درباره انتخاب علی دهکردی به عنوان مدیرعامل جدید خانهسینما
خدایا چرا اینجا؟
در واپسین ساعات شامگاه سهشنبه خبر آمد در آخرین جلسه خانهسینما علی دهکردی، یکی از اعضای هیاتمدیره به اتفاق آرا به عنوان مدیرعامل این نهاد انتخاب شد.
اگر بدبینانه به ماجراهای خانهسینما در یکی دو سال اخیر نگاه کنیم و از کارنامه سینمایی مدیرعامل جدید این نهاد صنفی هم به قصد تشدید این بدبینی مدد بگیریم، آن سکانس شکواییه سعید(علی دهکردی) در «از کرخه تا راین» و مونولوگ «خدایا چرا اینجا؟» بسیار مناسب است و به کار میآید، به ویژه اینکه دو مدیرعامل قبلی سینما هم از سمت خود استعفا کردهبودند.
در مورد متقدمتر منوچهر شاهسواری اوایل شهریور1401 به دلیل اختلافات صنفی و حواشی خانه سینما استعفا کرد؛ استعفایی که تا چند ماه پذیرفته نشد و درنهایت با مصوبه هیاتمدیره این نهاد مرضیه برومند در میانه اسفند سال گذشته جایگزین او شد.
حضور این کارگردان با برش و جدیت مثالزدنی و صراحت لهجه و البته تجربه صنفی و مسئولیتهای اجرایی در بدو امر، امیدواریهایی را برای حل مشکلات سینماگران و اعضای صنوف مختلف سینما به وجود آورد و حتی در همین روزنامه جامجم در گزارشی با عنوان «از خونه مادربزرگه تا خانه سینما» اشاره شد که شناخت خوب و متقابل برومند و اهالی سینما از یکدیگر در ترکیب با محبوبیت این چهره و برش و قاطعیت او در پیشبرد مسائل میتواند جزو برگهای برنده انتخابش در این مسئولیت باشد و امیدواریها را برای مطالبهگری، برقراری عدالتصنفی و رفع مشکلات شغلی و معیشتی افزایش دهد. اما متاسفانه، به جای تحقق این امید و آرزوها به نمایندگی از اهالی سینما، آن خط آخر گزارش تعبیر شد و برومند که باتوجه به ویرانههای خانهسینما کار بسیار سختی برای حل مشکلات پیش رو داشت، از پس مشکلات و حواشی فراوان این خانه برنیامد و دهم مهرماه استعفایش را تقدیم هیأترئیسه خانه سینماکرد، البته این کنارهگیری بعد از یک ماه و در 16 آبان رسانهای شد. کمرنگی خوشبینی درباره انتخاب علی دهکردی به عنوان مدیرعامل خانه سینما و بازی با آن سکانس مشهور و تاثیرگذار و دیالوگ «خدایا چرا اینجا؟ (در خانه سینما آن هم به عنوان مدیرعاملش) بیشتر متاثر از همین اوضاع آشفته بزرگترین و مهمترین نهاد صنفی سینمایی کشور و دو استفعای بحثانگیزش است، اینکه حجم مشکلات و مطالبات در خانهسینما در این چند سال به قدری بالاست ــ و مدام هم انباشتهتر میشود ــ که انگار کاری از کسی برنمیآید. مرور متن استعفای برومند به ویژه تمرکز روی جملاتی نظیر «تصمیمگیرندگان اصلی کسان دیگری بودند» و کلیدواژههایی چون «پیچیدگیها و تناقضهای درونی خانهسینما» نشان میدهد عرصه چقدر برای مدیرعامل جدید سخت است.اما خوشبینیها به شخصیت خوب و چهره مقبول علی دهکردی به عنوان هنرمندی متعهد برمیگردد، به ویژه اینکه تجربه حضورش به عنوان رئیس انجمن بازیگران خانهسینما در سالهای گذشته هم میتواند به کار مدیریت خوب و کلان نیز او به عنوان مدیرعامل بیاید. امیدواریم دهکردی با تکیه بر این پیشینه، هم در رفع مشکلات معیشتی و صنفی خانه سینما بکوشد و هم توش و توان اعتباری این نهاد را به جای بازیهای سیاسی و انتشار بیانیههای متعدد و بینتیجه، به تمامی معطوف به کار صنفی و عدالت شغلی کند.
علی رستگار | گروه فرهنگ و هنردر مورد متقدمتر منوچهر شاهسواری اوایل شهریور1401 به دلیل اختلافات صنفی و حواشی خانه سینما استعفا کرد؛ استعفایی که تا چند ماه پذیرفته نشد و درنهایت با مصوبه هیاتمدیره این نهاد مرضیه برومند در میانه اسفند سال گذشته جایگزین او شد.
حضور این کارگردان با برش و جدیت مثالزدنی و صراحت لهجه و البته تجربه صنفی و مسئولیتهای اجرایی در بدو امر، امیدواریهایی را برای حل مشکلات سینماگران و اعضای صنوف مختلف سینما به وجود آورد و حتی در همین روزنامه جامجم در گزارشی با عنوان «از خونه مادربزرگه تا خانه سینما» اشاره شد که شناخت خوب و متقابل برومند و اهالی سینما از یکدیگر در ترکیب با محبوبیت این چهره و برش و قاطعیت او در پیشبرد مسائل میتواند جزو برگهای برنده انتخابش در این مسئولیت باشد و امیدواریها را برای مطالبهگری، برقراری عدالتصنفی و رفع مشکلات شغلی و معیشتی افزایش دهد. اما متاسفانه، به جای تحقق این امید و آرزوها به نمایندگی از اهالی سینما، آن خط آخر گزارش تعبیر شد و برومند که باتوجه به ویرانههای خانهسینما کار بسیار سختی برای حل مشکلات پیش رو داشت، از پس مشکلات و حواشی فراوان این خانه برنیامد و دهم مهرماه استعفایش را تقدیم هیأترئیسه خانه سینماکرد، البته این کنارهگیری بعد از یک ماه و در 16 آبان رسانهای شد. کمرنگی خوشبینی درباره انتخاب علی دهکردی به عنوان مدیرعامل خانه سینما و بازی با آن سکانس مشهور و تاثیرگذار و دیالوگ «خدایا چرا اینجا؟ (در خانه سینما آن هم به عنوان مدیرعاملش) بیشتر متاثر از همین اوضاع آشفته بزرگترین و مهمترین نهاد صنفی سینمایی کشور و دو استفعای بحثانگیزش است، اینکه حجم مشکلات و مطالبات در خانهسینما در این چند سال به قدری بالاست ــ و مدام هم انباشتهتر میشود ــ که انگار کاری از کسی برنمیآید. مرور متن استعفای برومند به ویژه تمرکز روی جملاتی نظیر «تصمیمگیرندگان اصلی کسان دیگری بودند» و کلیدواژههایی چون «پیچیدگیها و تناقضهای درونی خانهسینما» نشان میدهد عرصه چقدر برای مدیرعامل جدید سخت است.اما خوشبینیها به شخصیت خوب و چهره مقبول علی دهکردی به عنوان هنرمندی متعهد برمیگردد، به ویژه اینکه تجربه حضورش به عنوان رئیس انجمن بازیگران خانهسینما در سالهای گذشته هم میتواند به کار مدیریت خوب و کلان نیز او به عنوان مدیرعامل بیاید. امیدواریم دهکردی با تکیه بر این پیشینه، هم در رفع مشکلات معیشتی و صنفی خانه سینما بکوشد و هم توش و توان اعتباری این نهاد را به جای بازیهای سیاسی و انتشار بیانیههای متعدد و بینتیجه، به تمامی معطوف به کار صنفی و عدالت شغلی کند.