حقوق درست شد،‌ بقیه مشکلات چه؟

حقوق درست شد،‌ بقیه مشکلات چه؟

 بلوز و شلوار یک‌رنگ، خاکی یا سبز، پوتین‎های سیاه و موهای تراشیده نقطه مشترک همه‌شان است؛ همه‎شان سربازند. حالا که حقوق سربازان تکانی خورده و افزایش پیدا کرده است، سراغ سربازانی رفتیم که در گرمای داغ، زیر ماسک در خیابان یا در پادگان خدمت می‎کنند. همه سربازهایی که ما با آنها صحبت کردیم، از افزایش حقوق راضی‎اند، اما معتقدند که افزایش حقوق سربازی همه مشکلات آنها را حل نکرده‌است. سربازان هنوز مشکلات زیادی دارند؛ ویروس کرونا و رعایت نکردن پروتکل‌های بهداشتی و مشکلات سربازان شهرستانی از دغدغه‌های آش‌خورهایی است که پای درددلشان نشستیم.
منهای بهداشت
 بیست و چند ساله به نظر می‌رسد. روی سرش یک لایه سیاه از موهای یک سانتی‌متری دیده می‎شود. نشسته است درون اتاق دژبانی پادگان و خیره به تلویزیون روشن نگاه می‌کند. از افزایش حقوق یک میلیون و 500 هزار تومانی که می‌گوییم، آه بلندی می‌کشد و می‎گوید که نه یک میلیون و 500 هزار تومان که حقوقش یک میلیون و 190 هزار تومان شده‌است. قبل از افزایش حقوق سربازان، اما او 490 هزار تومان حقوق می‎گرفت. می‎گوید: «درست است که حقوق سربازان زیاد شده، اما این افزایش حقوق کفاف زندگی‌ام را نمی‎دهد.» و به افزایش کرایه ماشین‌ها و قیمت لباس و خوراکی‎ها اشاره می‎کند و می‎پرسد: «با این حقوق، یک سرباز می‎تواند چند روز از زندگی‌اش را بگذراند.» می‎گوید که شیفتش 12 ساعته است و چون از شهر کرج به تهران رفت و آمد دارد، بعد از پایان هر شیفت کاری باید به خانه برگردد و همه حقوق را بدهد پای کرایه ماشین.  این اما تنها دغدغه و نگرانی این سرباز هشت ماه خدمت نیست. او می‌گوید که در پادگانی که خدمتش را می‌گذارند، بهداشت رعایت نمی‎شود، سهمیه ماسک ندارند و حالا که هفته سلامت شروع شده است، روزی یک ماسک به او و دیگر هم‌خدمتی‌هایش می‎‌دهند؛ پیش از این اما از ماسک و مایع شست‌وشو خبری نبود. هرچند که خودش هم ماسک نزده است اما از بهداشت و رعایت پروتکل‌های بهداشتی در پادگان و آسایشگاه ناراضی است. می‌گوید: «همه بدون فاصله‎گذاری اجتماعی، در شرایط بد بهداشتی در کنار هم خدمت می‎کنیم.» با این وجود اما هیچ‌کدام از هم‌خدمتی‎هایش تا به حال به کرونا مبتلا نشده‌اند.
بومی کنید
 کنار خیابان، بدون ماسک ایستاده است. از افزایش حقوق که می‌پرسیم، ناخودآگاه لبخند رضایت‌بخشی می‎نشیند روی لب‎هایش. لهجه آذری دارد، می‎گوید که قبل از افزایش حقوق تنها 300 هزار تومان دستمزد خدمت می‎گرفت. 10ماهی می‎شود که در تهران زندگی می‎کند، پیش از این اما در کنار خانواده و در شهر زنجان زندگی می‏کرد. می‎‏گوید: «خدمت کردن دور از شهری که به دنیا آمدم، برایم خیلی سخت است.» می‎گوید که مدت‎ها زمان برد تا به آب‎وهوای تهران و رفتارهای تهرانی‏ها عادت کند، مشکلی که همه هم‌خدمتی‌های شهرستانی‌اش با آن مواجه هستند.  سرباز لاغراندام بعد از این حرف، تازه یادش می‏افتد که ماسکش را بزند. پشت ماسک، طرح‎هایش را با اعتماد به نفس مطرح می‏کند؛ طرح به‌کارگیری هر سرباز در شهر و استان خود، پیشنهاد اوست و از دوستی می‎گوید که در اردبیل به دنیا آمده است و باید در منطقه صفر مرزی، در استان سیستان و بلوچستان خدمت ‎کند. سرباز شهرستانی می‎گوید که خارج از مشکلات روحی و روانی که دوری خانواده برای او داشته، کنار آمدن با اقلیم سیستان و بلوچستان و ارتباط برقرار کردن با مافوق و هم‌خدمتی‎ها، برایش مدت‌ها زمان برده است.
حذف سربازی
 در سایه، کنار ماشین پلیس ایستاده است و بی‌توجه، رانندگان ماشین‎هایی را نگاه می‏کند که با رعایت قوانین و بدون رعایت، پا روی گاز می‎گذارند و می‏رانند. می‎گوید تنها دو هفته دیگر به پایان خدمتش مانده است. این را که می‎گوید چشم‎هایش می‎خندد، بنابراین اضافه شدن حقوق سربازی زیاد هم برایش مهم نیست. آه می‎کشد و می‏گوید: «آن زمان که سرباز بودم، حقوق زیاده نشد حالا افزایش حقوق به چه کار من می‏آید؟» می‎گوید که دو سال سربازی را با سه ماه خدمت اضافه، با سختی زیاد گذرانده و بنابراین معتقد است که سربازی باید حذف شود. کرونا و این که پروتکل‌های بهداشتی در محل خدمتش رعایت نمی‎شود، سختی سربازی را برایش بیشتر هم کرده است. روزهایی را که باید ماسک می‎زد و در خیابان، در سرمای زمستان و در گرمای تابستان می‌گذراند، هیچ‌وقت از یاد نمی‎برد، روزهایی را که از آنها به عنوان بدترین ایام عمرش نام می‎برد. بعد تاکید می‏کند: «من که دو هفته دیگر می‎روم. هنوز کرونا وجود دارد، حالا افزایش حقوق چه دردی دوا می‎کند؟» و می‎خندد.