رمزگشایی از یک توصیه پدرانه

تحلیلی از توصیه رهبر انقلاب برای عدم حضور حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در انتخابات

رمزگشایی از یک توصیه پدرانه

در هفته‌های اخیر همزمان با اظهارنظرهای قطعی و مبهم برخی از چهره‌ها و مقامات سیاسی برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400، از گوشه و کنار شنیده می‌شد که حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی هم در حال بررسی شرایط برای اعلام حضور در این عرصه سیاسی است. این خبر که البته هنوز به‌طور قطعی از سوی سیدحسن خمینی تایید یا رد نشده بود واکنش‌هایی را در پی داشت تا این‌که برادر سیدحسن خمینی از تصمیم قطعی او برای پرهیز از کاندیداتوری در انتخابات خبر داد. براساس مطلبی که در سایت جماران منتشر شد سیدیاسر خمینی در پاسخ به سوالی درخصوص احتمال کاندیداتوری سیدحسن خمینی در انتخابات اعلام کرد، در یکی از دیدارهای نوبه‌ای که وی با رهبر انقلاب داشته، حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای کاندیداتوری ایشان در انتخابات را به‌صلاح ندانستند و با بیان این‌که حاج حسن‌آقا را مانند فرزند خود می‌دانند، به ایشان توصیه کردند که در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند. یاسر خمینی افزود: بعد از این دیدار سیدحسن تصمیم قطعی خود مبنی بر نامزد نشدن در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 را گرفت.

رهبری و موضوع نامزدی افراد در انتخابات
توصیه‌های رهبری درخصوص حضور یا عدم حضور برخی چهره‌ها در انتخابات پیش از این هم سابقه داشته است. ایشان به‌طور معمول بنایی برای ورود به مسائلی از این دست به‌ویژه توصیه به افراد برای نامزد شدن ندارند اما بعضا و در صورت مشورت افراد، توصیه‌هایی را به آنها مطرح می‌کنند. براساس سنتی که وجود دارد برخی از مقامات مسؤول که در ایام نزدیک به انتخابات به بررسی شرایط و اوضاع سیاسی و همچنین مشورت با برخی از مشاوران و نزدیکان خود می‌پردازند بعد از رسیدن به یک نتیجه نسبی برای اعلام حضور با رهبر انقلاب هم دیدار و گفت‌وگو می‌کنند. در این دیدارها ایشان توصیه‌های کلی درباره انتخابات مطرح می‌کنند که البته نمی‌توان آن را به عنوان تایید ورود این افراد به انتخابات تلقی کرد. در چنین مواقعی رهبر انقلاب معمولا هر وقت نامزدهایی خدمت ایشان رسیده‌اند، فرموده‌اند نه می‌گویم بیایید، نه می‌گویم نیایید. بنابراین نفیا یا اثباتا سخنی درباره حضور یافتن یا حضور نیافتن نامزدها نمی‌گویند. البته این موضع کلی، استثنائاتی هم دارد و مثلا در بعضی مواقع به‌صورت رسمی درباره حضور برخی از افراد در انتخابات استقبال کرده‌اند. نمونه آن استقبال از نامزدی سیدمحمد خاتمی در انتخابات 1376 بود. در کنار این موضوع رهبری به صورت خاص درباره نامزد نشدن برخی از چهره‌ها اظهارنظر کرده‌اند که معروف‌ترین آنها توصیه به محمود احمدی‌نژاد برای کاندیدا نشدن در انتخابات 96 بود. در این مورد خاص، رهبر انقلاب یک‌بار و به‌صورت خصوصی نظر منفی خود را درباره نامزدی احمدی‌نژاد اعلام کردند. انتشار اخبار غیررسمی از این موضع رهبر انقلاب، تفسیرهای مختلفی را در محافل سیاسی به دنبال داشت که البته ایشان در جلسه درس خارج و در یک جمع عمومی از پشت تریبون مخالفت خود را با نامزدی احمدی‌نژاد اعلام کردند.‌
 درباره حضور یا عدم حضور مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات 84 هم برخی از رسانه‌های اصولگرا مطالبی مبنی بر نظر منفی رهبری نسبت به اعلام نامزدی رئیس مجمع تشخیص مصلحت منتشر کرده بودند و همچنین در برخی از بولتن‌ها هم به گفته‌ها و شنیده‌هایی در رابطه با این موضوع اشاره کردند که البته این گمانه‌ها در حد همان شنیده‌ها باقی ماند و چندان نمی‌توان به آنها استناد کرد. همچنین درباره حضور هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات 92 هم خود او در گفت‌وگویی که با روزنامه اصلاح‌طلب شرق و نشریه اصولگرای مثلث داشت به اظهارنظر پرداخت و گفته بود به‌رغم تلاش‌هایش برای کسب نظر رهبری اما به دلیل نبود وقت و زمان و همچنین ارسال این پیام که در این‌باره نمی‌توان تلفنی گفت‌وگو کرد، نتوانست نظر قطعی ایشان را درباره نامزدی در انتخابات استمزاج کند. این اظهارات در حالی مطرح می‌شد که تا روزهای نزدیک به انتخابات تصمیم هاشمی‌رفسنجانی به نیامدن به این عرصه بود و حتی این تصمیم به اطلاع رهبری هم رسیده بود. توصیه مشفقانه، پدرانه و دلسوزانه رهبر انقلاب به سیدحسن خمینی، مشهورترین چهره متعلق به بیت امام راحل برای حضور نیافتن در عرصه انتخابات آخرین نمونه از اظهارنظرهای ایشان پیرامون این موضوع بوده‌است.
تحلیلی بر توصیه رهبری به سیدحسن خمینی
تردیدی نیست که رهبر انقلاب با توجه به مسؤولیت کلانی که در قبال راهبری نظام‌جمهوری‌اسلامی دارند نسبت به موضوعات مهم کشور اشراف کافی و وافی دارند و از این رو تحلیل ایشان نسبت به مسائل جاری کشور از منظر یک ناظر کل است. با توجه به اظهارنظرهای ایشان در خصوص مسائل مختلف به‌ویژه توصیه به برخی افراد مبنی بر نیامدن به عرصه انتخابات می‌توان دریافت ایشان هرگاه احساس کنند ورود چنین چهره‌هایی در مقوله‌ای مثل انتخابات ممکن است باعث بروز خسارت‌هایی شود، با در نظر گرفتن مصالحی مثل جلوگیری از دوقطبی شدن فضای جامعه اقدام به توصیه می‌کنند. بدیهی است این نوع توصیه‌ها هم در حد بیان نظر است و منعی برای فرد توصیه شونده وجود ندارد و او می‌تواند براساس تصمیمی که گرفته نسبت به حضور یا عدم‌حضور در انتخابات اقدام کند. نمونه آن توصیه به احمدی‌نژاد برای حضور نیافتن در انتخابات 96 بود که با وجود نهی علنی از سوی رهبرانقلاب، وی آزادانه در این باره تصمیم گرفت و ثبت‌نام کرد.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که به هر صورت بیت امام راحل با توجه به انتساب‌شان به معمار انقلاب همواره مورد توجه و احترام رهبری بوده و هست و در چنین شرایطی رهبر انقلاب همیشه تلاش دارند که شان این خانواده را حفظ کنند. مجموع پیام‌های رهبری درباره افراد منتسب به این بیت در مناسبت‌های مختلف هم حاکی از همین مواظبت و مراقبت ایشان از شان بیت امام است. بنابراین ایشان با در نظرگرفتن این احتمال که ورود زودهنگام سیدحسن خمینی به عرصه انتخابات و قرار گرفتن در فضای انتخاباتی و همچنین واکنش‌های احتمالی درباره ردصلاحیت یا نوع برخورد مخالفان یا موافقان سیاسی او در فضای تبلیغاتی با فرض در نظر گرفتن تایید صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان و... توصیه مشفقانه خود را مبنی بر به مصلحت ندانستن ورود سیدحسن خمینی به عرصه انتخابات با وی در میان گذاشتند.
حفظ اعتبار سیدحسن خمینی را می‌توان یکی دیگر از دستاوردهای عمل به توصیه رهبری دانست. به هر صورت وی در طول سال‌های اخیر با توجه به تلاش‌هایی که در حوزه فقه و اصول و مباحث حوزوی از خود نشان داد و آثاری در این زمینه منتشر کرد، توانست در بخشی از سطوح حوزه مقبولیت نسبی برای خود پیدا کند و بنابراین ورود زودهنگام او به عرصه سیاسی در قالب یک نامزد و تبعات و پیامدهای پس از آن می‌توانست به اعتبار او خدشه وارد کند.
چرایی حمایت و تقابل گروه‌ها با نامزدی سیدحسن خمینی
اصلاح‌طلبان با توجه به موضعگیری‌های سیدحسن خمینی طی یکی دو دهه اخیر به لحاظ سیاسی او را منتسب به جریان سیاسی خود می‌دانند و از این رو بر این باورند که بیت‌امام راحل نیز گرایش اصلاح‌طلبی دارند. طبعا در چنین شرایطی حمایت‌های ضمنی برخی افراد منتسب به این طیف را نوعی مشروعیت برای خود تلقی می‌کنند و سعی در القای این موضوع دارند که اگرچه در برخی مواقع، آشکارا با مواضع رهبری نسبت به تحولات سیاسی و فرهنگی داخلی و خارجی زاویه دارند اما در عین حال رای خاندان امام و بیت ایشان را نسبت به مواضع خود دارند. ترسیم چنین فضایی شاید با این هدف صورت گیرد که در اذهان عمومی جامعه نوعی تقابل مشروع با حاکمیت نظام ایجاد کنند. اصلاح‌طلبان در رقابت‌های سیاسی خود با اصولگرایان، سیدحسن خمینی را یک قابلیت بالقوه برای این تقابل می‌بینند. از همین رو بود که در اولین حضور رسمی سیاسی سیدحسن در انتخابات مجلس خبرگان با تمام توان از او حمایت کردند. این حمایت‌ها در حالی صورت می‌گرفت که برخی اصلاح‌طلبانی که او را در بیانیه‌های خود علامه و دانشمند می‌خواندند، حتی احتمال قوی می‌دادند وی از سوی شورای نگهبان احزار صلاحیت نشود. زمانی که سیدحسن خمینی شرط اصلی شورای نگهبان را برای حضور در آزمون نپذیرفت و طبق قواعد موجود این نهاد صلاحیت او را احراز نکرد،‌ جریان رسانه‌ای اصلاح‌طلب به میدان آمدند و اعلام نظر شورای نگهبان را به معنای مقابله و مخالفت این نهاد و به تعبیری دیگر دستگاه حاکمیت با بیت امام خواندند. در تحولات اخیر و مرتبط با فضای انتخاباتی تقریبا به صورت روزمره در بسیاری از رسانه‌های اصلاح‌طلب، موضوع نامزدی سیدحسن خمینی انعکاس داده می‌شد و برخی از چهره‌های منتسب به این جریان به اظهارنظر در این باره می‌پرداختند. «فراخوان برای سیدحسن خمینی»، «امیدواری مردم/ دلواپسی تندروها»، «همه با هم» و ده‌ها تیتر و عنوان دیگر در این روزنامه‌ها، از تلاش آنها به منظور فضاسازی برای ورود سیدحسن خمینی به عرصه انتخابات حاکی بود. آنها حتی سعی در القای این موضوع داشتند که وی چهره‌ای فراجناحی و ملی - مذهبی است و می‌تواند به هم‌افزایی نیروها در سایه یک دولت ملی دست یابد.
فقدان شرایط لازم برای کاندیداتوری
این فضاسازی‌ها در حالی صورت می‌گرفت که با توجه به شرایط موجود در قوانین انتخاباتی و نداشتن سابقه و مسؤولیت سیاسی، بعید به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان ندانند وی شرایط لازم را برای احراز صلاحیت به عنوان یک رجل سیاسی با توجه به مفاد موجود درقانون انتخابات ندارد. اما ظاهرا رد صلاحیت او زمینه کافی را برای راه انداختن فضای تبلیغاتی علیه شورای نگهبان فراهم می‌کند، بنابراین اصلاح‌طلبان با علم به احراز عدم صلاحیت نوه امام اصرار به آمدن وی داشتند.
در این میان البته از برخی رقبای سیاسی هم باید گفت به نوعی خواهان آمدن سیدحسن خمینی به عرصه انتخابات و حذف شدن او از گردونه رقابت‌ها با رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان بودند تا به این وسیله او دیگر نتواند در رخدادهای سیاسی آینده  نقشی ایفا کند.
امکان و امتناع تایید صلاحیت نوه امام
چند هفته گذشته به استناد اخبار موجود سیدحسن خمینی تمایل به حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری داشت و در این زمینه با برخی چهره‌ها و مقامات سیاسی هم مشورت کرد و در آخرین دیداری که با رهبری داشت هم با توصیه پدرانه رهبری نظر قطعی خود را مبنی بر ورود نکردن به عرصه انتخابات اعلام کرد. واقعیت آن است که قبول این توصیه مشفقانه را باید به عنوان یک حرکت اخلاقی ستود و از آن تقدیر کرد و این امید را داشت که بیت امام راحل همچنان از گزند حوادث سیاسی مصون بماند. در عین حال، طرح این سوال هم شاید قابل‌تامل باشد که چرا با وجود مفاد صریح قانونی درباره موضوع رجل سیاسی، او خواهان حضور در انتخابات بود؟ سیدحسن خمینی در طول این سال‌ها می‌توانست به عنوان یک چهره سیاسی با حضور در انتخابات مجلس و خبرگان (با شرط پذیرش شرایط شورای نگهبان برای احراز صلاحیت) یا قبول مسؤولیت‌های دیگر اداری و سیاسی خود را در معرض آزمون و داوری مردم قرار دهد و حداقل در عرصه مناصب سیاسی کسب تجربه کند اما وی در طول این سال‌ها صرفا به مسؤولیت تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) بسنده کرده و به تدریس در حوزه علمیه پرداخته است. این در حالی است که براساس تصمیمات مجلس وی شرایط احراز رجلیت سیاسی را ندارد و طبیعتا نمی‌توانست مورد تایید شورای نگهبان قرار گیرد.



دلایل یک توصیه
حمیدرضا مقدم‌فر، تحلیلگر مسائل‌سیاسی

شخص سیدحسن خمینی به‌عنوان نمادی از بیت امام باید صیانت شود و به احتمال بسیار نهی رهبری از ورود ایشان به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری آن هم در قالب مشورت، به نوعی صیانت از وی بود؛ زیرا ممکن بود آسیب جدی به ایشان و بیت امام وارد شود چراکه عرصه انتخابات محل حرف و سخن و زد و خوردهای سیاسی بین موافقان و مخالفان است. در این فضا معمولا سخنانی مطرح می‌شود که این می‌توانست به شخصیت سیدحسن و بیت امام لطماتی وارد کند.
شخصیت وی قبل از این‌که حاکمیتی، ریاستی و حقوقی باشد به اعتبار این‌که از نوادگان امام و مورد توجه مردم و شخص رهبری است باید در این جایگاه حفظ شود، بنابراین نهی رهبری از این بابت بوده و خود سیدحسن خمینی هم بیش از دیگران متوجه این موضوع است و در واقع رهبری با این توصیه از وی صیانت کردند.
از سوی دیگر باید در نظر داشت جریانی که به ورود سیدحسن خمینی به عرصه انتخابات اصرار داشته، بخشی از جریان اصلاح‌طلبان بودند. این جریان به‌دنبال ریاست‌جمهوری سیدحسن خمینی نبوده بلکه در پی این بودند از احتمال عدم احراز صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان، بهره‌برداری‌های سیاسی و جناحی خود را داشته‌باشند، این جریان در اصرارشان برای ورود سیدحسن خمینی، اخلاص نداشتند بلکه هدف آنها بهره‌برداری‌های سیاسی و جناحی بود.
همچنین در صورتی که سیدحسن خمینی از سوی شورای نگهبان هم احراز صلاحیت می‌شد، با توجه به این‌که وی در انتخابات 92 و 96 موید و حامی شخص آقای روحانی بود قطعا در عرصه‌تبلیغات انتخاباتی، وی را در امتداد و استمرار آقای روحانی در نظر می‌گرفتند و در همین ارتباط قطعا دلخوری‌های مردم و نارضایتی‌هایشان از عملکرد دولت کنونی به حساب ایشان گذاشته می‌شد و به شخصیت سیدحسن خمینی آسیب‌های جدی وارد می‌کرد.



تدبیر رهبری در صیانت از بیت امام
عبدا...گنجی، مدیر مسؤول روزنامه جوان

نگاه رهبر انقلاب به سیدحسن خمینی به معنی واقعی کلمه، نگاه پدر و فرزندی است و به این ترتیب فراتر از مسائل سیاسی و جریانی بوده و نباید توصیه رهبری به وی در این قالب تحلیل شود.
از سوی دیگر باید در نظر داشته‌باشیم رهبری در مسائل مهم ورود می‌کنند و در مواردی، برخی افراد که قصد ورود به انتخابات داشتند، جویای اظهارنظر رهبری در این خصوص بوده و در مواردی ایشان می‌فرمودند هر طور صلاح می‌دانید عمل کنید.
از سوی دیگر در موضوع اخیر از این جهت که در حال حاضر سیدحسن خمینی، نمادی در حوزه اندیشه امام است اصرار سکولارترین بخش اصلاحات بر کاندیداتوری وی، جای تعجب دارد و این شائبه را ایجاد می‌کند که شاید آنها به دنبال بهره‌بردن از چنین فضایی بوده یا شاید به‌دنبال پروژه‌ای مانند حوادث سال 88 باشند.
از طرف دیگر کشورمان با مشکلاتی پیچیده و چالش‌های جدی روبه‌روست. این در حالی است که سیدحسن خمینی تجربه کار مدیریتی کلان و اجرایی نداشته‌است و برای یک رئیس‌جمهور، توانمندی و مدیریت موضوع بسیار مهم و با اهمیت است. به همین دلیل ممکن بود سیدحسن خمینی در این زمینه گرفتار شده و مشکلات شکل گرفته به پای بیت امام نوشته‌شود.
بنابراین توصیه رهبری به سیدحسن خمینی، صیانت از میراث امام و نیاوردن بیت ایشان به حوزه سیاسی، تدبیر مهمی است.