اصلاح بودجه بدون آیندهفروشی
در سال جاری 150 هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهیم داشت که نحوه مواجهه دولت با آن بسیار مهم است چون اگر برای این امر به چاپ اسکناس دست بزند تورم ایجاد میکند، بنابراین باید هزینههای غیرضروری خود را کاهش دهد.
دولت چندین سال است که به آیندهفروشی منابع روی آورده است؛ به صورتی که اوراق مالی چاپ کرده و به نوعی منابع آینده را میفروشد. بهجای فروش نفت به فروش اوراق مالی روی آوردهایم که این امر بسیار خطرناک است. از طرفی دیگر بودجه امسال با صادرات یک و نیم میلیون بشکهای نفت در روز بستهشده است. این در حالی است که برآوردها همواره این بود که این امر محال است ولی مجلس و دولت بدون کار کارشناسی این موضوع را به تصویب رساندند.
بنابراین با تشدید تحریمها در این بخش به فکر اصلاح نظام مالیاتی که جایگزین درآمدهای نفتی است افتادهاند که این امر بسیار کلیدی است و باید اصلاح ساختاری مهمی در دولت برای کاهش فرار مالیاتی و توسعه پایههای جدید مالیاتی اتفاق بیفتد.
ما در کشوری زندگی میکنیم که همواره بهشت سوداگران بوده، به طوری که نظام مالیاتی کشور در خدمت ثروتمندان بوده است و این قشر به دلیل نبود پایههای مالیاتی از جمله مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد، مالیات تصاعدی بر مصرف همواره در امنیت قرار داشتند، این در حالی است که با تصویب این مالیاتها سه دهک بالای جامعه مورد هدف قرار میگرفتند، ولی همیشه تصویب این مالیاتها که نیازمند شفافیت است توسط دولتها و مجالس مختلف پاسکاری شده است.
با تصویب این مالیاتها 150 هزار میلیارد تومان به درآمد دولت اضافه میشود ولی این امر نیازمند عزم جدی در بین مسئولین و داشتن بانک اطلاعاتی است. در زمینه اصلاح نظام یارانهای انرژی هم باید در نظر داشت که در حال حاضر 900 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان به این بخش اختصاص مییابد که عمده انرژی را دهکهای پردرآمد مصرف میکنند چون یا چند شرکت یا چندین ماشین و خانه در اختیار دارند به همین دلیل عمده یارانه به این دهکها اختصاص مییابد. دهک اول 17 برابر بیشتر از دهک دهم یارانه مصرف میکند بنابراین باید در این امر اصلاحات جدی صورت گیرد تا عمده یارانه به قشر متوسط و پایین اختصاص یابد و آنها از این امر بیشتر بهرهمند شوند.
بازتوزیع این ثروت به نفع دهکهای کمدرآمد است بنابراین برای میانگین مصرف متعارف نباید دست به اصلاح ساختار و افزایش قیمت بزنیم. ولی مصرف از میانگین به بالا را باید مشمول مالیات تصاعدی قرار بدهیم.
از طرف دیگر 70 درصد بودجه کشور برای شرکتهای دولتی است بنابراین برای این شرکتها باید برنامهای ایجاد شود تا از زیان آنها جلوگیری و سودآور شوند. این در حالی است که هماکنون این شرکتها به دلیل عدم نظارت و شفافیت، زیانده هستند و به حیاط خلوت سیاسی تبدیل شدهاند و حقوق و دستمزد و حسابهای بیرویه مالی در آنها وجود دارد، بنابراین باید اصلاح شوند.
دولت چندین سال است که به آیندهفروشی منابع روی آورده است؛ به صورتی که اوراق مالی چاپ کرده و به نوعی منابع آینده را میفروشد. بهجای فروش نفت به فروش اوراق مالی روی آوردهایم که این امر بسیار خطرناک است. از طرفی دیگر بودجه امسال با صادرات یک و نیم میلیون بشکهای نفت در روز بستهشده است. این در حالی است که برآوردها همواره این بود که این امر محال است ولی مجلس و دولت بدون کار کارشناسی این موضوع را به تصویب رساندند.
بنابراین با تشدید تحریمها در این بخش به فکر اصلاح نظام مالیاتی که جایگزین درآمدهای نفتی است افتادهاند که این امر بسیار کلیدی است و باید اصلاح ساختاری مهمی در دولت برای کاهش فرار مالیاتی و توسعه پایههای جدید مالیاتی اتفاق بیفتد.
ما در کشوری زندگی میکنیم که همواره بهشت سوداگران بوده، به طوری که نظام مالیاتی کشور در خدمت ثروتمندان بوده است و این قشر به دلیل نبود پایههای مالیاتی از جمله مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد، مالیات تصاعدی بر مصرف همواره در امنیت قرار داشتند، این در حالی است که با تصویب این مالیاتها سه دهک بالای جامعه مورد هدف قرار میگرفتند، ولی همیشه تصویب این مالیاتها که نیازمند شفافیت است توسط دولتها و مجالس مختلف پاسکاری شده است.
با تصویب این مالیاتها 150 هزار میلیارد تومان به درآمد دولت اضافه میشود ولی این امر نیازمند عزم جدی در بین مسئولین و داشتن بانک اطلاعاتی است. در زمینه اصلاح نظام یارانهای انرژی هم باید در نظر داشت که در حال حاضر 900 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان به این بخش اختصاص مییابد که عمده انرژی را دهکهای پردرآمد مصرف میکنند چون یا چند شرکت یا چندین ماشین و خانه در اختیار دارند به همین دلیل عمده یارانه به این دهکها اختصاص مییابد. دهک اول 17 برابر بیشتر از دهک دهم یارانه مصرف میکند بنابراین باید در این امر اصلاحات جدی صورت گیرد تا عمده یارانه به قشر متوسط و پایین اختصاص یابد و آنها از این امر بیشتر بهرهمند شوند.
بازتوزیع این ثروت به نفع دهکهای کمدرآمد است بنابراین برای میانگین مصرف متعارف نباید دست به اصلاح ساختار و افزایش قیمت بزنیم. ولی مصرف از میانگین به بالا را باید مشمول مالیات تصاعدی قرار بدهیم.
از طرف دیگر 70 درصد بودجه کشور برای شرکتهای دولتی است بنابراین برای این شرکتها باید برنامهای ایجاد شود تا از زیان آنها جلوگیری و سودآور شوند. این در حالی است که هماکنون این شرکتها به دلیل عدم نظارت و شفافیت، زیانده هستند و به حیاط خلوت سیاسی تبدیل شدهاند و حقوق و دستمزد و حسابهای بیرویه مالی در آنها وجود دارد، بنابراین باید اصلاح شوند.
تیتر خبرها
-
افتخار پوشیدن لباس «رستــم»
-
دلگرمی قضایی برای محیطزیستیها
-
«ستایش3 » به آنتـن نـزدیک شد
-
عملیات نجات در جاجرود
-
سودجویان ما را دور زدند
-
آشوب در محله غربی
-
نهضت تولید برای «رونق تولید»
-
درسهای برجامی
-
«گاندو»، پربینندهترین سریال تلویزیونی
-
شاه مقصود...
-
فرانسه، انگلیس و آلمان در حمایت از برجام بیانیه صادر کردند
-
موگرینی با امیر کویت دیدار کرد
-
«گاندو»، پربینندهترین سریال تلویزیونی
-
سبقت گرفتن دموکراتها از ترامپ در جدیدترین نظرسنجی انتخابات آمریکا
-
اصلاح بودجه بدون آیندهفروشی