آجرهای  اعتمادسازی

دیوار فروریخته اعتماد را چگونه ترمیم کنم؟

آجرهای اعتمادسازی

بگویند ماست سفید است،‌ باور نمی‌كنیم. برای هر اتفاق ساده‌ای به دنبال سند و مدرك و دلیل هستیم. كسی را نبخشیده و سخت انتقام می‌گیریم. دایره دوستی‌های ما به‌قدری تنگ شده كه از انگشتان دست تجاوز نمی‌كند! سخت باور می‌كنیم. حساس و زودرنج شده‌ایم. همه اینها یك دلیل واضح دارد؛‌ روزی،‌ كسی،‌ جایی،‌ «اعتماد»‌ ما را دزدیده و حالا جای خالی آن درد می‌كند و درمانی هم برای آن پیدا نكرده‌ایم. بی‌اعتمادی‌ درد بدی است. زندگی را برای فردی كه اعتمادش را از دست داده،‌ سیاه كرده و گاهی حتی شخصیت او را به شكلی دیگر معرفی می‌كند. برای آن‌كه درباره این موضوع،‌ یعنی «اعتماد كردن» و راهكارهای بازسازی دوباره اعتماد بیشتر بدانیم با دكتر بهمن ابراهیمی، روان‌شناس صحبت كرده‌ایم كه می‌خوانید.

اعتماد كردن‌ آجرهایی می‌خواهد كه باید یكی‌یكی آن را روی هم چید و بنای اعتماد را بالا برد. یكی از این آجرهای مهم «امنیت» است. دكتر بهمن ابراهیمی در این باره می‌گوید: «همراه با اعتماد، واژه دیگری به نام امنیت وجود دارد. شما تا زمانی كه نتوانید نزد كسی احساس امنیت كنید،‌ حتی نمی‌توانید درباره اعتماد صحبت كنید.»‌ او ادامه می‌دهد: «قابلیت پیش‌پذیری دنیا و آدم‌هایش هم بسیار مهم است. این ویژگی گرچه قطعی نیست،‌ اما هر چقدر این امكان بیشتر باشد،‌ احساس امنیت و اعتماد به فرد یا اتفاقات افراد بیشتر می‌شود.»
چطور به او اعتماد كنیم؟
 فرمول یا راهكاری برای اعتماد وجود دارد؟‌ دكتر بهمن ابراهیمی می‌گوید: «پیش از آن‌كه در جست‌وجوی اعتماد و امنیت فقط در طرف مقابل باشید؛ اول به خودتان فكر كرده و سؤال‌هایی را از خودتان بپرسید.» او ادامه می‌دهد: بپرسید من از زندگی مشترك چه می‌خواهم؟، ارزش‌های من كدام است؟، خواسته‌های من از طرف مقابل چیست؟ و... به این سؤال‌ها صادقانه پاسخ دهید. پس از آن به این نتیجه می‌رسید كه می‌توانید با طرف مقابل همراه شده و به او اعتماد كنید یا نه» او ادامه می‌دهد: «پرسیدن سؤال‌های كلیشه‌ای مانند میزان درآمد ماهانه،‌ سربازی،‌ كار و... اگرچه خوب است،‌ اما اساس زندگی را نمی‌توان فقط برپایه آنها استوار كرد.  
صددرصدی وجود ندارد
«ازدواج یك ارتباط دو سویه است، بنابراین پس از این‌كه درباره خودتان دانستید،‌ باید پاسخ همین پرسش‌ها را در گفت‌وگو با طرف مقابل بگیرید.» دكتر ابراهیمی اضافه می‌كند: «اعتماد صددرصد وجود ندارد. انسان موجودی قابل تغییر است و ممكن است ارزش‌های او در گذر زمان تغییر كند.» وی ادامه می‌دهد: «بعضی افراد دچار بحران میانسالی می‌شوند. در این شرایط هم ممكن است فرد گذشته را به چالش كشیده و مسیر زندگی،‌ خواسته‌ها و نگاهش به زندگی را كاملا تغییر دهد.»
بین سنت و مدرنیته مانده‌ایم
ما میان سنت و مدرنیته مانده‌ایم و این از مشخصه‌های جوامع در حال گذار، مانند جامعه ماست. دكتر ابراهیمی درباره این موضوع می‌گوید: «تكلیف‌مان را باید با سنت و مدرنیته مشخص كنیم. ما نمی‌توانیم به عقاید سنتی پایبند باشیم، اما به روش مدرن انتخاب و عمل كنیم! باید نگاه‌مان به موضوع انتخاب همسر، روابط اجتماعی،‌ تفریحات و... را در یك سمت قرار دهیم؛ نگاه سنتی یا مدرن. ماندن در بین این دو وضعیت، بلاتكلیفی در رفتار و درنهایت بی‌اعتمادی طرف مقابل به ما را در پی دارد.»
پیش‌بینی‌پذیری
 اعتماد می‌آورد

اشاره كردیم كه آدم‌ها و رفتارشان قابل تغییر است، اما این به معنی عدم ثبات نیست. دكتر ابراهیمی در این‌باره می‌گوید: «ثبات در فكر و نگرش و كنترل هیجان‌ها و احساسات بسیار مهم است. افرادی دارای تلون عاطفی، مدیریتی روی احساسات خود ندارند. بنابراین افراد قابل اعتمادی نیستند. بنابراین باید مهارت‌های ده‌گانه زندگی را فرا گرفت.»
از الف تا یای
اعتمادسازی را بدانیم

كن بلانچارد مدلی دارد كه در آن پایه‌های اعتمادسازی را روی چهار اصل شامل  A،B،C و D بنا كرده است. دكتر ابراهیمی درباره این چهار اصل می‌گوید: « A، ابتدای كلمه Alert است؛ یعنی افراد باید با آموزش مهارت‌های زندگی،‌ توانمند و هوشمند شوند. فرد توانمند و هوشمند قابل اعتماد است.  B ابتدای كلمه Believable  ‌ به معنی باورپذیری‌ است. اگر افراد صداقت و یكرنگی در رفتارشان داشته باشند، حرف و عمل‌شان یكی باشد،‌ به افراد باورپذیری تبدیل می‌شوند كه می‌توان به آنها اعتماد كرد.» دكتر ابراهیمی ادامه می‌دهد: «كلمه بعدی Connected است. یعنی این‌كه دوطرف باید در دسترس در ارتباط‌ و در تماس باشند. در دسترس بودن هم به شكل فیزیكی و هم با نشان دادن توجه به یكدیگر تعریف می‌شود. كلمه آخر Dependable است. یعنی این‌كه دو طرف بتوانند به قول و حرف هم اعتماد داشته و حتی اگر در موردی فرد نمی‌تواند كاری را انجام دهد،‌ این موضوع را به‌راحتی بیان كند.» او در ادامه می‌گوید: ‌«این چهار كلمه می‌تواند اساس اعتماد به یكدیگر را پایه‌ریزی كند.»
مثل آیینه باشیم
«ما از هم ایراد می‌گیریم» دكتر ابراهیمی ادامه می‌دهد: آیینه چه رفتاری با شما دارد؟‌ درباره ظاهر شما فقط اطلاعات داده و نمای كلی از شما را نشان می‌دهد. اما نمی‌گوید كه بد هستید یا خوب. دكتر ابراهیمی در ادامه توضیح می‌دهد:  آدم‌ها اما شما را قضاوت می‌كنند. بازپرسی و توهین می‌كنند. دستور می‌دهند. مسخره كرده یا شما را موعظه می‌كنند. این رفتارها را از خودتان دور كنید و مثل آیینه رفتار كنید. برای مثال اگر همسرتان با اخم به خانه بازگشت به جای استفاده از عبارت‌های ناراحت‌كننده،‌ فقط به او بگویید؛‌ مثل این‌كه روز خوبی نداشته‌ای. او همدلی شما را درك می‌كند و آن‌وقت اگر خواست، با شما صحبت می‌كند. رسیدن به نگاه مشترك‌ و درك شرایط طرف مقابل‌، از دیگر مواردی است كه باعث اعتمادسازی میان زن و مرد می‌شود.