نسخه Pdf

همه چیز درباره صنعت 8هزار میلیارد تومانی

90دقیقه با علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران

همه چیز درباره صنعت 8هزار میلیارد تومانی

دکتر علی رمضانی، مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران است. این مؤسسه مهم‌ترین مرجع رسمی مرتبط با کتاب و صنعت نشر است که پس از تغییر و تحولات چشمگیر و همه‎جانبه، اقدامات گسترده‌ای را انجام داده و برنامه‌های مفصلی را تدارک دیده‌است. مروری بر اقدامات خانه کتاب و مسائل دنیای نشر موضوع گفت‌وگوی 90دقیقه‌ای ما با آقای رمضانی بود که حالا خلاصه‌ای از آن پیش‌روی شماست.

16 ماه از انتصاب شما در خانه کتاب می‎گذرد. در این مدت تمرکز شما در هر حلقه (شامل اهالی قلم، ناشران، گروه‌های ترویجی، کتابفروشان و مخاطبان) بیشتر بر انجام چه کارهایی بوده است؟
حل مسائل یک حلقه اگر درست انتخاب شده باشد باعث می‌شود تا مسائل سایر حلقه‎ها حل شود.در حلقه اول، حلقه اهل قلم اکنون قریب 30 هزار عضو هستند که ثبت شده‌اند. این رقم یعنی رشد حدود 30‌درصدی ظرف یک‌سال به نسبت کل دوران قبل. در یک‌سال گذشته خدمات بهتری به اهل قلم ارائه شد. هم خانه کتاب و هم مسائل دیگری که وزارت ارشاد تدبیر کرده، مثل تقویت صندوق اعتباری هنر باعث شده وضعیت بهتری نسبت به قبل داشته‌باشیم. در مورد ناشران که حلقه دوم هستند، از وظایفی که در دوره جدید به خانه کتاب واگذار شده‌است، مسأله کاغذ است. در مسأله کاغذ تلاش شد اول به پیشینه موضوع نگاه شود که در سه‌چهار سال گذشته به عملکرد ناشرانی که کاغذ دریافت کرده‌ بودند از چند جهت دقت کردیم: یک، این میزان کاغذی که گرفتند چه نسبتی با تولیدشان دارد. دو، چه نسبتی با قیمت‎گذاری‌شان دارد. سه، چه نسبتی با نظارت و شمارش دادن‌شان دارد. چهار، چه نسبتی با اعلام وصول و فرآیند قانونی‌شان دارد. هرکدام از این موضوعات یک دنیا مسأله است. علاوه بر کاغذ، ناشران در موضوع شابک، مشکلاتی داشتند، در گزارش‌گیری از بانک اطلاعات سایت مشکل داشتند. به همین منظور ساختار بانک‌اطلاعاتی در خانه کتاب تغییر داده شد. قسمت جست‌وجوها، پالایش و بهسازی شد. داده‌های خانه کتاب در نمایشگاه‌ها و سامانه کتابفروشی‌ها مداوم مورد استفاده‌است و باید ارتقا پیدا بکند. برای حلقه ترویج مهم‌ترین مثالی که می‌توانم بزنم، ایجاد شبکه تلویزیون اینترنتی کتاب است. بررسی کردیم که در صنعت کتاب، چه قدرتی کم است و باید اضافه شود. بررسی‌ها به ما گفت این صنعت در ایران، رسانه تصویری ندارد. الان به این صنعت، تصویر هم اضافه شده‌است. برای حلقه کتابفروشی‎ها مهم‌ترین کار صورت‌گرفته راه‌اندازی سامانه خرید از کتابفروشی‌هاست. این اتفاق یک کار بزرگ در کشور بود که ویترین کتابفروشی‌ها به اندازه مرزهای کشور گسترده شود. این چیزی بود که نداشتیم. مواردی مثل طرح‌های فصلی، حداکثر و دست بالا در هزار نقطه از کمتر از 200 شهر متمرکز شده‌بود. در حالی‌که در برخی از شهرها و روستاها مردم هیچ دسترسی به کتابفروشی نداشتند. پس چند مشکل وجود داشت: یک؛ مردم کتاب‌شان را نمی‌توانستند بخرند؛ دو، از یارانه‌ای که دولت می‌داد، نمی‌توانستند استفاده کنند؛ سه، دولت یارانه‌ای پرداخت می‌کند که پول همه مردم است و باید برای همه مردم دسترسی فراهم کند تا بتوانند یارانه‌شان را استفاده کنند. این کار برای حل مشکلات انجام شد و ارتقا هم پیدا خواهد کرد. یک نکته جالب عرض کنم؛ در چند دوره نمایشگاه مجازی که برگزار شد، حدود 2700 ناشر محصولات‌شان را عرضه کردند. الان با این‌که فقط 230 کتابفروشی در سامانه هستند اما از 4700 ناشر کتاب در سامانه وجود دارد. یعنی 2000 ناشری که آثارشان در سطح نمایشگاه‌ها دیده نمی‌شد اینجا در یک فرصت برابر دیده شده‎اند. 
 
شما از میزان استقبال کتابفروشی‌ها از سامانه راضی هستید؟
طرح فصلی که در ابتدا راه افتاد حدود 70 کتابفروشی ثبت‌نام کردند؛ سامانه با 200کتابفروشی کار خود را شروع کرد. اوج طرح فصلی به 950 کتابفروشی رسید. این 950 کتابفروشی، فروشگاه‌هایی هستند که دسترسی حداقلی به فضای مجازی دارند. در این مدت مسائل زیادی برای ما مکشوف شد؛ از جمله این‌که اکثر کتابفروشی‌های کشور اصلا درباره استفاده از نرم‌افزار و رایانه اهتمام ندارند و با همان روش سنتی و دستی پیش می‌روند. اگر نرم‌افزار هم دارند یک‌بار، اول سال برای بازگشایی حساب استفاده می‌کنند و یک‌بار هم آخر سال که می‌خواهند انبارگردانی داشته‌باشند. اصلا نرم‌افزار برای‌شان مهم نیست! خب وقتی که شما می‌بینید کسب‌وکارتان با تهدید سیل‌آسای فروشگاه‌های اینترنتی و دیجیتال مواجه است و فروشگاه شما را با خود می‌برد و شما سرجای‌تان ایستادید و اقدامی نمی‌کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ غرق می‌شوید! اما اگر خودتان را به‌روز کردید، می‌توانید همچنان موقعیت خودتان را حفظ کنید و شما هم از این مزایا و ظرفیت جدید استفاده کنید. در نهایت باید عرض کنم که این تعداد رضایتبخش نیست اما تعجیلی برای پیوستن کتابفروشیها نداریم و متعقدیم به‌تدریج جای خود را باز میکند.
 
برگردیم سراغ حلقه‌ها، برای مخاطبان نهایی کتاب در این مدت چه کرده‌اید؟
کاری که برای مخاطب به‌عنوان حلقه آخر این زنجیره انجام شده، این بود که امکان استفاده از یارانه را بیش از گذشته برایش فراهم کردیم. کوشیدیم سهم مخاطب را از حلقه ترویج هم بیشتر کنیم. مثلا با ایجاد نمایشگاه‌های مجازی و سامانه خرید از کتابفروشی‌ها دیگر کسی مجبور نیست برای استفاده از یارانه‌اش از زاهدان به تهران بیاید یا از مشهد، از شهری دور به تهران بیاید تا بتواند از یارانه‌اش استفاده کند. این البته نفی ضرورت حضور و استفاده از محیط نیست، بلکه ایجاد فضایی جدیدتر است. نکته بعد این‌که به فرض چند صدهزارتومان به دانشجو بن خرید داده شد. خب چقدر باید هزینه کند تا بیاید تهران و برگردد؟ طبیعی است که برایش نمی‌صرفد. چه اتفاقی می‌افتد؟ از سفر و خرید و استفاده از یارانه‌اش صرف‌نظر می‌کند. مسأله دیگر این‌که امسال، اولین سالی بود که سامانه بن تا روز آخر نمایشگاه باز بود؛ یعنی افراد تا روز آخر نمایشگاه می‌توانستند از بن استفاده کنند. سال‌های قبل چند روز باز و تکمیل و بسته می‌شد و همه شکایت می‌کردند. 

 پس امسال به‌طور شفاف و واقعی یارانه به دست مخاطب نهایی رسیده‌است؟ 
بله. آرزوی من این است با این فضایی که فراهم شده‌ و با ایفای مسئولیت اجتماعی توسط بانک‌ها، بیمه‌ها، مجموعه‌ها و شرکت‌های بزرگ بتوانیم شفاف اعلام کنیم که یارانه کتاب کجا مصرف شد. درواقع بتوانیم بگوییم به‌جای این‌که صرفا به اعضای هیات علمی و دانشجوها یارانه داده‌ایم به هر ایرانی یارانه کتاب داده‌ایم و این کار را الان در سامانه کتابفروشی‌ها انجام می‌دهیم. 
 
از نظر شما افق‌ بالاتر صنعت نشر که باید به آن برسیم، کجاست؟
 به نظرم می‌آید دو موضوع و نقطه است که باید روی آن دست بگذاریم تا نشر در کشور متحول شود؛ نقطه ترویج و نقطه بین‌المللی شدن نشر. در نقطه ترویج خود شما هم تجربه کردید و دیدید وقتی روی کتابی متمرکز می‌شوید، چقدر اوضاع متفاوت می‌شود. وقتی با مردم حرف می‌زنیم که کتاب بخوانید، یعنی مردم را وارد وادی سرگردانی می‌کنیم که چه بخوانم؟ ازکجا پیدایش کنم؟ باید به مردم بگوییم چه بخوانند. از طرفی سؤالات خبرنگارها را عوض کنیم. از سؤال غیرعمومی سرانه مطالعه برای فضای عمومی می‌خواهید به چه چیزی برسید؟ تحقیر؟ چه عایدی دارد؟ این آمار مخدوش و مورد مناقشه است و کمکی به حل مسأله کتابخوانی نمی‌کند. بین‌الملل هم یک نکته دارد. نه این‌که از همه اعتقادات و آموزه‌های‌مان دست برداریم و برویم برای کشورهای دیگر و با فرهنگ آنها کتاب تولید کنیم. من می‌گویم فرهنگ ما قابلیت دارد تا صادر شود. ناشرها نترسند از این‌که همین‌جا کل محصول، بروشور و اقلام تبلیغاتی را تولید کنند و به نمایشگاه‌های خارجی ببرند و از طرفی بخش‌های بازاریابی بین‌المللی و بخش بین‌المللی سایت‌های‌شان را نیز فعال کنند. 

 گفته می‌شود یکی از مشکلات صنعت نشر ایران، تعداد زیاد مجوزهای نشر است. نظر شما در این‌باره چیست؟
شما در هیچ صنعتی نمی‌بینید که تعداد تولیدکنندگان بیشتر از تعداد عرضه‌کنندگان باشد اما در صنعت نشر این‌طور نیست. با نگاهی بازتر و غیرسخت‌گیرانه حداکثر 3000 کتابفروشی در کشور داریم، در حالی‌که در کشور بیش از 22هزار مجوز نشر داریم. این آمار بالا از تفکری برخاسته؛ تفکر این بوده که حوزه فرهنگ را تسهیل کنید تا هر کس خواست در آن عاملیت کند، بتواند. تقریبا سالی 5000 ناشر فعال داریم؛ یعنی ناشری که یک کتاب چاپ یا تجدید چاپ کند. این یکی از کج کارکردی‌های این صنعت هست. اوایل دهه 90 در همان خانه کتاب سابق، آماری از عملکرد ناشران کشور منتشر شد که براساس آن تعداد ناشرانی که در یک سال یک کتاب چاپ یا تجدیدچاپ کرده‎اند، حدود 4000 ناشر می‌شوند. (ناشر فعال) ناشرانی که در طول یک سال 20 کتاب منتشر می‌کنند، 800 ناشر می‌شوند. (ناشر پرکار) ناشرانی که 50 کتاب در سال چاپ کنند، حدود 250 ناشر می‌شوند. (ناشر حرفه‌ای) بیش از 200 ناشر هم در کشور داریم که در طول یک‌سال بیش از 250 کتاب چاپ و تجدید چاپ می‌کنند. با این طبقه‌بندی، ایده فرهنگی نظام محقق می‌شود و ناشران در یک دامنه‌ای می‌آیند بالا که قابلیت ارزیابی دقیق هم دارد. 

 اوضاع قاچاق کتاب در ایران در چه وضعی است؟
باید خود ناشر در نظام صنفی این موضوع را پیگیری کند. یک جایی باید شکایت ناشر ثبت شود که بشود آمار و اطلاعاتی در این حوزه جمع‌آوری کرد. ناشران این کار را نمی‌کنند. مسأله قاچاق درباره کتاب ترجمه بیشتر اتفاق می‎افتد اما من تاکنون آمار رسمی در این موضوع ندیدم اما چاره‌اش را در این می‎بینم که ناشر پشتیبان اثر خودش باشد و آن‌قدر کتابش در بازار زیاد باشد که فرصت نشود اثر قاچاقی ظرفیت فروش پیدا کند. 
 
اوضاع نشر الکترونیک در کشور چطور است؟
در ابتدای راه‌اندازی سکوهای نشر الکترونیک در سه موضوع امنیت، اقتصاد و حقوق مشکل داشتیم. الان موضوع امنیت تا حدی حل یا منحل شده به تعبیری موضوع حقوق را هم سکوها پذیرفتند و قرارداد و سهم ناشر را مشخص می‌کنند. اما موضوع اقتصاد همچنان جدی در این عرصه جدی است. اگر که اقتصاد در این فضا خوب تامین نشود؛ یعنی ناشر و نویسنده ببیند که اینجا‎ هم برایش عایدی دارد و اگر این عواید دیده و تامین نشود به نظرم این موضوع کند در کشور پیش می‎رود. حوزه نشر الکترونیک به‎عنوان حوزه افزایش‎دهنده مخاطب در آینده کمک‎کننده است اما جای کتاب را نمی‎گیرد. 

خانه کتاب و ادبیات ایران کجاست؟

خانه کتاب و ادبیات ایران حاصل ادغام سه موسسه از موسسات معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. 

1ـ موسسه نمایشگاه‎های فرهنگی که وظیفه برگزاری نمایشگاه‎های داخلی و خارجی اعم از نمایشگاه تهران و نمایشگاه‎های استانی را به‌عهده‌ دارد و نیز فعالیت بخش بین‌الملل نشر ایران با سیاست‎هایی که درون معاونت امور فرهنگی تدوین می‌شود هم به عهده موسسه نمایشگاه‎ها بوده است.

 2ـ موسسه خانه‌کتاب سابق است که وظیفه برگزاری جوایز مثل جایزه کتاب‌ سال، جشنواره نقد، جشنواره کتاب و رسانه، اداره کردن خبرگزاری ایبنا و جمع‌آوری بانک اطلاعات کتاب کشور را به‌عهده داشت. در دوره خودش متولی برگزاری طرح‌های فصلی فروش کتاب بود و موضوع شابک و این جنس موضوعات را نیز خانه کتاب انجام می‌داد.
 
3ـ موسسه بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان که متولی برگزاری جایزه جلال آل احمد و جشنواره بین‌المللی شعر فجر بود و همین‌طور موضوع آموزش و پژوهش در حوزه ادبیات را عهده‎دار بود. مجموع وظایفی که در سه موسسه انجام می‌شد و علاوه بر آن وظایفی که بعدا در دوره ادغام به‌عهده موسسه گذاشته‌ شده و کارهای جدیدی که راه افتاده، از جمله برگزاری نمایشگاه مجازی، برپایی سامانه خرید از کتابفروشی‎ها و طرح‎های ارتقایی صنعت نشر به عهده خانه کتاب و ادبیات ایران است. همه حلقه‎های صنعت نشر با این موسسه کار دارند. حلقه اول شامل نویسنده، شاعر، مترجم، ویراستار، مصحح و به‌طور کلی اهل قلم با موسسه مرتبط هستند.
حلقه دوم ناشران هستند که با شابک و نمایشگاه‎ها و... کار دارند. 
حلقه سوم گروه‌های ترویجی را شامل می‌شود که با خبرگزاری ایبنا و شبکه تازه‌تاسیس تلویزیونی کتاب کار دارند. حلقه چهارم کتابفروشان و موزعان هستند که با طرح‌های فصلی قبلی و با سامانه خرید از کتابفروشی‌های فعلی کار دارند.
حلقه آخر هم مخاطبان نهایی کتاب هستند که به‌طور مستقیم از خروجی بخش ترویج استفاده می‌کنند و علاوه بر آن از یارانه‌هایی که وزارت ارشاد در نظر می‌گیرد، بهره‌مند می‌شوند. به عبارتی کسی نیست در کشور که با کتاب کار داشته باشد و با این موسسه کار نداشته باشد. ما هم تلاش می‌کنیم این منظومه‌کاری را به صورت منظم و رو به جلو با تحول‌های لازم در هر بخشی پیش ببریم. 

مقاومت کتابفروش‌ها برای پیوستن به سامانه
هر تغییری مقاومت‌برانگیز است. این مقاومت‌ها عجیب و غافلگیرکننده نیست. اتفاقا میزان همراهی بیشتر ما را غافلگیر کرد. میزان حرف‌ها و تشکرهایی که در فضای خصوصی به ما می‌زنند، بیشتر ما را غافلگیر کرد. هفته گذشته مدیر دو کتابفروشی‌ قدیمی به موسسه آمدند و از راه‌اندازی این سامانه تشکر کردند. آنها گفتند این سامانه چند اتفاق خوب رقم زده است. اول این‌که کتاب‎هایی که شاید سال‌ها در قفسه‌ها مانده‌بود، اینجا دیده شده و به فروش رفته‌است. این سامانه بستر خوبی برای فروش رفتن کتاب‌های ‌کمیاب و کم‌ارج دیده‌است. گاهی یک کتاب را که خیلی وقت است دنبالش می‌گردید، در یک شهر خیلی دور که اصلا برای ما قابل تصور نیست پیدایش می‌کنید. نکته دومی که گفتند این بود که ما را با مخاطب جدید آشنا کردید. در حالی‌که این حرف مطرح بود که این طرح مخاطب فروشگاه‌ها را می‌رباید. گفتند ما به مخاطبی رسیدیم که هیچ‌گاه به او دسترسی نداشتیم. نکته سوم این‌که می‌گفتند وقتی کتابی پرفروش می‌شود ما هم بهره خودمان را می‌بریم. 
نکته دیگری که برای کتابفروشی‌ها می‌گویم این است که ما هیچ اجباری نداریم، ولی اگر خودتان را به روز نکنید، در مقابل آن سیل نمی‎توانید دوام بیاورید. سایت‌هایی هستند که کتاب را با قیمت سه برابری و تخفیف 70 درصدی ارائه می‌کنند. کتابفروش با اینها چه‌کار می‌خواهد بکند؟ این سامانه نفی فروش مستقیم ناشران و نمایشگاه‌ها نیست. این قوا باید با همدیگر تجمیع شود و تبدیل به یک قدرت و یک بازیگر قابل اتکا بشود تا بتوان برای کارهای بزرگ‌تر آماده‌اش کرد. 
 ارزش ریالی صنعت نشر ایران چقدر است؟
این صنعت بزرگ، صنعت اول فرهنگی هست و 8000میلیارد تومان ارزش این صنعت است. حدود 100هزار نفر مستقیم در این صنعت دارند کار می‌کنند. هیچ صنعت فرهنگی دیگری به این قدرت نداریم. مثلا صنعت سینما با وجود سینمای خانگی و خیلی دست بالا، به 3000 میلیارد نمی‌رسد. ما از 8000 میلیارد صحبت می‌کنیم. این کجا و آن کجا؟ همین امروز که هشتم بهمن ماه است این صنعت عدد 7000 میلیارد را رد کرده است و تا پایان امسال به 8000 میلیارد می‌رسد. وضعیت صنعت نشر ما در منطقه بی‌نظیر است و در دنیا به عنوان مزیت رقابتی قابل عرضه است. در حوزه کودک‎ونوجوان در دنیا رقابت می‌کنیم و جایزه می‌بریم. البته مقداری در فناوری چاپ عقب هستیم که ناشران خط‌شکن مانند به‌نشر، مهرستان، فاطمی، جمکران، پی‌نما، قدیانی و دیگرانی خط را شکستند و کتاب‌های‌شان را به صورت بهتری عرضه می‌کنند. 

ترویج کتابخوانی وظیفه دولت یا ناشران؟
هیچ‌کس به‌اندازه خود ناشر و پس از آن نویسنده، نمی‌تواند مروج کتاب باشد. نویسنده‌هایی که خودشان مروج هستند و برای ترویج کتاب‌شان تلاش می‎کنند، موفق‌ترند. ما باید چنین چیزی را الگو کنیم. در قرارداد ناشران با نویسندگان این را شرط کنیم و بعد برایش ما‌به‌ازا ببینیم. مثلا کتابی‌که بر اثر فعالیت نویسنده فروش می‌رود عواید بیشتری برای نویسنده داشته‌باشد؛ درصد بیشتری بگیرد. مثلا 2 درصد حق ترویج بگیرد. 

 دولت باید چه‌کار کند؟
دولت به معنی صداوسیما و رسانه‎ها و شبکه‌های رسمی باید بستر را فراهم کنند. این بستر وقتی رونق می‌گیرد که نویسنده و ناشر فشار بیاورند و مطالبه داشته‌باشند و دولت و حاکمیت باید بستر را برای نقش‎آفرینی فراهم کند. اما فرض می‎گیریم دولت تا الان هیچ بستری را فراهم نکرده‌است؛ ما مدل‎های موفقی داریم از ناشرانی که هیچ استفاده‌ای از رسانه‎های عمومی و رسمی ندارند اما آن‎قدر برای آثارشان تبلیغ می‎کنند که تصور می‎کنیم این آثار خیلی پرفروش هستند. برساخت رسانه‎ای‎شان و عملیات روانی‎شان را ببینید. آن‌قدر کار رسانه‎ای می‎کنند که کتابفروش‌ها کتاب را می‏آورند و پخشی‎ها روی آن کار می‏کنند. دلیل بخشی از ورشکستی کتابفروشی‏ها پیروی از این فضاسازی‌هاست. 

 سهم کتاب در برنامه‎ سازی‎های صداوسیما 
سهم فرهنگ در بودجه کشور، سهم فرهنگ و کتاب در صداوسیما اصلا سهم واقعی خودش نیست. اگر ما بخواهیم به اندازه اوایل دهه80 در خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای موضوع کتاب پول داشته‌باشیم باید هزار میلیارد تومان سرمایه در اختیارمان باشد. بودجه کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شامل حوزه سینما، قرآنی، فرهنگی و هنری و کتاب و... 1300میلیارد تومان است! از طرفی، بازار 8000میلیاردی یعنی حداقل هزار میلیارد حق‏التالیف. هزار میلیارد حق‌التالیف یعنی کجا؟ یعنی عرصه تولید. ما برای تکان دادن عرصه تولید 30درصد هزار میلیارد را لازم داریم. بودجه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برای این موضوع به عنوان متولی امر یک‌پنجم این هم نیست. بودجه حمایت از تولید کتب ارزشمند سه میلیارد تومان است! طبیعتا راضی نیستیم.

عطیه هراتی‌مطلق - روزنامه‌نگار