مجموعه ایکاشها
کاش میشد این رفتارم را تغییر بدهم مثلا این رفتارم که منهایی را در دریای رفتارها غرق کردهام که تازه، دریاچه بودن آن به چشم آمده است!
حسرتها زیاد لیکن کاشهای کمی از این دریاچه باقی است.
ماهی قشنگ دریای من از تلخی موجهایم بیخبر نیست، پس بگذار صدای پرنده وجودم را بالای آبهای موجدار رها کنم.
و از آن کاش بگویم...
کاش میشد طلسم «نه نگفتنهایم» را به تغییری بیهمتا برسانم، کاش میشد این رفتارم را به دست تغییر بسپارم.
کاش میشد این طلسم را بشکنم.
سکوت، سکه دو روی دنیای من که یک روی آن رضایت است و روی دیگر...
آری، نه گفتنهایی که در سکوت مخفی است لیکن باور نکردیم.
کاش تغییر دهم این روی سکه سکوتم را در زیر این آسمان بیطرف...
گاه روی آرزوهای دفن شدهام، زیر بار این روی سکه آب میریزم؛ گرچه خاک خودش سرد است!
گاه نیز گرم شدن و آتش گرفتنش را در جهنم اشتباه این رفتار تماشا کردم، لیکن امروز گاهها و کاشهایم را درون صندوقی قفلدار به امانت گذاشته و خواهم نوشت:خودم را در کاشهای دیروز امتحان نخواهم کرد. من، آنها را در گلدان کارهای امروز خویش میکارم تا جای آن همیشه برای تغییرهای ماندگارم سبز بماند.
سحر صادق - تهرانماهی قشنگ دریای من از تلخی موجهایم بیخبر نیست، پس بگذار صدای پرنده وجودم را بالای آبهای موجدار رها کنم.
و از آن کاش بگویم...
کاش میشد طلسم «نه نگفتنهایم» را به تغییری بیهمتا برسانم، کاش میشد این رفتارم را به دست تغییر بسپارم.
کاش میشد این طلسم را بشکنم.
سکوت، سکه دو روی دنیای من که یک روی آن رضایت است و روی دیگر...
آری، نه گفتنهایی که در سکوت مخفی است لیکن باور نکردیم.
کاش تغییر دهم این روی سکه سکوتم را در زیر این آسمان بیطرف...
گاه روی آرزوهای دفن شدهام، زیر بار این روی سکه آب میریزم؛ گرچه خاک خودش سرد است!
گاه نیز گرم شدن و آتش گرفتنش را در جهنم اشتباه این رفتار تماشا کردم، لیکن امروز گاهها و کاشهایم را درون صندوقی قفلدار به امانت گذاشته و خواهم نوشت:خودم را در کاشهای دیروز امتحان نخواهم کرد. من، آنها را در گلدان کارهای امروز خویش میکارم تا جای آن همیشه برای تغییرهای ماندگارم سبز بماند.