوله که نمونه نفتی آن، خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیحان بود، غرب را برای پیشبردش جدیتر کرد. واکنش روسیه طراحی و اجرای خط لوله «سوت استریم» بود اما به دلیل مخالفت کشورهای اروپایی منطقه بالکان، این خط لوله به ترکیش استریم تبدیل شد تا از طریق ترکیه، گاز به جنوب اروپا برسد.
زنجیره در حال تکمیل شدن
سال 2014 زنجیره اتفاقاتی که به نزاع سال 2009 با اوکراین منجر شده بود، با شدت بیشتر در حال وقوع بود. از دسامبر 2013 واکنش مقامات روس نسبت به معوقات اوکراینیها شروع شد و حتی اوکراین مجبور به فروش اوراق قرضه دولتی به روسیه، برای وصول بدهیهایش شد. اما مارس 2014، همزمان با تغییر دولت اوکراین و به دنبال آن جدایی شبهجزیره کریمه، بحران اقتصادی با فشارهای سیاسی همراه شد و به ناتوانی بیشتر اوکراین در پرداخت بدهیهایش منجر شد. فراهم نبودن امکان تطبیق سریع زیرساختهای اوکراین با سوختهای دیگر، آنها را محتاج به گاز روسیه کرده بود. در طرف دیگر، 53 درصد صادرات گاز روسیه به اروپا، به ارزش 3/33 میلیارد دلار از مسیر اوکراین میگذشت؛ 7/10 میلیارد دلار نیز مستقیما از فروش گاز به اوکراین نصیب «گازپروم» میشد؛ این به معنای آن بود که قطع صادرات به اوکراین و صادرات به اروپا از مسیر اوکراین، مجموعا 27 درصد درآمدهای این شرکت را در معرض خطر قرار میداد. درنهایت با وجود میل دو کشور، صادرات گاز به اوکراین و اروپا، به علت نرسیدن به یکراه حل مشترک بین دو کشور در پرداخت بدهیها کاهشی قابلتوجه یافت. سال 2014، صادرات گاز به اوکراین به یکسوم میزان سال 2011 و صادرات به اروپا از مسیر اوکراین نیز، بیش از 30 درصد نسبت به سال 2011 کاهش یافت. روابط اروپا و روسیه رو به تیرگی میرفت و خط لوله سوت استریم، توسط اروپاییها تحریم و ادامه ساخت این خط لوله متوقف شد. در همین سال، گازپروم با شناختی که نسبت به بازار نیازمند شرق آسیا داشت، تصمیم بزرگی گرفت و پس از 10سال مذاکره با چین بر سر قیمت و نحوه صادرات، قراردادی 400میلیارد دلاری به مدت 30سال با چینیها منعقد کرد؛ قراردادی که با هدف عدم وابستگی صادرات گاز روسیه به بازار اروپا بود.
شروع تحریم
پس از کاهش دوباره قیمت نفت و گاز در سالهای پس از 2015 و ناامن بودن مسیر ترانزیتی اوکراین برای تأمین امنیت انرژی اروپا، اروپاییها با پیشنهاد دومین خط لوله نورد استریم موافقت کرده و در سال 2015 با حضور شرکتهایی از کشورهای آلمان، فرانسه، انگلیس و اتریش - که نزدیک به نیمی از سهام پروژه را در اختیار داشتند - ساخت خط لوله آغاز شد. پس از سال 2014 و جدایی شبهجزیره کریمه از اوکراین، اروپا تحریمهایی را در قبال روسیه وضع کرد که با گذر زمان و افزایش واردات از روسیه، عملا ملغی شد. البته آمریکا به بهانه وقایع سال 2014، تحریمهایی را بهطور پیوسته بر ضد روسیه وضع کرد که مانع پیشرفت برخی پروژههای اکتشاف و انتقال نفت و گاز روسیه میشد اما روسیه با همراه کردن اروپا در پروژههای انتقال گاز خود، بسیاری از این مشکلات را رفع کرده و باوجود تمام تحریمها، خطوط لوله نورد استریم2 و ترک استریم را به پیش برد. حالا اما جنگ انرژی میان روسیه و غرب، رسما به مراحل حساسی رسیده و دو طرف، در حال استفاده از همه ابزارهای خود برای پیروزی هستند.