نسخه Pdf

تا هستیم قدر همدیگر را بدانیم

تا هستیم قدر همدیگر را بدانیم

گاهی وقت‌ها بعضی آدم‌ها رد پای‌شان آنچنان در زندگی ما پررنگ است که نمی‌توانیم نادیده‌شان بگیریم و فراموش‌شان کنیم. افرادی مانند اعضای خانواده که از لحظه چشم باز کردن تا آخرین نفس یا در کنار ما هستند یا اگر نباشند ردپای‌شان در زندگی ما برجسته است و وجود دارد.

پدر،‌ مادر،‌ خواهر و برادر نزدیک‌ترین افراد به زندگی ما هستند‌. افرادی که حتی تصور این‌که یک روز نباشند آزارمان می‌دهد. افرادی که بخشی از هویت و زندگی ما هستند و فقدان‌شان می‌تواند قسمتی از روح ما را با خود ببرد. پس از آن است که هر یک از ما برای خودمان زندگی تشکیل می‌دهیم و خانواده‌های تازه‌ای پیدا می‌کنیم‌‌. همسر و فرزندان هم بخشی از وجود ما هستند و نفس‌مان به نفس‌شان وابسته می‌شود. اما از دست دادن هم راه و رسم گریز‌ناپذیر زندگی و دنیای‌ماست.
​​​​​​ در این دنیا و در این روزگار همه چیز فناپذیر است و هیچ چیزی ماندگار نیست. در چنین شرایطی بدیهی‌ترین اتفاقی که می‌تواند برای تمام ما رخ دهد «از دست دادن» است. از دست دادن شغل و مال و شاید تراژیک‌ترین بخش این ماجرا از دست دادن عزیزان باشد. تراژدی تلخی که خواه ناخواه و‌ دیر یا زود برای همه ما رخ خواهد داد تا دنیا روی تلخش را هم به ما نشان بدهد. اما در برابر این ماجرا باید چه کرد؟ آیا این‌که از همین امروز و همین حالا بنشینیم و زانوی غم بغل بگیریم راهکار مواجهه با این ماجراست ؟ طبیعتا نمی‌توان و نباید از قبل به استقبال غم و اندوه رفت. هر چند این واقعیت غیر قابل انکار است اما تنها راهکار مواجهه با این واقعیت تلخ این است که امروز و حالا که عزیزان ما در کنارمان هستند قدرشان را بدانیم،‌ دوستشان داشته باشیم و در کنارشان باشیم تا اگر روزی رفتند و نبودند، برای ما حسرت و درد و اندوه باقی نماند.