محاکمه دوباره متهمان قتل 24میلیاردی
پرونده مرد تنها در شرق تهران که قربانی توطئه 24 میلیاردی شده بود، با شکستن حکم مجازات چهار متهم اصلی پرونده برای رفع نواقص به دادسرا بازگردانده شد. متهمان دوباره در دادگاه محاکمه خواهند شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، حوالی ساعت ۲۱ هفدهم اردیبهشت 1399، گزارش وقوع یک فقره قتل از طریق کلانتری حکیمیه به پلیس آگاهی تهران اعلام شد. کارآگاهان در محل با جسد مرد ۳۶سالهای به نام «فرهاد» روبهرو شدند که دستهایش از پشت بسته و یک شال زنانه دور گردنش بود. براساس شواهد و برخی مدارک مشخص بود که وی به دلیل خفگی جان خود را از دست داده است، همچنین آثار انگشت مقتول روی تعدادی سفته زده شده بود که تعدادی از سفتهها نیز در محل پیدا شد.
یکی از آشنایان مقتول وقتی متوجه غیبت او شد به خانهاش رفته و با جسد او روبهرو شده بود. ماموران دوربینهای مداربسته ساختمانهای مجاور محل وقوع جنایت را بررسی کرده که مشخص شد ساعت ۲۱ شب حادثه یک زن همراه چهار مرد با یک خودروی سمند به در مجتمع مسکونی مراجعه کردند. براساس فیلمهای دوربین مداربسته ابتدا چهار مرد با ماسک و یک زن که چادر و ماسک داشت وارد ساختمان میشوند. چند دقیقه بعد زن بدون چادر از ساختمان خارج شده و با خودروی سمند محل را ترک میکند. نیم ساعت بعد هم چهار مرد دیگر در حالی که اسناد و مدارکی را در دست داشتند بهسرعت از ساختمان خارج شده و پیاده از محل فرار کردند. با بررسی این فیلم و سفتههای کشف شده در صحنهقتل کارآگاهان متوجه شدند فرهاد با یکی از دوستانش به نام شاهین اختلاف مالی داشته است. به همین دلیل تحقیقات کارآگاهان بر روی این فرد متمرکز شد و مشخص شد شاهین در شب حادثه همراه زنی به نام ناهید، برادرش و دو نفر از دوستانش به منزل مقتول مراجعه کردهاند. با شناسایی متهمان هر پنج متهم به صورت همزمان دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شدند.
زن جوان در تحقیقات گفت: «من وکیل هستم. چندی قبل مرد پولداری به نام داریوش که تاجر بود و توریسمدرمانی میکرد، سراغم آمد و مدعی شد از فرهاد 24 میلیارد تومان طلب دارد. مدرکی برای اثبات طلبش نداشت و از من خواست همراه برادرش که دانشجوی حقوق است و دو پرستار به نامهای نوید و حمید به خانه فرهاد برویم و به زور از او سفته بگیریم. ما به آنجا رفتیم که فرهاد تقلا کرد. داوود و نوید دست و دهان او را بستند که باعث مرگش شد.»
در ادامه مشخص شد مردی به نام شاهین هم در مخدوش کردن پلاک با آنها همکاری داشته که او هم بازداشت شد.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهمان پای میز محاکمه قرار گرفتند. در این جلسه اولیایدم برای متهمان درخواست قصاص و اشد مجازات کردند.
در ابتدای جلسه داوود در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: «فرهاد از برادرم 24 میلیارد تومان برای سرمایهگذاری گرفته بود اما پس نمیداد. برادرم هم مدرکی علیه او نداشت. به همین دلیل نقشه ورود به خانهاش و گرفتن سفته را طراحی کردیم. فریبا به بهانه پخش حلوای نذری مقابل در رفت. وقتی فرهاد در را باز کرد همگی وارد شدیم . او تقلا کرد و همین باعث مرگش شد.» نوید هم در ادامه با تشریح ماجرا گفت: «وقتی متوجه شدیم فرهاد نفس نمیکشد عملیات احیا را آغاز کردیم اما بیفایده بود. ما قصد قتل نداشتیم.»
داریوش هم در دفاعیاتش منکر معاونت در قتل شد و گفت: «ما قصد کشتن نداشتیم و ورود به خانه فرهاد پیشنهاد فریبا بود.»
حمید چهارمین متهمی بود که از خود دفاع کرد و گفت: «من فقط دستان فرهاد را گرفتم تا دوستانم آن را ببندند.»
فریبا هم در دفاعیاتش منکر ادعای داریوش شد و گفت: «من پیشنهاد ورود به خانه فرهاد را ندادم. قرار بود برای بستن قرارداد حقوقی به آن خانه بروم و آخرین لحظه متوجه ماجرا شدم.»
شاهین آخرین متهم پرونده بود که او نیز در دفاعیاتش گفت: «یکبار در ضایعات پلاک خودرویی را پیدا کردم و آن را به دوستانم دادم و از نقشهشان خبر نداشتم.»
قضات دادگاه پس از رسیدگی به پرونده، داوود را به قصاص 13 سال زندان و 30 ضربه شلاق محکوم کردند. داریوش و نوید هم به 25 سال زندان محکوم شدند. حمید و فریبا هم به ترتیب به 15 و 11 سال زندان محکوم شدند. شاهین، آخرین متهم پرونده هم به 91روز زندان محکوم شد.
با اعتراض متهمان پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شد که قضات دیوانعالی کشور، حکم حمید و شاهین را تایید کردند اما مجازات دیگر متهمان را نقض کرده و خواستند علت تامه مرگ مشخص شود.
یکی از آشنایان مقتول وقتی متوجه غیبت او شد به خانهاش رفته و با جسد او روبهرو شده بود. ماموران دوربینهای مداربسته ساختمانهای مجاور محل وقوع جنایت را بررسی کرده که مشخص شد ساعت ۲۱ شب حادثه یک زن همراه چهار مرد با یک خودروی سمند به در مجتمع مسکونی مراجعه کردند. براساس فیلمهای دوربین مداربسته ابتدا چهار مرد با ماسک و یک زن که چادر و ماسک داشت وارد ساختمان میشوند. چند دقیقه بعد زن بدون چادر از ساختمان خارج شده و با خودروی سمند محل را ترک میکند. نیم ساعت بعد هم چهار مرد دیگر در حالی که اسناد و مدارکی را در دست داشتند بهسرعت از ساختمان خارج شده و پیاده از محل فرار کردند. با بررسی این فیلم و سفتههای کشف شده در صحنهقتل کارآگاهان متوجه شدند فرهاد با یکی از دوستانش به نام شاهین اختلاف مالی داشته است. به همین دلیل تحقیقات کارآگاهان بر روی این فرد متمرکز شد و مشخص شد شاهین در شب حادثه همراه زنی به نام ناهید، برادرش و دو نفر از دوستانش به منزل مقتول مراجعه کردهاند. با شناسایی متهمان هر پنج متهم به صورت همزمان دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شدند.
زن جوان در تحقیقات گفت: «من وکیل هستم. چندی قبل مرد پولداری به نام داریوش که تاجر بود و توریسمدرمانی میکرد، سراغم آمد و مدعی شد از فرهاد 24 میلیارد تومان طلب دارد. مدرکی برای اثبات طلبش نداشت و از من خواست همراه برادرش که دانشجوی حقوق است و دو پرستار به نامهای نوید و حمید به خانه فرهاد برویم و به زور از او سفته بگیریم. ما به آنجا رفتیم که فرهاد تقلا کرد. داوود و نوید دست و دهان او را بستند که باعث مرگش شد.»
در ادامه مشخص شد مردی به نام شاهین هم در مخدوش کردن پلاک با آنها همکاری داشته که او هم بازداشت شد.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهمان پای میز محاکمه قرار گرفتند. در این جلسه اولیایدم برای متهمان درخواست قصاص و اشد مجازات کردند.
در ابتدای جلسه داوود در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: «فرهاد از برادرم 24 میلیارد تومان برای سرمایهگذاری گرفته بود اما پس نمیداد. برادرم هم مدرکی علیه او نداشت. به همین دلیل نقشه ورود به خانهاش و گرفتن سفته را طراحی کردیم. فریبا به بهانه پخش حلوای نذری مقابل در رفت. وقتی فرهاد در را باز کرد همگی وارد شدیم . او تقلا کرد و همین باعث مرگش شد.» نوید هم در ادامه با تشریح ماجرا گفت: «وقتی متوجه شدیم فرهاد نفس نمیکشد عملیات احیا را آغاز کردیم اما بیفایده بود. ما قصد قتل نداشتیم.»
داریوش هم در دفاعیاتش منکر معاونت در قتل شد و گفت: «ما قصد کشتن نداشتیم و ورود به خانه فرهاد پیشنهاد فریبا بود.»
حمید چهارمین متهمی بود که از خود دفاع کرد و گفت: «من فقط دستان فرهاد را گرفتم تا دوستانم آن را ببندند.»
فریبا هم در دفاعیاتش منکر ادعای داریوش شد و گفت: «من پیشنهاد ورود به خانه فرهاد را ندادم. قرار بود برای بستن قرارداد حقوقی به آن خانه بروم و آخرین لحظه متوجه ماجرا شدم.»
شاهین آخرین متهم پرونده بود که او نیز در دفاعیاتش گفت: «یکبار در ضایعات پلاک خودرویی را پیدا کردم و آن را به دوستانم دادم و از نقشهشان خبر نداشتم.»
قضات دادگاه پس از رسیدگی به پرونده، داوود را به قصاص 13 سال زندان و 30 ضربه شلاق محکوم کردند. داریوش و نوید هم به 25 سال زندان محکوم شدند. حمید و فریبا هم به ترتیب به 15 و 11 سال زندان محکوم شدند. شاهین، آخرین متهم پرونده هم به 91روز زندان محکوم شد.
با اعتراض متهمان پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شد که قضات دیوانعالی کشور، حکم حمید و شاهین را تایید کردند اما مجازات دیگر متهمان را نقض کرده و خواستند علت تامه مرگ مشخص شود.