اعجوبه‌ها، سخت اما شیرین

گفت‌و‌گو با حامد سلطانی

اعجوبه‌ها، سخت اما شیرین

دیوار دنیای بچه‌ها با کاغذهای رنگی مزین شده و به همین دلیل، مملو از رنگ‌های جذاب است. آنها بی‌آن‌که خودشان را درگیر دغدغه‌های روزانه کنند، فقط مشغول بازی هستند و از آن لذت می‌برند.

همین دنیای جذاب عوامل برنامه اعجوبه‌ها را بر آن داشت تا برنامه‌ای ویژه خانواده‌ها تهیه کنند که همراه بچه‌های‌شان در برنامه حضور داشته باشند تا بینندگان تلویزیون شاهد برنامه‌ای جذاب و تماشایی از بچه‌هایی باشند که حین مسابقه با یکدیگر، شیطنت‌های خودشان را دارند. همین موضوع باعث شده تا برنامه بسیار جذاب و دیدنی باشد. محتوای اعجوبه‌‌ها به گونه‌ای است که کل خانواده را می‌تواند درگیر کند. اصلا بنای خود را هم بر همین گذاشته که همه خانواده را با خود همراه کند. شاید پیش از این تمرکز بر رقابت بود اما آنچه که برای فصل جدید درنظر گرفته‌شده، کنار زدن رقابت و ایجاد یک فضای سالم برای بازی کودکان است. همین موضوع باعث‌شده تا برنامه اعجوبه‌ها برای بچه‌ها جذابیت و ویژگی‌های خاصی داشته باشد. ضمن این‌که اعجوبه‌ها جزو برنامه‌های پربیننده تلویزیون شناخته شده است. این برنامه تلویزیونی تاکنون مجری‌های مختلفی داشته که می‌توان به مهران غفوریان و نادر سلیمانی اشاره کرد اما سکانداری فصل‌های اخیر این برنامه به عهده حامد سلطانی است. گرچه مجریان قبلی هم برنامه را به‌خوبی اجرا کردند اما بدون تردید اجرای حامد سلطانی در این برنامه بسیار متفاوت است، زیرا او در ارتباط گرفتن از بچه‌ها خیلی راحت است. حتی دیالوگ‌هایی که میان او و بچه‌ها رخ می‌دهد، بسیار بانمک است و همین مساله توانسته بینندگان را پای برنامه بنشاند. این موضوع ما را بر آن داشت تا با حامد سلطانی، مجری برنامه گفت‌و‌گویی داشته باشیم که در ذیل می‌خوانید.

اجرای برنامه‌هایی که با محوریت کودکان تهیه و روانه آنتن می‌شود، ویژگی‌های خاص دارد، زیرا کار کردن با بچه‌ها ضمن بانمک بودن اما سخت است، چون بچه‌ها زود خسته می‌شوند. سختی کار با کودکانی که شاید تعریفی از مفاهیم آشنای ما نداشته باشند، برای‌تان چطور بوده است؟
سخت است اما نمی‌شود فقط سختی‌ها را دید و شیرینی‌ها را نادیده گرفت. پیدا کردن زبان مشترک با کودکان و ارتباط‌گیری با آنها باتوجه به تنوع سلایق، علایق، تفاوت سبک تربیتی و شرایط زندگی، می‌تواند سخت باشد اما این مسیر آن‌قدر پرکشش و جذاب است که هر بار می‌شود در آن به کشف جدیدی رسید و از آن لذت برد.

 ما در این برنامه شاهد اجرای روان و بانمک شما با بچه‌ها هستیم. حتی برخی مواقع شما دیالوگی نمی‌گویید اما با میمیک صورت‌تان بازی می‌کنید و همین باعث شده تا مخاطب شاهد اجرایی دیدنی از شما باشد. آیا دیالوگ‌هایی که میان شما و بچه‌ها رد و بدل می‌شود برمبنای متن است یا این‌که بداهه دارید. قدری در این رابطه و سختی‌های کار توضیح دهید؟
دنیای بچه‌ها قابل پیش‌بینی نیست. در تعامل با کودکان همیشه باید منتظر رفتار، کلام یا واکنشی جدید باشیم! نه این‌که الزاما قابل برنامه‌ریزی نباشد اما به‌صورت کلی هم قرار نیست همه‌ خوراک و محتوای مجری از قبل آماده باشد. خصوصا در برنامه‌ای که سوژه‌ اصلی‌اش کودکان هستند.سخت‌ترین لحظات برای همه‌ ما در طول این دو فصل از برنامه، دقیقا همان لحظاتی بوده و هست که کودک، احساس خستگی می‌کند، بی‌حوصله است، گریه می‌کند، نق می‌زند و... . نه از آن جهت که سلب آسایش شود. بلکه با محبت و عشقی که در عوامل برنامه نسبت به بچه‌ها سراغ داریم، این اذیت شدنِ کودکان است که خاطرشان را مکدر می‌کند. همین است که گاهی احساس خستگی یا خواب‌آلودگی یک کودک، می‌تواند ضبط را چند ساعت به تعویق بیندازد. چیزی که اصلا در برنامه‌های تلویزیونی مرسوم نبوده و نیست.
 
در برنامه‌هایی که کودکان حضور دارند، ما یا شاهد حضور مجری به عنوان «خاله» هستیم یا «عمو» اما در اعجوبه‌ها شاهد مدل دیگری از اجرا هستیم که ویژگی «عمو» را ندارد. چطور توانستید به آن برسید؟
از اول هم به اجرای خاله‌ و عموطوری فکر نکردیم. به نظرم می‌شود گفت اعجوبه‌ها ژانر جدیدی از برنامه تلویزیونی را ارائه کرده‌است. سوژه‌اش کودکان زیر چهار سال هستند و مخاطب آن همه‌ اعضای خانواده با هر رده‌سنی.حتی از منظری دیگر می‌توان گفت مخاطب این برنامه بزرگسالان و سوژه‌اش کودکان هستند. مهم‌ترین نکته این است که دنیای شیرین بچه‌ها برای همه جذاب است.همین اجتماعی بودن برنامه و جامعه مخاطب‌ گسترده‌اش، از همان ابتدا این خط را روشن کرد قرار نیست کسی در این برنامه عمو یا خاله باشد. یک رفیق بزرگ‌تر برای بچه‌ها و یک میزبان برای دورهمی خانواده‌ها، بهترین مدلی بود که می‌شد به آن رسید.

نوع ارتباط شما به عنوان مجری با پدر و مادرها چطور است؟ آیا قبل از برنامه با آنها صحبت می‌کنید تا قدری از اضطراب آنها کم شود و بتوانند خارج از فضای رسمی جلوی دوربین بروند؟ به هر حال والدین و بچه‌ها نسبت به مقوله دوربین ناآشنا هستند.
ایجاد فضای صمیمی بین خانواده‌های شرکت‌کننده با عوامل و تماشاچیان، اولین قدمی است که در شروع ضبط هربرنامه باید برداریم. ما معتقدیم هر کسی با هر عنوانی که به استودیو آمده باید در مدت حضورش ساعات خوشی را تجربه کند و با خاطره خوش بیرون برود. همیشه سعی کردیم این تفکر در رفتار و گفتار همه‌ عوامل بروز و ظهور داشته باشد و در مرحله اول این مهم‌ترین بخش ماجراست. اگر این موضوع محقق شد، کیفیت اجرا، کیفیت حضور شرکت‌کنندگان در قاب تصویر، انتقال پیام و محتوا، میزان تاثیرگذاری، تزریق حال خوب و بیان اهمیت حضور بچه‌ها در زندگی و خیلی چیزهای دیگر درست‌تر، محکم‌تر و بهتر صورت می‌پذیرد.
 
فضای اجراهایی که تاکنون در برنامه‌های مختلف داشته‌اید، کاملا از هم متفاوت است. چطور این را مدیریت کرده‌اید؟ اغلب وقتی مجری‌ها در یک برنامه گل می‌کنند، تلاش می‌کنند خودشان را به سمت برند همان برنامه ببرد. چنین برنامه‌ای در نظر ندارید که خودتان را در یک حوزه مثل همین برنامه کودکان برند کنید؟
تفاوت و تنوع ژانر و ساختار کلی برنامه، یک دغدغه‌ همیشگی برای مجری است. این‌که از یک برنامه‌ اقتصادی وارد یک برنامه‌ گفت‌وگومحور شوی، همزمان یک پروژه‌ اجتماعی با موضوع کودکان را پیش ببری و در این میان به اقتضای شرایط خاص، برای مدتی هیچ‌کدام را نداشته باشی و فضایی کاملا متفاوت را در حوزه‌ معارفی تجربه کنی و در کوتاه‌مدت باز برنامه‌های قبلی را از سر بگیری و برگردی، حتما چالش‌هایی دارد که گذر از آنها می‌تواند بسیار سخت باشد اما دست و پنجه نرم کردن با سختی‌ها و مشکلات هم گاهی لذت‌بخش است اگر نتیجه برایمان مهم باشد. توفیقی اگر در این مسیر بوده فقط لطف خداست و دیگر هیچ...
 
شما خودتان پدر هستید. چقدر از ویژگی پدر بودن خودتان برای اجرا و همراهی با کودکان استفاده کرده‌اید؟
از همان ابتدا همیشه مهم‌ترین نیروی اثر بخش در اجرای اعجوبه‌ها را همین تجربه‌ پدر بودن می‌دانستم. شاید همین پدر بودن در این ماه‌های اخیر، به همان دلایلی که می‌دانید گاهی کار را برای من و به تبع آن برای تیم سخت کرد، اما یک وقت‌هایی باید تسلیم تقدیر باشید و تلاش کنید برای زندگی، مخصوصا اگر چشمان نظاره‌گری باشد که برایش مهم باشی... توضیح بیشتر در باب این مسأله سخت است؛ معذور بدارید.

فضای اجرا  به شخصیت واقعی خودم نزدیک شود
حامد سلطانی در پاسخ به این سوال که اگر باز هم پیشنهاد اجرا در برنامه کودک به شما شود، می‌پذیرید؟ توضیح می‌دهد: ترجیح من همیشه این بوده که فضای اجرا به شخصیت واقعی خودم نزدیک باشد. شاید برخی نپسندند اما اغلب خود واقعی افراد در قاب تصویر ملموس‌تر است و بیشتر می‌شود با آن ارتباط گرفت تا یک شخصیت ساختگی مصنوعی که شاید کیلومترها با شخصیت ذاتی انسان فاصله دارد. کار در برنامه‌ای با قواره و چارچوب‌ اعجوبه‌ها، به شخصیت واقعی من نزدیک‌تر است تا اجرای برنامه‌ای که سوژه و مخاطبش کودکانند. برنامه کودک نه ولی ارتباط موثر با کودکان حتما.