سریال «موسی» را به‌دلیل دیدن حاج‌قاسم قبول کردم

ابراهیم حاتمی‌کیا در «ملک‌سلیمان»:

سریال «موسی» را به‌دلیل دیدن حاج‌قاسم قبول کردم

قسمت پنجم از فصل سوم برنامه تلویزیونی «ملک‌سلیمان» ویژه سومین سالگرد شهادت سردار دل‌ها، حاج‌قاسم سلیمانی با اجرای محمدعلی صدری‌نیا با محور دغدغه‌های فرهنگی سردار شهید قاسم سلیمانی با حضور ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان فیلم‌های حوزه دفاع‌مقدس و مقاومت روی آنتن شبکه یک رفت.

ابراهیم حاتمی‌کیا گفت: من چهار دهه عمر خودم را در سینما گذراندم و زمانی که جنگ تمام شد تا جاهایی حرف برای گفتن داشتم اما به یکباره این برایم مسأله شد که دیگر چه چیزی برای گفتن داریم؟ می‌دیدم بچه‌هایی که آنها را می‌شناختم، هرکدام به نوعی پراکنده و بعضی وارد سیاست و عده‌ای وارد اقتصاد شدند و برخی هم به پادگان‌ها رفتند؛ من این افق و آرمان‌ها را بیشتر از این نمی‌دیدم و روی آن گیر و بحث داشتم که از اینجا به بعد باید چه چیزی را تبدیل به مسأله کنیم تا این‌که موضوع حاج‌قاسم پیش‌آمد.احساس کردم نفسم در حال بندآمدن است و انگار حاج‌قاسم این نفس را باز کرد؛ یعنی وقتی بحث محور مقاومت، سوریه و لبنان مطرح شد، با زبان و ادبیات دیگری ایشان وارد میدان عمل شد. 
حاتمی‌کیا با تایید این‌که اولین بار حاج‌قاسم را در زمان حضور «بادیگارد» در جشنواره فیلم فجر سال94 و شب قبل از اختتامیه دیدم، عنوان کرد: به این دلیل که نسبت به ایشان ارادت داشتم، سعی کردم چهره بازیگر اصلی‌ام (پرویز پرستویی) شبیه حاج‌قاسم سلیمانی باشد. معتقدم حاج‌قاسم فراتر از نقش حیدر ذبیحی فیلم بادیگارد بود اما دوست داشتم به او نزدیک شوم. البته حاج‌قاسم فیلم را دید و پسندید. بعد هم ما را به دفترش دعوت کرد و من قضیه ساخت فیلم «به وقت شام» را مطرح کردم و گفتم اجازه بدهید بروم و تحقیق کنم اما راه نمی‌دادند و به جهت مسائل امنیتی سخت می‌گرفتند، چون ما از جهاتی در معرض دید بودیم و این برای تشکیلات سپاه قدس دردسرساز بود.
این کارگردان ادامه داد: یادم می‌آید در جلسه اولی که سردار سلیمانی را دیدم، خیلی صریح اعتراض کردم و ایشان هم گوش می‌دادند. اعتراضم به این بود به‌جای این‌که از سمت شما تشویق شوم، در حال التماسم و چرا راه برای فیلمسازی من در سوریه باز نیست؛ تا این‌که بالاخره سردار اجازه داد و یکی از مؤثرترین شخصیت‌ها و نیروهای منطقه خود را پیش من گذاشت.این شخصیت سرگذشت و تاریخچه اتفاقاتی را که در سوریه اعم از پیشروی‌ها و عقب‌نشینی رخ‌داده برایم توضیح داد تا این‌که به تدمور، حلب و جاهایی رفتیم که می‌خواستم ببینم.
حاتمی‌کیا عنوان کرد: برایم جالب بود در آنجا بچه‌هایی را که بعدها فکر می‌کردم بعد از جنگ دیگر نیستند و هرکدام وارد حیطه خاصی از سیاست و اقتصاد شده‌اند دیدم. ادبیات این بچه‌ها همان ادبیات جنگ است اما با آمدن رسانه، زرنگ‌تر شده‌اند و می‌دانند با تلفن‌های همراه خود چه کاری انجام می‌دهند. اینها نه‌تنها برایم جالب بود، بلکه نفس بسته مرا باز می‌کرد.«به وقت شام» که آماده شد، مطمئن بودم دلش شور خواهد زد که چه کار کردم. وقتی حاج‌قاسم می‌خواست بیاید فیلم را ببیند، از اضطراب، انگار قلبم به داخل دهانم می‌آمد. الحمدلله وقتی حاج‌قاسم فیلم را دیدند، هم چشم‌های اشک‌آلود و هم واکنش‌اش را که دستم را گرفت تا راهروی مصاحبه بروم، دیدم و نفسم باز شد.
وی افزود: حاج‌قاسم نسبت به به‌وقت‌شام محبت داشت اما این فیلم در مقابل آنچه این عزیزان انجام می‌دادند، واقعا کوچک است. من سر هیچ فیلمی به این شکل از خانواده شهدا هدیه نگرفتم که سر این فیلم گرفتم. کارگردان فیلم «چمران» با اشاره به این‌که سینما دوست نداشت فیلمی در این فضاها ساخته شود، گفت: بعضی از دوستان خیرخواهم مرا از رفتن در این مسیر نهی کردند. من «چ» را ساختم و در خود جشنواره فیلم فجر مهجور واقع شد و آن موقع به این دلیل ناراحت بودم که چرا به این مسائل توجه نمی‌کنند و درواقع بحثم فراتر از سیمرغ بود. گاهی شخصی مانند حاج‌قاسم آن‌قدر بزرگ است که هرچقدر ناملایمات پیش‌رویش قرار بگیرد، بزرگ‌تر می‌شود اما ظرف وجودی من کوچک‌تر است.حاتمی‌کیا عنوان کرد: شاید حتی 10ساعت پشت‌سرهم حاج‌قاسم را ندیده باشم اما انرژی‌ای که از او گرفتم، همیشگی است و اصلا موسی را به این دلیل قبول کردم که حاج‌قاسم را دیدم.