برای پیدا كردن طعمه، زنگ 1000 خانه را میزدم!
امیر تصور نمیكرد، راز جنایتهای سیاهش فاش و دستگیر شود. اعتیاد شدیدی به شیشه دارد و بهسختی روی پای خود میایستد. مرد شرور سعی میكند خود را بیگناه نشان دهد، اما وقتی با قربانیانش روبهرو میشود، دیگر راهی برای فرار از حقیقت ندارد.
اسمت چیه؟
امیر. اما بچه محل ها «امیرو» صدام میکنند
چند سال داری؟
32 سال.
مجردی؟
بله. ده سال از عمرم را در زندان بودم. كار و خانه درست حسابی هم نداشتم. چطور میخواستم ازدواج كنم.
چند بار دستگیر شدی؟
زیاد است. 13 ساله بودم که برای اولین بار دستگیر شدم.
به چه جرمی؟
فكر كنم سرقت بود.
آخرین بار كی از زندان آزاد شدی؟
بعد از عید .
ده بار دستگیری باعث نشد از كارهای خلافت دست بكشی؟
اعتیاد داشتم و مجبور بودم برای تامین پول مواد سرقت كنم.
هر چند وقت یك بار سراغ طعمههایت میرفتی؟
وقتی پول میخواستم.
از این سرقتها چقدر گیرت آمد؟
حدود 30 میلیون تومان.
با پولها چه كردی؟
شیشه خریدم و كشیدم.
درباره شگردت بگو؟
در خیابانها میگشتم و در خانهها را میزدم. اگر زن یا مردی جواب میداد یا از داخل خانه صدا میآمد، سراغ خانه دیگری میرفتم. شاید برای پیدا كردن طعمه، زنگ هزار تا خانه را میزدم. وقتی بچه جواب میداد، چند دقیقه بعد دوباره زنگ میزدم. اگر باز بچه جواب میداد، سراغ پدر و مادرش را میگرفتم. زمانی كه از تنها بودن او مطمئن میشدم، نقشهام را اجرا میكردم. برای اینكه آنها شك نكنند، میگفتم امانتی پدرت را داخل آسانسور گذاشتهام. بچهها زمانی كه به سمت آسانسور میآمدند، با چاقو تهدیدشان كرده و نقشه خود را اجرا میكردم.بچه ها را به اتاقی می بردم و دست و پای آنها را می بستم و با جستجو در خانه، طلا و پول سرقت می کردم.
پیاده به محل های سرقت می رفتی؟
اغلب پیاده می رفتم اما یک بار قبل ورود به خانه ای ، دوچرخه ای سرقت کردم و با آن به مقابل خانه ها می رفتم و زنگ می زدم.
برای چه کلاه کاسکت روی سرت می گذاشتی؟
برای اینکه شناسایی نشوم.
طلاها را کجا مخفی میکردی؟
در لوله بخاری خانهام.
چرا بچه ها را مورد آزار و اذیت قرار میداد؟
(سكوت متهم)
میدانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
نه. اما كار خاصی نكردهام!
اسمت چیه؟
امیر. اما بچه محل ها «امیرو» صدام میکنند
چند سال داری؟
32 سال.
مجردی؟
بله. ده سال از عمرم را در زندان بودم. كار و خانه درست حسابی هم نداشتم. چطور میخواستم ازدواج كنم.
چند بار دستگیر شدی؟
زیاد است. 13 ساله بودم که برای اولین بار دستگیر شدم.
به چه جرمی؟
فكر كنم سرقت بود.
آخرین بار كی از زندان آزاد شدی؟
بعد از عید .
ده بار دستگیری باعث نشد از كارهای خلافت دست بكشی؟
اعتیاد داشتم و مجبور بودم برای تامین پول مواد سرقت كنم.
هر چند وقت یك بار سراغ طعمههایت میرفتی؟
وقتی پول میخواستم.
از این سرقتها چقدر گیرت آمد؟
حدود 30 میلیون تومان.
با پولها چه كردی؟
شیشه خریدم و كشیدم.
درباره شگردت بگو؟
در خیابانها میگشتم و در خانهها را میزدم. اگر زن یا مردی جواب میداد یا از داخل خانه صدا میآمد، سراغ خانه دیگری میرفتم. شاید برای پیدا كردن طعمه، زنگ هزار تا خانه را میزدم. وقتی بچه جواب میداد، چند دقیقه بعد دوباره زنگ میزدم. اگر باز بچه جواب میداد، سراغ پدر و مادرش را میگرفتم. زمانی كه از تنها بودن او مطمئن میشدم، نقشهام را اجرا میكردم. برای اینكه آنها شك نكنند، میگفتم امانتی پدرت را داخل آسانسور گذاشتهام. بچهها زمانی كه به سمت آسانسور میآمدند، با چاقو تهدیدشان كرده و نقشه خود را اجرا میكردم.بچه ها را به اتاقی می بردم و دست و پای آنها را می بستم و با جستجو در خانه، طلا و پول سرقت می کردم.
پیاده به محل های سرقت می رفتی؟
اغلب پیاده می رفتم اما یک بار قبل ورود به خانه ای ، دوچرخه ای سرقت کردم و با آن به مقابل خانه ها می رفتم و زنگ می زدم.
برای چه کلاه کاسکت روی سرت می گذاشتی؟
برای اینکه شناسایی نشوم.
طلاها را کجا مخفی میکردی؟
در لوله بخاری خانهام.
چرا بچه ها را مورد آزار و اذیت قرار میداد؟
(سكوت متهم)
میدانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
نه. اما كار خاصی نكردهام!
تیتر خبرها
-
پسر نوجوان 10 ساعت در اسارتگاه آدمرباها
-
جزئیات جنایات سیاه خفاششیشهای
-
برای پیدا كردن طعمه، زنگ 1000 خانه را میزدم!
-
عكسهای یادگاری متهمان در تلگرام آنها را لو داد
-
مرگ امدادگر اورژانس در امدادرسانی سیل
-
توضیحات شهردار فردیس درباره قمهكشی در شورای شهر
-
تركیدن 3 لاستیك هواپیما در فرودگاه تبریز
-
مرگ مادر با شلیك پسر
-
7 كشته در تصادف پژو