آقاابوالفضل رمان‌نویس

حرف‌های شجاعی و كرمیار درباره زرویی نصرآباد

آقاابوالفضل رمان‌نویس



در نشست «كوتاه با داستان» كه با یادبود ابوالفضل زرویی نصرآباد همراه بود از این‌كه این شاعر طنزپرداز فقید چگونه رمان نوشت حرف زده شد.
به گزارش جام‌جم، دوازدهمین نشست كوتاه با داستان به میزبانی سیدمهدی شجاعی با حضور صادق كرمیار و با یادی از ابوالفضل زرویی نصرآباد با محوریت كتاب «ماه به روایت آه» در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. در این قسمت از برنامه، صادق كرمیار همراه با سیدمهدی شجاعی به مرور خاطراتی از او پرداختند. ابتدای این بخش، یك كلیپ معرفی از ابوالفضل زرویی‌نصرآباد پخش شد كه خود او درباره زندگی شخصی و فعالیت كاری‌اش صحبت كرده بود. این تصاویر آخرین صحنه‌ها از ابوالفضل زرویی‌نصرآباد بود.
كرمیار درباره زرویی نصرآباد گفت: ما ابوالفضل را با نگاه و شعرهای طنز او كه چاپ شده یا نشده است، می‌شناسیم اما مطالعات او در زمینه تاریخ،‌ مذهب، علوم انسانی و به خصوص تاریخ اسلام و شخصیت‌های دینی به قدری عمیق است كه كمتر پژوهشگری داشته‌ایم كه در این زمینه تا این اندازه مطالعه داشته باشد.
او سپس خاطراتی را از نوشتن كتاب «ماه به روایت آه» توسط ابوالفضل زرویی نصرآباد بیان كرد و گفت: خاطرم هست آقای شجاعی به ایشان گفت نظرت چیست یك رمان در مورد حضرت ابوالفضل بنویسی؟ زرویی سری تكان داد و گفت فكر می‌كنم. بعدا موقعیتی پیش آمد و من و آقای شجاعی با هم تنها شدیم و به او گفتم این چه پیشنهادی بود مطرح كردید؟ ابوالفضل نمی‌تواند رمان بنویسد و بهتر بود می‌گفتی كه یك قصیده بنویسد. رمان نوشتن كار او نیست و او هم رویش نمی‌شود به شما نه بگوید. مدتی گذشت و دوباره ابوالفضل را دیدم؛ از او پرسیدم كه چه می‌كنی؟ گفت در حال مطالعه هستم تا آن رمان را كه آقا سید گفت بنویسم. در جواب به او گفتم كه «خیلی خودت را خسته نكن و اگر هم نشد، ایرادی ندارد. به جایش یك قصیده بگو.» او این حرف من را قبول نكرد. به مدت شش ماه مطالعه عمیق كرد و كتاب «ماه به روایت آه» را نوشت.
سیدمهدی شجاعی هم در توصیف ابوالفضل زرویی‌نصرآباد گفت: درگذشت ایشان برای بنده تداعی‌كننده بسیاری از غم‌ها و فاجعه‌هاست و تنها به رفتن ایشان فكر نمی‌كنم. بحث این است كه به یادمان می‌آید در مملكت ما چه خبر است و چه اتفاقاتی می‌افتد و سیاست‌گذاران فرهنگی ما چه الگوهایی را به عنوان نمونه‌های برتر معرفی كرده و سعی می‌كنند آنان را جا بیندازند. ابوالفضل زرویی‌نصرآباد یك نمونه عینی است كه فضل و دانش او شمردنی نیست. البته این حرف‌ها را به این دلیل نمی‌زنم كه او مرده است. یادداشت‌های من در زمان حیات ایشان موجود است و حس و نگاهم را نسبت به ایشان گفته بودم. بنابراین نمی‌خواهم بعد از درگذشتش از او تعریف كنم. رفتن او فاجعه بزرگی بود و غیرقابل جبران است و از مواردی است كه آقایان باید پاسخگوی این رسیدگی نكردن به ایشان باشند. به نظرم با حداقل امكانات و شرایط می‌شد این اتفاقات رخ ندهد.
سیدمهدی شجاعی با اشاره به توان بالای مطالعاتی زرویی گفت: بدون اغراق كسی از اهل قلم را سراغ ندارم كه تا این حد عمیق بوده و با پشتكار، مطالعه كند. بارها گفته‌ام كه ایشان تازه شروع به محصول دادن كرده بود و با آنچه از ذخیره‌ها انباشت كرده بود، وقتش رسیده بود كه آن را عرضه كند. یقینا اگر می‌ماند، ده‌ها جلد كتاب از جنس «ماه به روایت آه» در مورد بقیه اولیا می‌داشتیم. به نظرم از وجود ایشان محروم شدیم و این مساله‌ای نیست كه بتوان بیانش كرد و قابل جبران باشد.