گفتوگو با سیدمهدی سیدی در سالگرد درگذشت حاجحسینآقا ملک
ثروتمندی که دغدغهاش فرهنگ ایران بود
وقتی کارهای مهمی که حسینآقا ملک با ثروتش انجام داده را میخوانی، با خودت میگویی اگر فقط چند نفر از ثروتمندان ایرانی دغدغههایی شبیه او را داشتند، الان شاید کشورمان صاحب بهترین دانشگاهها، مراکز پژوهشی و ... بود. اجداد حسینآقا ملک همه ثروتمند بودند، از آدمهای معتبر تبریز.ثروتشان آنقدر زیاد بود که حساب و کتابش سخت است. اما از میان آنها تنها کسی که نامش در تاریخ تکرار شده و ماندگار، همین حسینآقاست که علاقهمند به فرهنگ و هنر ایران بوده و باغ- موزه ملک که در تهران واقع است، برای جاودان کردن نام او کفایت میکند. با استاد سید مهدی سیدی، پژوهشگر و نویسنده که تحقیقات زیادی درباره حسینآقا ملک انجام داده همصحبت شدم تا درباره او برایمان بگوید. البته تا آخر گفتوگو این سوال در ذهنم بود که چرا حسینآقا ملک با همه درایت و ثروتی که داشت به کارآفرین تبدیل نشد یا کارخانهای تاسیس نکرد که مردم در آن مشغول به کار شوند؟ اما فضای گفتوگو جوری نبود که این سوال را بپرسم. شاید اگر ثروتمندان ایرانی -که دغدغه ایران قوی با مردمانی مستقل را دارند- روی کارآفرینی و اشتغالزایی تمرکز میکردند، الان اوضاع کشورمان خیلی بهتر بود. ثروتمندان خیر ایرانی اغلب به مردم کمک خیرخواهانه میکرده و میکنند، بدون اینکه به آنها حرفهای بیاموزند یا شغلی ایجاد کنند که برای همیشه آنها را از فقر نجات دهند.
تفاوت این ملک با آن ملک
اول از همه این را بنویسم که باغ ملک واقع در بلوار ملک که متعلق به آستان قدس است، به حسینآقا ملک ربطی ندارد. فقط تشابه اسمی است که باعث شده بیشتر مردم تصور کنند این ملک همان ملک معروف است. آقای سیدی در اینباره میگوید : آنها ملکالتجار خراسان بودند اما پدر حاج حسینآقا ملکالتجار ایران بود. امینالضرب اصفهانی یک برادر به نام حاجابوالقاسم داشت که به خراسان آمد و شد ملکالتجار خراسان. او دو پسر داشت. ملکآباد را داده بود به حاج تقی و احمدآباد را داد به حاجرضا که او هم کل زمینها و باغات آن منطقه را به نام پسرش احمد ثبت کرد و شد احمدآباد. وقتی رضاخان حکومت را به دست گرفت، پاکروان، استاندار خراسان آن زمان، املاک و موقوفات زیادی را به نام خودش زد. ملکآباد و احمدآباد را هم از صاحبانش گرفت، اما رضاخان که تولیت آستان قدس را هم به عهده داشت، این املاک را از پاکروان گرفت و وقف آستان قدس کرد.
حسینآقا ملک، اما صاحب منطقه بزرگی بود که وکیلآباد نام داشت و حسینآقا همه را وقف عام کرد تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند. باغ ملی مشهد هم متعلق به حسینآقا بود و خیلی از اولینهای مشهد.
ابن سینا را در ایران ماندگار کرد
سیدی میگوید: مثل حسینآقا ملک در تاریخ ایران شاید تعدادشان به اندازه انگشتان دو دست نباشد از نظر درایت، خدمت، ثروت، موقوفات و حتی طول عمر. شاید بتوان خانم گوهرشاد را یکی از شبیهترین آدمها به او دانست که مسجد عظیم گوهرشاد را ساخته و موقوفات زیادی دارد. آقای محمود افشار و موقوفات مهم او را هم میتوان شبیه آقای ملک دانست. یکی از مهمترین کارهایی که آقای ملک انجام داده شناسایی و خریداری کتابهای خطی ایران است. بابت آنها پولهای بسیاری داده است. یک قلم از خریدهایش، 123 قلم کتاب و رساله خطی ابن سیناست که اکنون در موزه او نگهداری میشود. اگر آنها را جمعآوری نکرده و نخریده بود معلوم نبود این ثروت عظیم ایران در کدام موزه نگهداری میشد. دو پژوهشگر که یکی از آنها آقای افشار بود را استخدام کرده بود که کتابهای سنگی و خطی ایران را شناسایی کنند که خود این فهرست 13 جلد است.کتابخانه آقای ملک، ملی نام دارد یعنی متعلق به همه مردم ایران است.
از وکیلآباد مشهد تا خیابان ملک تهران
بیشتر ایرانیها به مشهد سفر کردهاند و حتما به وکیلآباد سری زدهاند. این منطقه شصت هفتاد هکتاری متعلق به آقای ملک بود که کمکم درختکاری و آباد شد و مردم از آن استفاده میکردند و میکنند. سال 1348 این منطقه را وقف مردم کرد؛ البته تا الان این وقفنامه منتشر نشده است. خیابان ملک در تهران هم متعلق به ایشان بود. همه زمینهای این منطقه را به هنرمندان داد تا برای خودشان خانه بسازند و صاحبخانه شوند.
حاج حسینآقا ملک، پسر حاجکاظم بود که در زمان ناصرالدین شاه، ملکالتجار ایران و رئیس کل تاجران ایران بود. در زمان قاجار خیلی از درباریان به شاه بدهکار بودند و زمانی که شاه از آنان طلب پول میکرد، آنها پول نداشتند، به همین دلیل املاک را به حاجکاظم میدادند و به ازای آن پول میگرفتند. والیان خراسان وقتی به دربار برمیگشتند، بدهکار بودند و آنها هم زمینهای خود را در مشهد به حاجکاظم میفروختند و پول میگرفتند و چنین شد که او صاحب زمینهای زیادی از چناران و تربت حیدریه تا مشهد شد و پسر خودش حسینآقا را به مشهد فرستاد تا املاکش در مشهد را اداره کند. در همین شهر ازدواج کرد و باعث خیرات زیادی در خراسان شد. اگر خاندان ملک، زمینهای خراسان را نخریده بودند، یهودیها آنها را میخریدند و معلوم نبود کشور ما چگونه میشد.کتابخانه را که در تهران راه انداخت، چند روستا را وقف کرد تا با درآمد آنها کتابخانه اداره شود. یعنی برای نگهداری و حفظ کتابخانه و موزه هم برنامهریزی کرد. حاجحسینآقا ملک وصیت کرد هر کس که متولی آستان قدس و موقوفات امام رضا (ع) است متولی موقوفات او هم باشد. الان دفتر موقوفات ملک در خیابان بعثت مشهد است و نمایندهای از آستان قدس، مدیر این موقوفات است و درآمد آنها صرف نگهداری و توسعه کتابخانه تهران میشود.
ازدواج خردمندانه
حاج حسینآقا در ازدواج هم بینظیر رفتار کرد. او با دختر متولی مسجد و موقوفات گوهرشاد ازدواج کرد؛ خانم نوابه قدسیه که از او صاحب سه دختر شد که نام دوتا از آنها صدیقه خانم عزتملک است و سومی را یادم نیست. وقتی خانم نوابه قدسیه فوت کرد با خانم دیگری ازدواج کرد که از او هم دو دختر به نامهای رزت و فلور دارد. ایشان 101 سال عمر کرد؛ عمری با برکت و عزت که همه آن را صرف کار خیر و فرهنگی کرد. حسینآقا برعکس برادرش حسنآقا هرگز وارد تجارت و سیاست و خوشگذرانی و ... نشد. سالم زندگی و با عزت فوت کرد. حاج حسینآقا بعد از ازدواج در خانهای اقامت کرد که همسر پدرش به آنها داد. این خانه نزدیک گنبد سبز بود. بعدها برای خودش خانهای ساخت که الان تبدیل به موزه شده و به خانه ملک معروف است که در خیابان امام خمینی(ره) قرار دارد. روبهروی آن باغ ملی است که آنهم مال حاجحسینآقا بوده. زمینی برای ساخت بیمارستان اهدا کرد و زمینی برای ساخت زندان (زندانوکیلآباد). به 3500 نفر از فرهنگیان از مدیر کل گرفته تا مستخدم به هر کدام قطعه زمینی به مساحت 550متر اهدا کرد که برای خودشان خانه بسازند که اکنون در مشهد به منطقه فرهنگ، دانشآموز و دانشجو معروف است و همه از موقوفات ملک است، حتی پول محضر هم از آنها نگرفت. اما راستش را بخواهید تا الان حتی یک مراسم تجلیل کوچک هم برای او برگزار نکردهاند. زمین قدیمیترین شیرخوارگاه مشهد را هم حاج حسینآقا اهدا کرد. در چناران و تربت هم کارهای بسیار مهمی انجام داده که از میان آنها میتوان به ساخت بهداری و بیمارستان اشاره کرد.
تفاوت این ملک با آن ملک
اول از همه این را بنویسم که باغ ملک واقع در بلوار ملک که متعلق به آستان قدس است، به حسینآقا ملک ربطی ندارد. فقط تشابه اسمی است که باعث شده بیشتر مردم تصور کنند این ملک همان ملک معروف است. آقای سیدی در اینباره میگوید : آنها ملکالتجار خراسان بودند اما پدر حاج حسینآقا ملکالتجار ایران بود. امینالضرب اصفهانی یک برادر به نام حاجابوالقاسم داشت که به خراسان آمد و شد ملکالتجار خراسان. او دو پسر داشت. ملکآباد را داده بود به حاج تقی و احمدآباد را داد به حاجرضا که او هم کل زمینها و باغات آن منطقه را به نام پسرش احمد ثبت کرد و شد احمدآباد. وقتی رضاخان حکومت را به دست گرفت، پاکروان، استاندار خراسان آن زمان، املاک و موقوفات زیادی را به نام خودش زد. ملکآباد و احمدآباد را هم از صاحبانش گرفت، اما رضاخان که تولیت آستان قدس را هم به عهده داشت، این املاک را از پاکروان گرفت و وقف آستان قدس کرد.
حسینآقا ملک، اما صاحب منطقه بزرگی بود که وکیلآباد نام داشت و حسینآقا همه را وقف عام کرد تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند. باغ ملی مشهد هم متعلق به حسینآقا بود و خیلی از اولینهای مشهد.
ابن سینا را در ایران ماندگار کرد
سیدی میگوید: مثل حسینآقا ملک در تاریخ ایران شاید تعدادشان به اندازه انگشتان دو دست نباشد از نظر درایت، خدمت، ثروت، موقوفات و حتی طول عمر. شاید بتوان خانم گوهرشاد را یکی از شبیهترین آدمها به او دانست که مسجد عظیم گوهرشاد را ساخته و موقوفات زیادی دارد. آقای محمود افشار و موقوفات مهم او را هم میتوان شبیه آقای ملک دانست. یکی از مهمترین کارهایی که آقای ملک انجام داده شناسایی و خریداری کتابهای خطی ایران است. بابت آنها پولهای بسیاری داده است. یک قلم از خریدهایش، 123 قلم کتاب و رساله خطی ابن سیناست که اکنون در موزه او نگهداری میشود. اگر آنها را جمعآوری نکرده و نخریده بود معلوم نبود این ثروت عظیم ایران در کدام موزه نگهداری میشد. دو پژوهشگر که یکی از آنها آقای افشار بود را استخدام کرده بود که کتابهای سنگی و خطی ایران را شناسایی کنند که خود این فهرست 13 جلد است.کتابخانه آقای ملک، ملی نام دارد یعنی متعلق به همه مردم ایران است.
از وکیلآباد مشهد تا خیابان ملک تهران
بیشتر ایرانیها به مشهد سفر کردهاند و حتما به وکیلآباد سری زدهاند. این منطقه شصت هفتاد هکتاری متعلق به آقای ملک بود که کمکم درختکاری و آباد شد و مردم از آن استفاده میکردند و میکنند. سال 1348 این منطقه را وقف مردم کرد؛ البته تا الان این وقفنامه منتشر نشده است. خیابان ملک در تهران هم متعلق به ایشان بود. همه زمینهای این منطقه را به هنرمندان داد تا برای خودشان خانه بسازند و صاحبخانه شوند.
حاج حسینآقا ملک، پسر حاجکاظم بود که در زمان ناصرالدین شاه، ملکالتجار ایران و رئیس کل تاجران ایران بود. در زمان قاجار خیلی از درباریان به شاه بدهکار بودند و زمانی که شاه از آنان طلب پول میکرد، آنها پول نداشتند، به همین دلیل املاک را به حاجکاظم میدادند و به ازای آن پول میگرفتند. والیان خراسان وقتی به دربار برمیگشتند، بدهکار بودند و آنها هم زمینهای خود را در مشهد به حاجکاظم میفروختند و پول میگرفتند و چنین شد که او صاحب زمینهای زیادی از چناران و تربت حیدریه تا مشهد شد و پسر خودش حسینآقا را به مشهد فرستاد تا املاکش در مشهد را اداره کند. در همین شهر ازدواج کرد و باعث خیرات زیادی در خراسان شد. اگر خاندان ملک، زمینهای خراسان را نخریده بودند، یهودیها آنها را میخریدند و معلوم نبود کشور ما چگونه میشد.کتابخانه را که در تهران راه انداخت، چند روستا را وقف کرد تا با درآمد آنها کتابخانه اداره شود. یعنی برای نگهداری و حفظ کتابخانه و موزه هم برنامهریزی کرد. حاجحسینآقا ملک وصیت کرد هر کس که متولی آستان قدس و موقوفات امام رضا (ع) است متولی موقوفات او هم باشد. الان دفتر موقوفات ملک در خیابان بعثت مشهد است و نمایندهای از آستان قدس، مدیر این موقوفات است و درآمد آنها صرف نگهداری و توسعه کتابخانه تهران میشود.
ازدواج خردمندانه
حاج حسینآقا در ازدواج هم بینظیر رفتار کرد. او با دختر متولی مسجد و موقوفات گوهرشاد ازدواج کرد؛ خانم نوابه قدسیه که از او صاحب سه دختر شد که نام دوتا از آنها صدیقه خانم عزتملک است و سومی را یادم نیست. وقتی خانم نوابه قدسیه فوت کرد با خانم دیگری ازدواج کرد که از او هم دو دختر به نامهای رزت و فلور دارد. ایشان 101 سال عمر کرد؛ عمری با برکت و عزت که همه آن را صرف کار خیر و فرهنگی کرد. حسینآقا برعکس برادرش حسنآقا هرگز وارد تجارت و سیاست و خوشگذرانی و ... نشد. سالم زندگی و با عزت فوت کرد. حاج حسینآقا بعد از ازدواج در خانهای اقامت کرد که همسر پدرش به آنها داد. این خانه نزدیک گنبد سبز بود. بعدها برای خودش خانهای ساخت که الان تبدیل به موزه شده و به خانه ملک معروف است که در خیابان امام خمینی(ره) قرار دارد. روبهروی آن باغ ملی است که آنهم مال حاجحسینآقا بوده. زمینی برای ساخت بیمارستان اهدا کرد و زمینی برای ساخت زندان (زندانوکیلآباد). به 3500 نفر از فرهنگیان از مدیر کل گرفته تا مستخدم به هر کدام قطعه زمینی به مساحت 550متر اهدا کرد که برای خودشان خانه بسازند که اکنون در مشهد به منطقه فرهنگ، دانشآموز و دانشجو معروف است و همه از موقوفات ملک است، حتی پول محضر هم از آنها نگرفت. اما راستش را بخواهید تا الان حتی یک مراسم تجلیل کوچک هم برای او برگزار نکردهاند. زمین قدیمیترین شیرخوارگاه مشهد را هم حاج حسینآقا اهدا کرد. در چناران و تربت هم کارهای بسیار مهمی انجام داده که از میان آنها میتوان به ساخت بهداری و بیمارستان اشاره کرد.
تیتر خبرها