بازخوانی کودتای شهر آمل در 6بهمن1360، سوژهای برای سینماگران
شهر هزارسنگر، هم درس است و هم عبرت
وقوع انقلاب اسلامی که ناشی از آگاهی و عزم ملت ایران برای تعیین سرنوشت خود بود و با رهبری امامخمینی(ره) به سرانجام رسید، دشمنان و ایادی داخلی آنها را نگران کرد؛ زیرا تنها وقوع یک انقلاب مطرح نبود، بلکه تفکر ضداستکباری این انقلاب برای دشمن نگرانکننده بود، لذا از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش برای سرنگونی این نظام نوپا از سوی جریانهای منحرفی چون منافقین و کمونیستها صورت گرفت.
حادثه 6 بهمن سال 1360 اتفاق مهمی در تاریخ انقلاب اسلامی بود که با درایت مردم آمل به سرانجام نرسید؛ در 6 بهمن منافقین و کمونیستها تلاش کردند با تسخیر شهر و تثبیت مواضع خود، سایر شهرهای شمالی ایران را محاصره و تسخیر و با حمایت شوروی این بخشها را از ایران جدا کنند. در این زمینه منافقین با کمونیستها یکصدا شدند تا در برابر جمهوری اسلامی بایستند و نظام نوپای اسلامی را با چالشی بزرگ روبهرو سازند، آنها تلاش میکردند با مبارزه در نقاط شمالی کشور به نوعی تلاش رزمندگان اسلام در جبههها را تحتالشعاع قرار دهند. منافقین در کردستان نیز آشوب ایجاد کرده بودند و در واقع این توطئه دشمن در آمل برای غافل شدن جمهوری اسلامی از کردستان نیز بود.
منافقین سنگدل با جذب افراد فریبخورده و تجمع در جنگلها در بهمنماه 1360 به خیال خام خود زمینه را برای حمله به شهر آمل و تصرف آن آماده دیده بودند، بنابراین با یک گروه کمتر از صد نفری، برای حمله به شهر در صبحگاه ششم بهمنماه برنامهریزی کردند. هدف از این حمله تصرف شهر آمل به عنوان یکی از شهرهای استراتژیک شمالی بود. با تصرف این شهر کنترل یکی از راههای مواصلاتی مهم تهران به شمال کشور قطع میشد و تحت کنترل منافقین قرار میگرفت؛ به این ترتیب با توجه به دشتهای وسیع و جنگلهای فراوان، امکان برنامهریزی برای حمله به شهرهای دیگر نیز وجود داشت.
تصور واهى اتحادیه بر این بود که به خاطر وضعیت اجتماعى منطقه آمل و بافت دهقانى جمعیت اطراف آن، در صورت حمله به شهر، مقاومت پراکنده نیروهاى انقلاب به سرعت سرکوب میشود. به خیال باطل منافقین، با تصرف شهر آمل و تشکیل یک حکومت خودخوانده در آن، حمایتهای مستکبرین جهان نیز کسب میشد؛ نکته دیگر اینکه طبق تحلیلهای نادرست منافقین، آنها فکر میکردند، با تصرف مراکز حیاتی شهر، همه مردم به آنها پیوسته و از آنها حمایت خواهندکرد و در مراحل بعدی پس از قطع خطوط ارتباطى و تقویت نیروهاى مخالف داخل شهر، دیگر مناطق مازندران به تصرف نیروهاى اتحادیه درآمده و پس از آن آحاد مردم در یک زنجیره متشکل در سراسر ایران بپا مىخیزند و رژیم جمهورى اسلامى را ساقط میکنند.
«ماهی سیاه کوچولو» ساخته مجید اسماعیلی از معدود فیلمهایی است که به موضوع ششم بهمن میپردازد. قصه فیلم در بستر تاریخی دهه 60 و مبارزات چریکی نیروهای چپ در شمال کشور و در قیام آمل روایت میشود و به مباحث ایدئولوژیک درباره مبارزه و نقد تفکر چپ و... میپردازد.
نکته اینجاست که چرا درباره این اتفاق تاریخی هیچگونه بازخوانی روایی و مستند تولید و عرضه نشده و چرا نهادهای فرهنگی در این رابطه قدم برنمیدارند. در حالی که یادآوری آن روزها و معرفی جریانهای ایدئولوژیک به نسل جدید میتواند نگاه آنها را به نظرات و رفتارهای مخالفان نمایان و آشکار کند و این روشنگری و تاریخی همان جهاد تبیین است که امروزه ضرورت آن بسیار احساس میشود.
اتحادیه کمونیستها
پس از شهریور 1320 سه گرایش مذهبی، مارکسیستی ـ لنینیستی چپ و ملی در کشور پدید آمد. اتحادیه کمونیستهای ایران اواخر سال 1355 در پی اتحاد دو گروه کمونیستی «سازمان انقلابیون کمونیست» و «پویا» تشکیل شد. سازمان انقلابیون کمونیست سال 1348، پیرو تشکیل یک محفل دانشجویی در خارج از کشور که به عقاید الحادی مارکسیستی روی آورده بود، ایجاد شد. اکثر اعضای آن دانشجویان ایرانی در آمریکا بودند که مخالف شاه بوده و علیه رژیم فعالیت سیاسی - فرهنگی میکردند. طی سالهای 48 تا 55 این گروهک در شرایط فقدان حضور فعال نیروهای انقلابی و مکتبی اسلامی در کشورهای غربی توانست تعدادی از دانشجویان مقیم خارج از کشور را به دور خود جمع کند. اعضای این گروه در ماههای آخر پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به ایران آمده و به «اتحادیه کمونیستهای بخش داخل» معروف شد.
اتحادیه کمونیستهای داخل ایران
اتحادیه کمونیستها، پس از پیروزی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی ایران را متشکل از جریانهای متفاوتی میدانست که نمیتوان در برابر همه آنها رفتار یکسانی اتخاذ کرد. از جمله این جریانها لیبرال بود که از نظر آنها حکومت را به سمت غرب کشانده و خواهان سرکوب آزادیهاست و از طرف دیگر خط امام است که بایستی از آن پشتیبانی کرد؛ لذا برخلاف سایر گروههای چپ تندرو ضمن مخالفت با اسلامی بودن نظام و پایبندی به اصول مارکسیستی از نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل شعار استقلال، آزادی و رویارویی با غرب و آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد.
حمایت از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358، شرکت در جبهههای جنگ (هرچند با توجه به اسناد، متهم به ربودن اسلحه از مناطق جنگی و پنهان کردن آنهاست)، حمایت از نهادهای انقلابی همچون سپاه، مخالفت با گروههای تندرو از جمله این موارد است.
از سوی دیگر برگزاری جلسات برای معرفی خود و اندیشههایشان، جمعآوری اعضای گروه که از خارج آمده بودند، فرستادن هستههای تبلیغی به شهرهای مختلف، چاپ نشریات همچون ستاد، تشکیل گروههایی با نام «داس» به منظور آموزش نظامی اعضا و هواداران به منظور مقابله با کودتا، تشکیل جمعیت زنان مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکشان در کردستان از دیگر اقدامات آنان بود.
گروهک پویا
یکی از عناصر متشکله اتحادیه کمونیستهای ایران در برگیرنده چند نفر از اعضای محفل گروه فلسطین بودند که از ایران در زمان طاغوت به خارج از کشور گریخته و مدتی در عراق و سپس در لبنان فعالیت داشتند. گروهک پویا با ارتباط با گروهک سازمان انقلابیون کمونیست در تابستان سال 55 عجین شد و اتحادیه کمونیستهای ایران را بنا کرد.
اتحادیه کمونیستهای ایران نیز برای تبلیغ نظرات خود دست به ایجاد تشکیلات گوناگون برای جذب جوانان کرده که میتوان به تشکیل سازمان توده انقلابی و دانشآموزان موسوم به «استاد»، جمعیت زنان به اصطلاح مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکش در کردستان نام برد. تحلیلهای کاذب و مارکسیستی با تقویت تودههای دانشآموزی و مارکسیستی آغاز و اتحادیه کمونیستهای ایران به این نتیجه رسید که گروههای ضد انقلاب را برای مخدوش کردن عقاید دینی و ارزشی مردم بسیج کند.
مسئولان در اظهارات صریح متهمان در آن دوران متوجه شدند هیچگونه هدف و برنامه مشخصی و امید واقعی برای تحلیلهای مارکسیستی در کشور نیست و واقعیت جامعه سختتر از آن است که این از خدا بیخبران را از این اقدام باز دارد به همین دلیل تصمیم میگیرند در تهران دست به قیام زنند. مدت زمانی را برای فراهم کردن طرح قیام و تخریب افکار در تهران صورت داده اما نتوانستند تحلیلهای کاذب کمونیستی و تودههای واهی تشکیل یافته را برای مردم بازگو کنند. بنابراین اتحادیه کمونیست ایران مجبور شد تا اقدامات کمونیستی خود را از تهران دور کرده و به شهرهای دیگر کشور تسری دهد و برای ایفا رسالت واهی خود به اعماق جنگلهای شمال و پیادهسازی ترفند خود در آمل عزیمت کرد. این اتحادیه در اقدام آغازین نسبت به سازماندهی تعداد 100 نفر از گروهک محارب در قالب دستههای مختلف در اوایل شهریورسال 1360 اقدام و در 15 کیلومتری جنوب آمل و در بخش جنگل آمل سکنی کرد. گروهک کمونیستی به تعبیر خودشان آماده حمله به شهر آمل در 18 آبان 1360 قصد عزیمت به این شهر را میکنند و برای پیشبرد این اقدام جنایتکارانه و ضد انقلابی ضمن سرقت اموال عمومی مردم، تعدادی خودروی سواری، وانت و مینیبوس را به عنوان غنائم خود به یغما میبرند.
مقابله با جمهوری نوپای اسلامی
در جریانهایی که ضد امام و یاران ایشان شکل گرفت بهخصوص تشکیل حزب جمهوری اسلامی ایران، اتحادیه کمونیستها در کنار نیروهای مخالف نظام همچون سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان خلق، کومله، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و ...که رئیسجمهور،بنیصدر در رأس آن قرار داشت، حمایت کرده و تشکیل حزب جمهوری اسلامی را کودتایی در کشور نامید و امام و یاران ایشان را جبهه ارتجاع نام نهاد. یکی از اعضای این اتحادیه درباره این تغییر موضع چنین میگوید: «این تغییر مواضع برای اعضا هم جای سؤال بود اما پاسخ این بود که این سؤالها بهانه است و نباید روحیهتان ضعیف شود و اساسا این سؤالها را کسانی مطرح میکنند که بریدهاند.»
در هر صورت برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا توسط امام و سپس رأی مجلس مبنی بر بیکفایتی وی و عزل او از ریاست جمهوری در 31خرداد1360 و درگیریهای همراه آن، نقطه آغازی در ایجاد تنش بین ائتلاف گروههای ضد انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
از همین زمان بود که اتحادیه کمونیستها به این نتیجه رسید که نظام بهصورت یکدست در آمده و به این دلیل که با وجود جریان لیبرال در دولت، نظام دچار انحراف شده و با جدایی تدریجی از مردم به بیگانگان مرتبط خواهد شد، بیگانگان نیز جز اختناق و استبداد چیز دیگری برای ملت به ارمغان نخواهند آورد. بر این اساس رهبری و اعضای اتحادیه تصمیم به «قیام مسلحانه فوری»، آگاهسازی مردم از این انحراف و دعوت مردم به قیام علیه نظام گرفتند. از نظر آنان سازمان مجاهدین خلق نیز همین هدف را داشته اما شیوه آنان که ترور و... بود، اشتباه است.
به علت کم بودن احتمال موفقیت در تهران، شهرستان آمل به علت موقعیت طبیعی، استراتژیک، سیاسی و انسانی، گذرگاه ارتباطی بودن تهران به شرق و غرب مازندران و همچنین همسایگی استانهای شمالی ایران با شوروی سابق بهعنوان قطب اصلی کمونیسم و فعالیت سابقهدار کمونیستها در این منطقه، این شهر بهعنوان نقطه شروع قیام فوری انتخاب شد.
تصرف یک شهر مهم و توسعه تصرفات در عملیاتهای بعدی، جلب نظر افکار عمومی و گروههای سیاسی داخل کشور، حفظ حضور سیاسی در عرصه سیاسی کشور، قویتر نشان دادن خود در مقایسه با سایر گروهها و تشکیلات سیاسی بزرگتر، جلب حمایتهای خارجی، تقویت جبهه هواداران، ایجاد رعب در نیروهای هوادار نظام و آزادی شهرها به دست خود مردم از دست رژیم ازجمله اهداف عملیات نظامی به شهر آمل به شمار میآید.
امیرحسین دهقانی - گروه فرهنگ و هنرمنافقین سنگدل با جذب افراد فریبخورده و تجمع در جنگلها در بهمنماه 1360 به خیال خام خود زمینه را برای حمله به شهر آمل و تصرف آن آماده دیده بودند، بنابراین با یک گروه کمتر از صد نفری، برای حمله به شهر در صبحگاه ششم بهمنماه برنامهریزی کردند. هدف از این حمله تصرف شهر آمل به عنوان یکی از شهرهای استراتژیک شمالی بود. با تصرف این شهر کنترل یکی از راههای مواصلاتی مهم تهران به شمال کشور قطع میشد و تحت کنترل منافقین قرار میگرفت؛ به این ترتیب با توجه به دشتهای وسیع و جنگلهای فراوان، امکان برنامهریزی برای حمله به شهرهای دیگر نیز وجود داشت.
تصور واهى اتحادیه بر این بود که به خاطر وضعیت اجتماعى منطقه آمل و بافت دهقانى جمعیت اطراف آن، در صورت حمله به شهر، مقاومت پراکنده نیروهاى انقلاب به سرعت سرکوب میشود. به خیال باطل منافقین، با تصرف شهر آمل و تشکیل یک حکومت خودخوانده در آن، حمایتهای مستکبرین جهان نیز کسب میشد؛ نکته دیگر اینکه طبق تحلیلهای نادرست منافقین، آنها فکر میکردند، با تصرف مراکز حیاتی شهر، همه مردم به آنها پیوسته و از آنها حمایت خواهندکرد و در مراحل بعدی پس از قطع خطوط ارتباطى و تقویت نیروهاى مخالف داخل شهر، دیگر مناطق مازندران به تصرف نیروهاى اتحادیه درآمده و پس از آن آحاد مردم در یک زنجیره متشکل در سراسر ایران بپا مىخیزند و رژیم جمهورى اسلامى را ساقط میکنند.
«ماهی سیاه کوچولو» ساخته مجید اسماعیلی از معدود فیلمهایی است که به موضوع ششم بهمن میپردازد. قصه فیلم در بستر تاریخی دهه 60 و مبارزات چریکی نیروهای چپ در شمال کشور و در قیام آمل روایت میشود و به مباحث ایدئولوژیک درباره مبارزه و نقد تفکر چپ و... میپردازد.
نکته اینجاست که چرا درباره این اتفاق تاریخی هیچگونه بازخوانی روایی و مستند تولید و عرضه نشده و چرا نهادهای فرهنگی در این رابطه قدم برنمیدارند. در حالی که یادآوری آن روزها و معرفی جریانهای ایدئولوژیک به نسل جدید میتواند نگاه آنها را به نظرات و رفتارهای مخالفان نمایان و آشکار کند و این روشنگری و تاریخی همان جهاد تبیین است که امروزه ضرورت آن بسیار احساس میشود.
اتحادیه کمونیستها
پس از شهریور 1320 سه گرایش مذهبی، مارکسیستی ـ لنینیستی چپ و ملی در کشور پدید آمد. اتحادیه کمونیستهای ایران اواخر سال 1355 در پی اتحاد دو گروه کمونیستی «سازمان انقلابیون کمونیست» و «پویا» تشکیل شد. سازمان انقلابیون کمونیست سال 1348، پیرو تشکیل یک محفل دانشجویی در خارج از کشور که به عقاید الحادی مارکسیستی روی آورده بود، ایجاد شد. اکثر اعضای آن دانشجویان ایرانی در آمریکا بودند که مخالف شاه بوده و علیه رژیم فعالیت سیاسی - فرهنگی میکردند. طی سالهای 48 تا 55 این گروهک در شرایط فقدان حضور فعال نیروهای انقلابی و مکتبی اسلامی در کشورهای غربی توانست تعدادی از دانشجویان مقیم خارج از کشور را به دور خود جمع کند. اعضای این گروه در ماههای آخر پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به ایران آمده و به «اتحادیه کمونیستهای بخش داخل» معروف شد.
اتحادیه کمونیستهای داخل ایران
اتحادیه کمونیستها، پس از پیروزی انقلاب، نظام جمهوری اسلامی ایران را متشکل از جریانهای متفاوتی میدانست که نمیتوان در برابر همه آنها رفتار یکسانی اتخاذ کرد. از جمله این جریانها لیبرال بود که از نظر آنها حکومت را به سمت غرب کشانده و خواهان سرکوب آزادیهاست و از طرف دیگر خط امام است که بایستی از آن پشتیبانی کرد؛ لذا برخلاف سایر گروههای چپ تندرو ضمن مخالفت با اسلامی بودن نظام و پایبندی به اصول مارکسیستی از نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل شعار استقلال، آزادی و رویارویی با غرب و آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد.
حمایت از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358، شرکت در جبهههای جنگ (هرچند با توجه به اسناد، متهم به ربودن اسلحه از مناطق جنگی و پنهان کردن آنهاست)، حمایت از نهادهای انقلابی همچون سپاه، مخالفت با گروههای تندرو از جمله این موارد است.
از سوی دیگر برگزاری جلسات برای معرفی خود و اندیشههایشان، جمعآوری اعضای گروه که از خارج آمده بودند، فرستادن هستههای تبلیغی به شهرهای مختلف، چاپ نشریات همچون ستاد، تشکیل گروههایی با نام «داس» به منظور آموزش نظامی اعضا و هواداران به منظور مقابله با کودتا، تشکیل جمعیت زنان مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکشان در کردستان از دیگر اقدامات آنان بود.
گروهک پویا
یکی از عناصر متشکله اتحادیه کمونیستهای ایران در برگیرنده چند نفر از اعضای محفل گروه فلسطین بودند که از ایران در زمان طاغوت به خارج از کشور گریخته و مدتی در عراق و سپس در لبنان فعالیت داشتند. گروهک پویا با ارتباط با گروهک سازمان انقلابیون کمونیست در تابستان سال 55 عجین شد و اتحادیه کمونیستهای ایران را بنا کرد.
اتحادیه کمونیستهای ایران نیز برای تبلیغ نظرات خود دست به ایجاد تشکیلات گوناگون برای جذب جوانان کرده که میتوان به تشکیل سازمان توده انقلابی و دانشآموزان موسوم به «استاد»، جمعیت زنان به اصطلاح مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکش در کردستان نام برد. تحلیلهای کاذب و مارکسیستی با تقویت تودههای دانشآموزی و مارکسیستی آغاز و اتحادیه کمونیستهای ایران به این نتیجه رسید که گروههای ضد انقلاب را برای مخدوش کردن عقاید دینی و ارزشی مردم بسیج کند.
مسئولان در اظهارات صریح متهمان در آن دوران متوجه شدند هیچگونه هدف و برنامه مشخصی و امید واقعی برای تحلیلهای مارکسیستی در کشور نیست و واقعیت جامعه سختتر از آن است که این از خدا بیخبران را از این اقدام باز دارد به همین دلیل تصمیم میگیرند در تهران دست به قیام زنند. مدت زمانی را برای فراهم کردن طرح قیام و تخریب افکار در تهران صورت داده اما نتوانستند تحلیلهای کاذب کمونیستی و تودههای واهی تشکیل یافته را برای مردم بازگو کنند. بنابراین اتحادیه کمونیست ایران مجبور شد تا اقدامات کمونیستی خود را از تهران دور کرده و به شهرهای دیگر کشور تسری دهد و برای ایفا رسالت واهی خود به اعماق جنگلهای شمال و پیادهسازی ترفند خود در آمل عزیمت کرد. این اتحادیه در اقدام آغازین نسبت به سازماندهی تعداد 100 نفر از گروهک محارب در قالب دستههای مختلف در اوایل شهریورسال 1360 اقدام و در 15 کیلومتری جنوب آمل و در بخش جنگل آمل سکنی کرد. گروهک کمونیستی به تعبیر خودشان آماده حمله به شهر آمل در 18 آبان 1360 قصد عزیمت به این شهر را میکنند و برای پیشبرد این اقدام جنایتکارانه و ضد انقلابی ضمن سرقت اموال عمومی مردم، تعدادی خودروی سواری، وانت و مینیبوس را به عنوان غنائم خود به یغما میبرند.
مقابله با جمهوری نوپای اسلامی
در جریانهایی که ضد امام و یاران ایشان شکل گرفت بهخصوص تشکیل حزب جمهوری اسلامی ایران، اتحادیه کمونیستها در کنار نیروهای مخالف نظام همچون سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان خلق، کومله، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و ...که رئیسجمهور،بنیصدر در رأس آن قرار داشت، حمایت کرده و تشکیل حزب جمهوری اسلامی را کودتایی در کشور نامید و امام و یاران ایشان را جبهه ارتجاع نام نهاد. یکی از اعضای این اتحادیه درباره این تغییر موضع چنین میگوید: «این تغییر مواضع برای اعضا هم جای سؤال بود اما پاسخ این بود که این سؤالها بهانه است و نباید روحیهتان ضعیف شود و اساسا این سؤالها را کسانی مطرح میکنند که بریدهاند.»
در هر صورت برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا توسط امام و سپس رأی مجلس مبنی بر بیکفایتی وی و عزل او از ریاست جمهوری در 31خرداد1360 و درگیریهای همراه آن، نقطه آغازی در ایجاد تنش بین ائتلاف گروههای ضد انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
از همین زمان بود که اتحادیه کمونیستها به این نتیجه رسید که نظام بهصورت یکدست در آمده و به این دلیل که با وجود جریان لیبرال در دولت، نظام دچار انحراف شده و با جدایی تدریجی از مردم به بیگانگان مرتبط خواهد شد، بیگانگان نیز جز اختناق و استبداد چیز دیگری برای ملت به ارمغان نخواهند آورد. بر این اساس رهبری و اعضای اتحادیه تصمیم به «قیام مسلحانه فوری»، آگاهسازی مردم از این انحراف و دعوت مردم به قیام علیه نظام گرفتند. از نظر آنان سازمان مجاهدین خلق نیز همین هدف را داشته اما شیوه آنان که ترور و... بود، اشتباه است.
به علت کم بودن احتمال موفقیت در تهران، شهرستان آمل به علت موقعیت طبیعی، استراتژیک، سیاسی و انسانی، گذرگاه ارتباطی بودن تهران به شرق و غرب مازندران و همچنین همسایگی استانهای شمالی ایران با شوروی سابق بهعنوان قطب اصلی کمونیسم و فعالیت سابقهدار کمونیستها در این منطقه، این شهر بهعنوان نقطه شروع قیام فوری انتخاب شد.
تصرف یک شهر مهم و توسعه تصرفات در عملیاتهای بعدی، جلب نظر افکار عمومی و گروههای سیاسی داخل کشور، حفظ حضور سیاسی در عرصه سیاسی کشور، قویتر نشان دادن خود در مقایسه با سایر گروهها و تشکیلات سیاسی بزرگتر، جلب حمایتهای خارجی، تقویت جبهه هواداران، ایجاد رعب در نیروهای هوادار نظام و آزادی شهرها به دست خود مردم از دست رژیم ازجمله اهداف عملیات نظامی به شهر آمل به شمار میآید.