بحران برای «‌بحران »

با وجود داستان ملتهب و بازی‌های خوب، «بحران» نتوانست اقبال چندانی در گیشه و میان منتقدان داشته باشد

بحران برای «‌بحران »

در تاریخ سینما می‌توان تعداد بسیار زیادی فیلم پیدا کرد که مضمونی افشاگرانه در رابطه با برخی معضلات اجتماعی دارند. این فیلم‌ها معمولا به افشای ماجراهای پشت پرده افراد، نهادها و شرکت‌های بانفوذی می‌پردازند که به‌دنبال انجام کارها و فعالیت‌های غیرقانونی هستند و همیشه برای اجرای اهداف‌شان از پوشش‌های موجه و قانونی استفاده می‌کنند. در تمام این فیلم‌ها هم یا شخصیت‌های مثبتی وجود دارند که احساس مسؤولیت کرده و براساس وجدان بیدار خود، به افشای این فعالیت‌های غیرقانونی و غیراخلاقی می‌پردازند. عاقبت کار این افراد هم تحمل فشارهایی است که از سوی نهادها و افراد بانفوذ رویشان اعمال می‌شود. درام دلهره‌آور و افشاگرانه «بحران» تازه‌ترین اثری است که در این رابطه تولید و اکران عمومی شده است.

نیکلاس جرسکی، کارگردان فیلم که تهیه‌‌کننده آن نیز هست داستان فیلمش را از یک رویداد واقعی گرفته و معضل مواد مخدر، بحث اصلی آن به حساب می‌آید. گری اولدمن، آرمی هامر و اونجلین لیلی سه بازیگر اصلی فیلم هستند که داستان‌هایی مستقل و جداگانه دارند و در مقطعی به یکدیگر گره می‌خورند و به یک نتیجه می‌رسند. ساختار فیلم تا حد زیادی شبیه درام تحسین‌شده «قاچاق/ ترافیک» استیون سودربرگ است، گرچه نتوانسته موفقیت کلان آن را تکرار کند.
با دستگیری یک دانشجو در مرز آمریکا و کانادا که با خود قرص‌هایی مشکوک به همراه دارد، تماشاچی متوجه فعالیت‌های کارتل‌های مواد مخدر بین جوانان می‌شود.
در داستان اول دکتر تایرون براور (اولدمن) که استاد دانشگاه هم هست، در جریان آزمایش قرص‌های آرامبخش یک شرکت بزرگ تجاری، متوجه زیان‌آور بودنشان می‌شود اما مسؤولان دانشگاه به او توصیه می‌کنند برگه جواز برای قرص‌ها صادر کند. در داستان دوم، کلر ریمان (لیلی) با مرگ نابهنگام فرزند دانشجویش روبه‌رو می‌شود. او تحقیقاتش را پیرامون مرگ فرزند آغاز می‌کند و در نهایت به کانادا و شرکت بزرگی منتهی می‌شود که داروهای آرامبخش آنها محتوی مواد مخدر است. در داستان سوم، جیک کلی (هامر) مامور پلیس که به‌عنوان خبرچین در دل شرکت تولید‌کننده قرص‌های آرامبخش و دلالان مواد مخدر نفوذ کرده، موفق به کشف واقعیت ماجرا می‌شود. او مانع از اقدامات انتقام‌جویانه کلر ریمان شده
و به او قول می‌دهد ماجرا را تا پایان دنبال کند. از سوی دیگر، دکتر براور ماجرای فعالیت‌های شرکت بزرگ تجاری را برای رسانه‌ها افشا می‌کند.
کار تولید «بحران» در مونترال کانادا و شهر دیترویت انجام شد. اطلاعی از هزینه‌های تولید فیلم در دست نیست اما بعید به نظر می‌رسد با مبلغ بالایی ساخته شده باشد. فروش یک میلیون دلاری بحران در اکران عمومی، رقم چشمگیری به نظر نمی‌رسد اما با توجه به مستقل بودن فیلم بعید به نظر می‌رسد ضرر زیادی را متوجه تولیدکنندگانش کرده باشد. سازندگان فیلم انتظار برخورد گرم‌تری را از سوی منتقدان داشتند. نمایش عمومی بحران، منتقدان را به دو دسته موافق و مخالف آن تقسیم کرد؛ مخالفان به لحن شعاری فیلم و تکراری بودن سوژه اشاره داشتند. اما منتقد ورایتی که به‌شدت فیلم را پسندیده بود، برایش سنگ‌تمام گذاشت و بازی‌ها، داستان جذاب و لحن روایتی خوب آن را تحسین کرد.
در این بین رسوایی آرمی هامر، بازیگر اصلی فیلم و ادعای زن‌آزاری او که به صورت تیتر مهم خبری نشریات و سایت‌های سینمایی درآمد، به ضرر فیلم عمل کرد. اقدام هامر نه‌تنها باعث اخراج او از چند فیلم تازه‌اش بود که تاثیرات منفی‌اش را بر اکران عمومی بحران هم گذاشت.
بحران در ابتدا قرار بود با نام «سرزمین رویایی» اکران عمومی شود اما بعد از آن‌که آماده نمایش شد، تغییر نام داد. دلیل این کار، اکران عمومی فیلمی با همین نام با بازی مارگوت رابی بود. اهل فن گفتند چنین نامی بیشتر برازنده همان فیلم بوده که داستانش درباره تلاش دو ماجراجو برای سفر به یک سرزمین رویای بوده است! رسانه‌ها به این نکته هم اشاره می‌کنند که قبل از شروع کار فیلمبرداری بحران، سام وورتینگتن، بازیگر مجموعه علمی - ‌ تخیلی «آواتار» برای بازی در نقش شخصیت پلیس فیلم انتخاب شده بود اما به‌دلایلی که مشخص نیست، این نقش به هامر رسید.
گری اولدمن در گفت‌و‌گویی از بی‌انصافی منتقدان در رابطه با فیلم انتقاد کرد و گفت: «بحران با تلاش صمیمانه زیادی ساخته شد و انگشت روی یکی از معضلات مهم جامعه بشری گذاشته است. حق این فیلم چیز بیشتری بود و منتقدان نسبت به آن کم‌لطفی کردند. بسیاری از آنان به شباهت‌های فیلم با قاچاق سودربرگ اشاره کردند و همین موضوع را بهانه‌ای برای حمله به بحران کردند اما فیلم ما تفاوت‌های زیادی با آن فیلم جذاب و تحسین شده داشت.»